چراغ معجزه
اشاره: دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی فردا در ایران برگزار می شود. از آنجا که بخش مهمی از معرفی کاندیداها و اهداف و برنامه های آنان از طریق ویدئوهای تبلیغاتی آنها در سیمای جمهوری اسلامی ارائه شده و شواهد و قراین بسیار حاکی از تاثیرگذاری این برنامه ها در مخاطب سازی و ترغیب به مشارکت در میان بخش هایی از جامعه است، در این مقاله با نگاهی از دید تحلیل گفتمان در ارتباطات سیاسی به صورت گذرا به سه ویدئو ساخته شده توسط سه کارگردان مشهور سینمای ایران می پردازیم.
پخش فیلم های تبلیغاتی نامزدهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی از سیمای ج.ا از اهمیت بسیاری برای کارزار تبلیغاتی این نامزدها دارد و با توجه به جمعیت جوان و نیز خصوصیات تحریک و هیجان پذیری بخش وسیعی از جمعیت جوان به نظر می رسد به عامل مهمی برای تبلیغ کاندیدا و احتمالا برنامه ها و اهداف وی بدل شده است.
با توجه به محدودیت های قانونی و ذاتی تبلیغات سیاسی در مقطع انتخابات در جمهوری اسلامی به نظر می آید که می توان دلایل اهمیت این فیلم ها را چنین برشمرد:
فقر سواد رسانه ای سبب می شود تا اغلب اطلاعات و انگیزه های مرتبط از طریق این فیلم ها و نه مطالعه عمیق کسب شود
- برانگیختن احساس مخاطب به جای اندیشه تحلیلی
- افزودن بر پویایی کمپین
- تاثیر بر خانواده به عنوان مرجع ابتدایی گفتمان اجتماعی
- تاثیر بر نسل جوان به عنوان پیاده نظام طبقه متوسط شهری
- مخاطب سازی و شکل دهی به مطالبات اجتماعی “مشروع” در قالب نظام
- تعریف قدرت سیاسی و میزان بازنمایی آن در متن
- تلاش برای همنوا ساختن و گروه بندی اجتماعی
- بازنمایی الگوها و ارزش های حاکم و تثبیت موقعیت کمپین
- بازتعریف شاخص های رضامندی سیاسی
از این قرار این فیلم های تبلیغاتی می توانند بر مخاطب معمول که چازه ای جز انتخاب میان یکی از چهار گزینه (یا تحریم) ندارد، تاثیر داشته باشند. این تاثیر می تواند همسویی او را با جریان مورد نظر تقویت یا آن را تضعیف کند.
این روزها در بسیاری از جوامع مجازی و یا بحث و گفتگوهای دوستانه از زبان بسیاری از جوانان می شنویم که پس از دیدن فیلم تبلیغاتی کاندیدای مورد نظر، رای خود را تغییر داده یا بر رای خود استوار مانده اند. این امر علاوه بر تاکید بر فقر سواد رسانه ای و تاثیرپذیری بیشتر از فیلم های تبلیغاتی در میان اکثریت جوانان، نشانگر اهمیت این فیلم ها در مخاطب سازی و در نتیجه رفتار سیاسی آنها نیز هست.
حال نگاهی به این ویدئو ها بیندازیم که در فقدان یا عدم اعتماد متخصصان تبلیغات سیاسی و ارتباطات، ساخت آنها به کارگردان حرفه ای سینما سپرده شده است.
ویدئوی احمدی نژاد: ژانر حماسی
ویدئوی تبلیغاتی احمدی نژاد را جواد شمقدری کارگردان سینمای جنگی ایران ساخته است که در زمره کارگردان های ارزشی نظام محسوب می شود و در حلقه مشاوران فرهنگی رئیس جمهور است.
در این ویدئو که دولت یار نام دارد، شمقدری از ترکیب مصاحبه، صحنه و پشت صحنه محمود احمدی نژاد بهره گرفته است تا همچنان که باور طرفداران رئیس جمهور اسلامی ست از وی شخصیتی حماسی و محبوب بسازد.
نخستین نماهای ویدئو با حرکت خودروی احمدی نژاد به سوی وزارت کشور برای ثبت نام در انتخابات آغاز و در همین ضمن با چند فلاش بک از سخنرانی های پیشین وی در باب عدالت همراه می شود، شمقدری در اینجا درخواست رئیس جمهور برای آن که با وی نیز مانند بقیه کاندیداها برخورد شود را به عنوان نقطه پیوند ابتدایی مفهوم سازیهای خود برمی گزیند.
