فاطمه اره را حالا دیگر با نام فاطمه گوارا می شناسند، او زنی است بی باک که بدون اتکاء به شوهرش که سخنگوی دولت است و فقط به اتکای یک خودکار کهنه که از سالها قبل نگهش داشته است، در گوشه آشپزخانه حرف هایش را می نویسد. او می گوید: “ من یک زن مومنه هستم، حتی اگر بخوام ترور هم بکنم، قبلش غذای شوهرم رو آماده می کنم.” نامش فاطمه است، اما بسیاری از همسایگان و دوستان وقتی می خواهند او را نام ببرند می گویند: “ اوه اوه اوه”، بسیاری از جمله خودش و ….{ دیگر کسی پیدا نشد} معتقدند او از شجاعتی بی دلیل برخوردار است. او در سی سال گذشته، همیشه با شجاعت از هر چیزی که دولت گفته است دفاع کرده و علیه هر چیزی که دولت با آن مخالف بود حمله کرده است. عده ای او را همتای جمیله بوپاشای الجزایری دانسته اند، چون جمیله بوپاشا نیز فقط وقتی عصبانی می شد حرف می زد. فاطمه رجبی یا بقول برخی شمسی پهلوون اخیرا دکترین دفاعی خود را در توصیف و تفسیر تروریسم عرضه کرد. به همین دلیل با او مصاحبه کردیم.
خبرنگارما: سلام
فاطی: سلام و زهر مار، سلام و کوفت، سلام و جزجیگر، مرتیکه روزنامه نگار قاتل اصلاح طلب مزدور آمریکایی صهیونیست نوکر موساد….
خبرنگار ما: خانم! خواهر! من تازه یک روزه مشغول کار شدم، من اصلا جزو اینا که می فرمائید نبودم.
فاطی: پس خبر مرگت به جای سلام دادن سووال تو بکن.
خبرنگار ما: شما فرمودید که “ نمیدانم در سرمقاله کیهان چه نوشته شد تا بهانه دست مغضوبین و مطرودین ملت یعنی اصلاحطلبان برانداز قرار گیرد؟” اولا بفرمائید آیا اصلاح طلب غیر برانداز هم داریم؟ و ثانیا بفرمائید خب چرا نرفته اید بخوانید که سئوال نکنید . نکند ما از کسانی هستید که کیهان را با انبر می گیرند و بعد هم دستشان را می شویند. ثالثا با توجه به مقایسه بی نظیربوتو با خاتمی در مقاله کیهان، که شما فرمودید احتمال ترور خاتمی وجود ندارد، چرا به جای دعوا با شریعتمداری با اصلاح طلبان دعوا کردید؟
فاطی: اینکه اصلاح طلبان غیربرانداز داریم یا نه به شما هیچ ربطی ندارد، ولی اگر هم داشتیم باز فرقی نمی کرد، ولی اینهایی که ما می شناسیم همه شان برانداز هستند. در مورد ما و حسین آقا این مساله خانوادگی است گاهی در خانواده یک دعواهائی می شود مانند بابام و برادرم و همه فامیلمان که نمی خواهند سر به تن من باشد یا من و حسین آقا که گاهی دعواهای مصلحتی می کنیم هیچ عیبی ندارد . در مورد زنیکه بی نظیر بوتوی آمریکایی که شوهر بی غیرتش به او اجازه داد که در انتخابات شرکت کند، حق اش بود و خوب شد اعدام انقلابی شد که البته پرویز مشرف هم صهیونیست است و یک آشغالی مثل بقیه شان.
خبرنگار ما: شما سفر آقای خاتمی را “ سفر ضد ملی و ننگین به واشنگتن” خواندید، فرق آن سفر به واشنگتن با سفر آقای احمدی نژاد به نیویورک چیست؟
فاطی یک لحظه به خبرنگار خیره می شود، فریاد می کشد و هر چه در آشپزخانه دم دست می آید به طرف خبرنگار پرتاب می کند.
خبرنگار: متوجه جواب سووالم شدم. خیلی ممنون
فاطی: ضمنا آن خاتمی بود که به گدائی به واشنگتن رفت، در حالی که این نیویورک بود که به محضر احمدی نژاد آمده بود…. دیدید که وقتی خداوند اراده نکرد خاتمی را سران کفر با کف و دست و سوت و هلهله های مستانه نشان دادند، ولی حضور منور رئیس جمهور دلیر با هو و تمسخر در کربلای کلمبیا نشانه ایستادگی در مقابل سپاه کفر بود. ( فاطی دو سه تا قابلمه دیگر به طرف خبرنگار پرت می کند تا بتواند منظورش را دقیقا نشان بدهد.)
خبرنگار: در نوشته اخیرتان فرمودید که “ خاتمی مهره سوخته آمریکاست که البته اینبار به دلیل افشا شدن پشتوانهای چون هاشمی رفسنجانی، سوختهتر شده است.” لطفا بفرمائید که از کجا می فهمید که کدام شان بیشتر سوخته اند؟ آیا خودتان این سوختگی را احساس می کنید یا برایتان می گویند؟
فاطی: البته قبلا به ایشان خیلی الهام می شد، ولی من واسطه شدم به معجزه هزاره سوم که این الهام را گاهی بفرستند خانه ظرف ها را بشورد تا من بتوانم کارم را بکنم. معجزه هزاره سوم هم فرمودند الهام هشتاد تا شغل دیگر هم داشته باشد خیلی هم به من الهام بشود باز هم ارزش یکی از مقالات فاطی را ندارد. تازه این الهام نشده ذلیل مرده مدتی است که دائما درگیر چند مسوولیت است و دیر به خانه می آید و همین باعث می شود سوزش دل آدم بیشتر بشود، چون وقتی ایشان می آمدند دلمان به آن صورت نمی سوخت، یعنی یک کاری اش می کردیم، یعنی به رییس جمهور الهام می شد، ولی الآن یکهو داغ می شود. قبلا هاشمی بیشتر می سوزاند، ولی بعد از نامزدی خاتمی، این مهره آمریکا خیلی می سوزد، واقعا مهره سوخته ای است. دیگر ما زن های آشپرخانه هر چی را نفهمیم سوختن را که می فهمیم و بو می کشیم مثل ته دیگ.
