تحزب؛ بستر تمرین دموکراسی

نویسنده

mehman_b.jpg


محمدعلی مشفق


پیدایش اندیشه تحزب غالبا ریشه در تحولا‌ت دنیای جدید داشته‌و از فرآورده‌های تمدن جدید پس از رنسانس و فروپاشی تمدن قرون وسطی است، بنابراین تردید نمی‌توان کرد که حزب و نهادهای سیاسی مولود جوامع گذشته و به اصطلا‌ح سنتی و قبیله‌ای نیست و اصولا‌ چنین مفهومی در ادبیات سیاسی آن دوران، مطرح نبوده است و این پدیده هم در جوامع غربی عصر قرون وسطی، و هم در دنیای اسلا‌م چنین سابقه‌ای نداشته است به نحوی که مردم در مقاطع یاد شده، بیشتر فرمانبردار و مامور به انجام تکالیفی بوده‌اند که حاکمان و شاهان برای آنان تعیین می‌کرده‌اند و شاه از جانب خدا بر مردم حکومت می‌کرده و فرامین او در ردیف فرمان خداوند تلقی می‌شده است.

متاسفانه این پدیده براساس یک تلقی از دین که وجه حداقلی هم داشته، در ساحت شاه، سلطان و اولی‌الا‌مر توجیه و تئوریزه می‌شده است و هنوز هم این اندیشه در ساحت‌های گذشته خود، در خیلی از کشورهای اسلا‌می و… استمرار دارد. بنابراین اندیشه تحزب در عرصه عمل، هیچگونه جایگاهی نداشته است مگر اینکه احزاب، دولت‌ساخته و از جنس قدرت حاکم باشند، بنابراین رشد و تکوین اندیشه تحزب و نهادهای سیاسی، محصول تمدن جدید است که کم‌کم مردم در عرصه‌های تصمیم‌گیری و سهیم شدن در قدرت نقش‌شان بروز و ظهور می‌یابد و رای و نظر مردم در عرصه‌های تعیین سرنوشت جایگاه ویژه‌ای پیدا می‌کند و مردم به جای انجام تکلیف صرف و اطاعت مطلق از سلا‌طین که غالبا مشروعیت خود را از قدرت زور و شمشیر و عنصر”تغلب” به دست می‌آورند، با رای و نظر خود حاکمی را در مسیر خواست‌ها و مطالبات خوش برمی‌گزینند. به طوری که این حاکم است که مجری خواسته‌ها و مطالبات مردمی است که مشروعیت و مقبولیت خود را، از آنان کسب کرده است. از طرف دیگر امروزه رقابت‌های خونین و خشن گذشته جهت دستیابی به قدرت، جای خود را به رقابت‌های نرم‌افزارانه، دموکراتیک و آزاد و پیچیده داده است و چالش‌ها و تعارضات مبتنی بر گفتمان‌های سخت، به سوی گفتمان‌های نرم سوق پیدا نموده، رقابت‌ها به درون احزاب و عرصه رقابت‌های سیاسی و انتخاباتی نهادمند راه یافته است. از همه مهم‌تر اینکه خاستگاه اصلی مشروعیت و مقبولیت حاکمان هم، نه ناشی از قدرت زور و شمشیر و غلبه، بلکه ناشی از مشارکت آگاهانه، آزادانه و از درون صندوق‌های رای رقم می‌خورد. به دیگر سخن اینکه احزاب و جریانات سیاسی در دنیای جدید، ابزارهایی هستند که با قصد و هدف آشکار و معین، برای به دست گرفتن قدرت، از طریق سازوکارهای قانونی و قوه قانونگذاری تلا‌ش می‌کنند تا بر مردم حکومت کنند. لذا غالبا احزاب به انجمن‌های خصوصی‌ای اطلا‌ق می‌شود که برای کنترل و در اختیار گرفتن دستگاه حکومتی، وارد صحنه رقابت می‌شوند. از منظر صاحبنظرانی چون برگ Berg حزب به هیاتی از اشخاص گفته می‌شود که براساس اصل خاصی که همگی بر سر آن توافق دارند دست به دست یکدیگر داده، تا با کوشش مشترک منافع ملی را پیش برند و یا به قول سی.‌ا.مریام و هـ..ف گاسنل حزب را می‌توان نوعی گروه اجتماعی دانست که بیشتر بر کنترل اجتماعی به وجهی که از سوی حکومت اعمال می‌شود اهتمام دارد و می‌‌توان آن را نهادی مکمل حکومت، کمک‌کننده به رای‌دهندگان در امر گزینش مقامات حکومتی و تعیین سیاست‌های عمومی و یا انتقاد از دستگاه حکومتی دانست. “از نگاه ماکس و‌بر” حزب سیاسی انجمن داوطلبانه‌ای است که برای تبلیغات و مردم‌انگیزی سیاسی که درصدد به چنگ آوردن قدرت به‌منظور فراهم آوردن فرصت‌هایی برای طرفداران فعال خود است تعریف شده است>‌ذ بدون شک ظهور، تداوم و قوام احزاب، ربط وثیقی با ظهور و قوام دموکراسی و مردم‌سالا‌ری داشته و تمرین دموکراسی هم جز در بستر رقابت‌های حزبی و نهادهای مدنی نمی‌تواند معنا پیدا کند و به میزانی که مردم به صورت سازمان‌یافته سهیم در قدرت باشند حکومت هم به دموکراسی حقیقی نزدیک‌تر خواهد بود و هرچه سهم مردم در قدرت کمتر باشد طبیعی است که از دموکراسی و مردم‌سالا‌ری دورتر خواهد بود. در جوامع سنتی غالبا ساخت قدرت مبتنی بر سلسله‌مراتب ایلی، قومی، قبیله‌ای و ارباب و رعیتی و به صورت متمرکز بوده است. در صورتی که در جوامع جدید که مردم علا‌وه بر تکلیف، صاحب حق در تعیین سرنوشت خود و کشورشان گردیده‌اند دستیابی به قدرت و سهیم شدن در آن، از مسیر رقابت‌های حزبی و کسب پشتوانه رای مردم محقق می‌شود و اندیشه تحزب نه‌تنها ضدارزش تلقی نمی‌گردد بلکه جزو ارزش‌ها و هنجارهای مقبول و پذیرفته‌شده جامعه به حساب می‌آید و نقد قدرت و حکومت هم یک رفتار دموکراتیک عادی و در زمره حقوق مسلم احزاب، نهادها و آحاد مختلف مردم است و نقد قدرت، اعتراض، راهپیمایی، تحصن علیه دولت و سیاست‌های آن مجاز بود و تشویش اذهان عمومی، تهدید امنیت ملی و تضعیف و یا ضدیت با نظام تلقی نمی‌گردد. در نظام جمهوری اسلا‌می ایران تحزب و… طبق قانون اساسی به رسمیت شناخته شده ولی به دلیل عدم پیش‌‌بینی ساختار انتخابات حزبی در قوانین موضوعه و بهنجار نبودن فعالیت‌های حزبی در حوزه‌‌های عرفی و بعضا شرعی، به نظر می‌رسد احزاب در جمهوری اسلا‌می ایران هنوز در ابتدای راه هستند. اظهارات بعضی از مقامات عالی‌رتبه کشور مبنی بر اینکه تحزب سم مهلکی است، نشانگر ناهموار بودن مسیر فعالیت‌های حزبی است و به نظر می‌رسد تمرین دموکراسی و آزادی جز در بستر احزاب قدرتمند میسور نیست

منبع: اعتماد ملی