موسیقی حماسی، همراه با القائات و تبلیغ مستقیم “مصاحبه گر” با نماهای بی شماری از انبوه خلق و جماعت مستقبلین تلاش می کند تا از احمدی نژاد چهره ای مردمی، محبوب و پرکار ترسیم کند.
برای تاکید براین امر شمقدری از همان ترفندی استفاده می کند که معمولا از زمان هیتلر به بعد برای نشان دادن محبوبیت پیشوا/ دیکتاتور در تصویرسازی از کودکان استفاده می شد و دو بار به سراغ کودک و نوجوانی می رود که با احساسات از ملاقات با رئیس جمهور سخن می گویند و تلاش می کند تا از این طریق بیننده را تحت تاثیر قرار دهد.
در بخش دوم شمقدری چهره دیگری از احمدی نژاد را به رخ می کشد که به قول خودش وی را “کارشناس ارشد” نشان می دهد، نماهایی از رئیس جمهور در حال بازدید از پروژه های عمرانی و ایراداتش و همچنین بازدید از مراکز صنعتی، پرتاب موشک و… احمدی نژاد خود در همین جا ظاهر می شود و می گوید که حکومت باید به دست عالمان اداره شود تا باردیگر خیال هواداران رئیس جمهر اسلامی راحت شود که احمدی نژاد عالم ترین، مهندس ترین، دانشگاهی ترین، باسوادترین و… زمامدار کشور از بدو تاسیس جمهوری اسلامی تاکنون بوده است.
در بخش سوم شمقدری برای تاکید بیشتر بر مردمی بودن رئیس جمهور به سراغ چاپلوسی های برخی از مردم و ذوق زدگی روستاییان می رود تا از زبان آنها به تبلیغ برای احمدی نژاد بپردازد.
در بخش چهارم وی به “ریسک پذیری” می پردازد و لاجرم موضوع سیاست خارجی و پرونده هسته ای به میان می آید. شاه کلید این بخش ویدئویی ست با موسیقی مناسب از بازداشت ملوانان بریتانیایی در اروندرود که فیلمساز تلاش می کند عجز و ناتوانی “دولت های بیگانه” را از طریق بازداشت ابواب جمعی یک قایق گشتی به مخاطب القاء کند.
در این قسمت شمقدری با ذوق زدگی فیلم های خبری شبکه های بین المللی مانند سی ان ان یا بی بی سی را برای تاکید بر اهمیت جهانی شخصیت و سخنان رئیس جمهور ایران کنار هم می چیند.
تنها مستند سازی این ویدئو مربوط به نموداری است که همراه با گفتار رئیس جمهور مدعی ست در دوران ریاست جمهوری او تعداد پروژه های به اتمام رسیده بیش از دولت قبلی بوده است.
در ادامه کارگردان القائات مستقیم و حرفهای روستاییان در بیان شجاعت احمدی نژاد و حمایت از رئیس جمهور را کافی ندیده و در نمایی ناشیانه با استفاده از دو بازیگر محلی حرفهای خود را در دهان آنها گذارده است.
در ویدئوی شمقدری، احمدی نژاد در حدود هشتاد و پنج درصد نماها حضور فیزیکی دارد و شیوه روایتی به کار رفته در آن همان شیوه خطاب بالا به پایین مرسوم در صدا و سیما است.
ویدئوی موسوی: ژانر دراماتیک
نخستین نماهای این ویدئو که ساخته مجید مجیدی دیگر کارگردان ارزشی سینمای هدایتی- حمایتی ایران است، موسوی را بر بالین بیماری نشان می دهد که می توان آن را فراخواندن طبیب بر بالین بیمار کشور تلقی کرد.
به این ترتیب مجیدی از درام برای شالوده ویدئوی تبلیغی خود استفاده می کند تا تاثیر بیشتری بر تماشاگر بگذارد و در این درام موسوی نقش منجی را می یابد تا در دقیقه نود سربرسد و ملت را از خطر مرگ نجات دهد.
کارگردان سپس این نماهای معرف را به صحنه های استقبال (انبوه خلق) پیوند می زند و با استفاده از نماهایی از انقلاب، جنگ و شرفیابی به حضور امام شان بر سابقه و ارشدیت موسوی تاکید می کند.