خبرنگار: شما فرمودید “ ملت یعنی ایرانیان وطندوست، مسلمانان مؤمن و وفادار به ولایتفقیه و دوستداران عزت و اقتدار ملی! اوباش و بیبندوبارها و مذهب ستیزان و ذلتپرستان و سرمایهخواران صنفی دیگر هستند.” لطفا بفرمائید چند درصد ایرانیان جزو این ملت هستند؟
فاطی: من میلیونها ایرانی وطن دوست می شناسم که صدها هزار نفرشان مسلمانان مومن هستند و بیست سی هزار نفر از آنان طرفدار ولایت فقیه هستند و حداقل اگر از حق نگذریم بجرات می توانم گفت بین دویست تا سیصد نفری هستند کسانی که ملت ایران را تشکیل می دهند و همین ها یاران آقا در زمان ظهورند. که البته خیلی از آنها نیاز به تصفیه دارند.
خبرنگار: شما در مقاله تان پرسیدید: “ تروریسم را باید معنا کرد و دانست چه کسی تروریست است؟ اصلاحطلبی برانداز با پیشزمینه «توسعه»، یک «تروریسم کامل ایمانی» است.” بجز اصلاح طلبان چه نوع تروریست هایی را می شناسید؟ فاطی: جریان تروریسم بسیار عمیق است، ما در ایران تروریسم لیبرال را داریم، تروریسم توده ای کمونیستی را داریم، تروریسم صادق هدایت، فروغ فرخزاد، احمد شاملو، روشنفکران لائیک، تروریسم فمینیستی، تروریسم پهلوی، تروریسم رزا منتظمی و نئوتروریسم نجف دریابندری، تروریسم گوگوش، سروش و شریعتی خائن و اصولا اگر دقیق نگاه کنیم، کسانی که کمی با استاد مصباح و حضرت احمدی نژاد و یا خداوند و رهبری متفاوتند و اینان همانان هستند که عینیت خویش را در هجمه تروریستی خویش به نمایش درآمدند. در میان اصلاح طلبان تروریسم به اشکال ایمانی( که من امروز موقع پیاز سرخ کردن کشف کردم خیلی جدی است.) خبرنگار: لطفا بفرمائید تروریسم کامل ایمانی چه نوع تروری است؟ فاطی: تروریسم ایمانی به معنای خواندن کثیف ترین نظرات و عرضه پلیدترین آثار شیطانی در قالب کلمات مهوع بیمار مزدور و همان چیزی که سالها در قالب روزنامه های دوم خردادی شاهدش بودیم. خبرنگار: شما در سخنرانی خود فرمودید “ ترور شخصیت و اندیشه یکی از سر فصلهای عملی خاتمی و هواداران امریکایی او بود.” آیا ممکن است به کشتن افرادی مثل سعید حجاریان ترور بگویند؟ فاطی: به هر اقدامی نمی توان ترور گفت، یک وقت کسی بر اساس نیاز شخصی و ایمان دینی خود احساس می کند باید کسی را بکشد، مثل ماجرایی که در مورد حجاریان اتفاق افتاد، این یک موضوع شخصی است و ربطی به ترور ندارد. یا مثلا اختلافی که میان کسروی کثیف و نواب عزیز پیش آمد که نواب صفوی این اختلاف را بشکلی که مصلحت می دانست حل کرد، یا مثلا اعدام انقلابی افرادی مثل علی منصور یا داریوش فروهر. این موضوعی است که تکلیفش مشخص است، یک متهم وجود دارد که محکوم است و ما حجت شرعی داریم که باید اعدام انقلابی کنیم چون می دانیم و ممکن است عجله داشته باشیم و نتوانیم به دادگاه برویم، تکلیف روشن است، این اعدام انقلابی است. ولی این با ترور فرق می کند. تروریسم کاری است که با من کرده اند و من الآن شهید شده ام، اما وقتی حماس یا برادر کارلوس یا برادران دیگر تصمیم می گیرند کسی را بکشند تکلیف معلوم است. سووال ندارد که! خبرنگار: شما فرمودید “ ارزش خاتمی کمتر از آن است که ترور شود یا اعدام انقلابی! او باید بماند. ” لطفا بفرمائید از کجا باید بفهمیم چه کسی باید ترور شود و چه کسی اعدام انقلابی؟ فاطی: من که خودم با دفتر استاد تماس می گیرم، شما هم بعدا یا به خودشان زنگ بزنید، یا بعدا بهتان الهام می شود. مانند رییس جمهور معجزه هزاره سوم که بهش دائم الهام می شود. زنگ بزنید، ضمنا اگر باهاش صحبت کردید بگید بیاد خونه که من دارم آتیش می گیرم. تا آتیشش بزنم ذلیل مرده که این قدر منزل را ول نکند به امید خدا.