مجیدی نیز تمهید استفاده از کودک در فیلم تبلیغاتی را به کار گرفته و جالب آنکه دختربچه فیلم او مانند اغلب زنان موجود در فیلم از حجاب اسلامی سنتی تر و محافظه کارانه تری نسبت به سایر نامزدها (حتی در مقایسه با دختربچه ویدئوی احمدی نژاد) برخوردار است.
در طی همسفری با موسوی دردها و مشکلات جامعه بیمار (بیکاری، فقر، اعتیاد و…) از زبان مردم بیان می شود و سپس در مونولوگ ها وی فرصت می یابد تا تحلیل عرفانی/ پست مارکسیستی/ اسلامی/ نئو کانزرواتیستی /اخلاق گرایانه ش از وضعیت فعلی جامعه را ارائه کند.
نقطه اوج این ویدئو، صحنه ای ظاهرا برنامه ریزی نشده است که در آن یک “جانباز” در پایان یکی از سخنرانی های موسوی با ذکر خاطره ای شخصی از ایثار و فداکاری وی در دوران جنگ سخن می گوید که در پیوند با نماهای دیگری برای نشان دادن “خاکی و مردمی بودن” رئیس جمهور آتی قرار می گیرد.
مجیدی در پایان حمایت و استقبال معلمان، کارگران، کشاورزان، روحانیون و سرانجام انبوه خلق را در نماهای مختلف و لابلای سخنرانی های موسوی از او مورد تاکید قرار داده است.
پیش از پایان ویدئو با شعارهای میهن پرستانه موسوی پیوند می خورد به سرود ای ایران و نماهایی از موسوی در برابر انبوه خلق، اما مجیدی بار دیگر برای برجسته سازی ارشدیت موسوی و همزیستی ش با امام شان، ویدئو را با نمایی از خود و کابینه ش در محضر خمینی و سخنان او با نماهای دیگری از موسوی و موسیقی حماسی میهن پرستانه و شعارهای اسلامی انبوه خلق به پایان برده است.
به این ترتیب مخاطب این ویدئوی تبلیغاتی هم طبقه متوسط شهری و هم اقشار کم درآمد هستند اما توجه ویژه به مفاهیم مذهبی و مبتنی بر ارزشهای حاکم بخش مهمی از حامیان جکومت (حتی از جناح محافظه کار) را نیز هدف قرار داده است.
میرحسین موسوی در مجموع در حدود هفتاد و پنج درصد نماهای این ویدئوی سی دقیقه ای حضور فیزیکی دارد اما شیوه روایت و ساختار ویدئوی مجیدی به مراتب بر مخاطب عام تاثیرگذار تر است.
ویدئوی کروبی: تبلیغ مستقیم
بهروز افخمی برای تولید فیلم تبلیغی مهدی کروبی شیوه تبلیغ مستقیم و راوی را برگزیده است، شیوه ای که طبعا با جذابیت های دراماتیک دو ویدئوی قبلی در تعارض قرار می گیرد، با این حال شاید این تمهیدی بوده است تا از طریق گفتار مستقیم بخش مهمی از ارائه داده ها به مخاطب صورت گیرد.
نماهای (حالا دیگر کلیشه ای شده) ثبت نام کاندیدا با گفتار راوی برای توضیح این که چرا کروبی می خواهد رئیس جمهور شود آغازگر این ویدئو که روزهای تصمیم نامیده شده، است.
ده دقیقه ابتدایی ویدئو صرف معرفی پرطمطراف شیخ کروبی می شود و سپس نماهایی از گفتگوی وی با اعضای تیم ش برای معرفی دیدگاه های او بصورت مستقیم و چکشی ارائه می شود.
افخمی در اینجا اشک ها و گریه کرباسچی، معاون کاندیدا را جایگزین کودک کلیشه ای فیلم های تبلیغاتی کاندیداها کرده است تا تاثیر بیشتری بر بینندگان به ویژه در هنگام صحبت از فقر و فلاکت مردم، بگذارد.
برگ برنده افخمی در این میان حضور جمیله کدیور در میان گفتگو کنندگان با کروبی است در حالی که دو کاندیدای مطرح دیگر از طرح مسئله زنان در ویدئوهای خود طفره رفته بودند اما سوال های نه چندان اساسی کدیور با سرعت جواب های “نه سیخ بسوزد و نه کباب” دریافت می کنند.
ویدئوی افخمی همچنین حاوی انتقادهای مستقیم و غیرمستقیم و همجنین کنایه های آشکار و پنهان به ضعف های دولت موجود از زبان کرباسچی و دیگران است.
در میانه ویدئو، افخمی به سراغ وعده جنجال برانگیز کروبی مبنی بر پرداخت حقوق ماهیانه می رود و آن را به نماهایی از کروبی در میان انبوه خلق پیوند می زند.
روایت دانای کل که افخمی برای این ویدئو برگزیده از سویی می تواند بیشترین داده ها را در کمترین زمان بصورت مستقیم ارائه کند و از سوی دیگر ممکن است حوصله تماشاگرعادی را سر ببرد.
این شیوه روایت با تعریف و تمجیدهای مستقیم از کاندیدا گاه سپس برانگیخته شدن واکنش دفاعی برخی از مخاطبان خواهد شد به ویژه متن پایانی “هنوز از خودتان می پرسید چرا مهدی کروبی باید رئیس جمهور شود؟ دیگر دارید مرا عصبانی می کنید!” پایانی چکشی و سیطره جو برای این ویدئو که در هفتاد درصد نماهایش کاندیدا حضور فیزیکی دارد، است.
بررسی تطبیقی
1- نگاه سیطره جو، تبلیغ مستقیم و از بالا به پایین در هر سه ویدئو بارز است
2- ارائه برنامه ها و اهداف در ویدئوی کروبی به صراحت بیشتری بیان شده است
3- بهره گیری از تمهیدات کلیشه ای (کودک، گریه، انبوه طرفداران و…) در هر سه ویدئو به شدت بارز است.
4- کیش شخصیت در ویدئوی احمدی نژاد بیشتر به صورت حماسی، در ویدئوی موسوی در قالب نوستالژی و در ویدئوی کروبی به صورت روایت مستقیم تجلی یافته است.
5- بهره برداری از شعارها و نمادهای ملی در ویدئوهای موسوی و احمدی نژاد بیش از کروبی ست.
6- مستند سازی و ارائه آمار و داده ها تنها در یک مورد و در ویدئوی احمدی نژاد به کار رفته است.
7- در ویدئوهای احمدی نژاد و موسوی صحنه ها و نماهای از پیش طراحی شده در میان نماهای بیرونی و در میان جمعیت در نقاط کلیدی و به منظور القای یک پیام آشکار یا ضمنی به کار رفته اند ولی در ویدئوی کروبی چنین تمهیدی بصورت علنی به کار نرفته است.
8- میزان حضور زنان در هر سه ویدئو به طرز اعجاب آوری کمتر از میزان مورد انتظار است.
9- بهره وری از انبوه خلق و تمسک به پوپولیسم پنهان و آشکار در هر سه ویدئو کاملا بارز است.
10- مفاهیم اسلامی و تبلیغ مستقیم ارزش های حاکم در ویدئوهای موسوی و احمدی نژاد کاملا به چشم می آید و گاه این امر در ویدئوی موسوی بیش از ویدئوی احمدی نژاد جلوه گر می شود.
فردا تکلیف رئیس جمهور آینده جمهوری اسلامی روشن می شود، برخی برآوردها نشان می دهد که تبلیغات و موج سازیهای تبلیغاتی که شاید کمتر در کشور سابقه داشته است، بخش مهمی از طبقه متوسط را به میدان خواهد کشاند و به این ترتیب می توان در باره تاثیر کوتاه مدت پروپاگاندا و موج سازی در این انتخابات به مطالعات عمیق تری پرداخت.
اما آن چه آشکار است نقش بارز ویدئوهای تبلیغاتی کاندیداهای ریاست جمهوری است که با توجه به موقعیت ویژه تلویزیون (و سیما) در جامعه و مقطع کنونی در جذب یا دفع رای دهندگان بالقوه ایفاء می کنند، امری که با متغییرهای اجتماعی بسیار دیگری برای تاثیرپذیری جامعه جوان کشور همراه است.
پانوشت:
1- نگاه کنید به: حبیبی نیا، ا :“پروپاگاندا و رسانه های جمهوری اسلامی”، 1383
2- ا.ح: “طبقه متوسط شهری و تبلیغات انتخابات”، 1388
3- ا.ح: “شکست تبلیغات سیاسی صدا و سیما”، 1383
4- عنوان این تحلیل کوتاه را از شعر “با چشم ها” ی احمد شاملو گرفته ام
5- نگارنده متاسفانه در فرصت محدودی که در اختیار داشت موفق به یافتن ویدئوی محسن رضایی بر روی اینترنت نشد.