فاطمه گوارا

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

فاطمه اره را حالا دیگر با نام فاطمه گوارا می شناسند، او زنی است بی باک که بدون اتکاء ‏به شوهرش که سخنگوی دولت است و فقط به اتکای یک خودکار کهنه که از سالها قبل نگهش ‏داشته است، در گوشه آشپزخانه حرف هایش را می نویسد. او می گوید: “ من یک زن مومنه ‏هستم، حتی اگر بخوام ترور هم بکنم، قبلش غذای شوهرم رو آماده می کنم.” نامش فاطمه ‏است، اما بسیاری از همسایگان و دوستان وقتی می خواهند او را نام ببرند می گویند: “ اوه اوه ‏اوه”، بسیاری از جمله خودش و ….{ دیگر کسی پیدا نشد} معتقدند او از شجاعتی بی دلیل ‏برخوردار است. او در سی سال گذشته، همیشه با شجاعت از هر چیزی که دولت گفته است ‏دفاع کرده و علیه هر چیزی که دولت با آن مخالف بود حمله کرده است. عده ای او را همتای ‏جمیله بوپاشای الجزایری دانسته اند، چون جمیله بوپاشا نیز فقط وقتی عصبانی می شد حرف ‏می زد. فاطمه رجبی یا بقول برخی شمسی پهلوون اخیرا دکترین دفاعی خود را در توصیف و ‏تفسیر تروریسم عرضه کرد. به همین دلیل با او مصاحبه کردیم.‏
خبرنگارما: سلام
فاطی: سلام و زهر مار، سلام و کوفت، سلام و جزجیگر، مرتیکه روزنامه نگار قاتل اصلاح ‏طلب مزدور آمریکایی صهیونیست نوکر موساد….‏
خبرنگار ما: خانم! خواهر! من تازه یک روزه مشغول کار شدم، من اصلا جزو اینا که می ‏فرمائید نبودم.‏
فاطی: پس خبر مرگت به جای سلام دادن سووال تو بکن.‏
خبرنگار ما: شما فرمودید که “ نمی‌دانم در سرمقاله کیهان چه نوشته شد تا بهانه دست ‏مغضوبین و مطرودین ملت یعنی اصلاح‌طلبان برانداز قرار گیرد؟” اولا بفرمائید آیا اصلاح ‏طلب غیر برانداز هم داریم؟ و ثانیا بفرمائید خب چرا نرفته اید بخوانید که سئوال نکنید . نکند ‏ما از کسانی هستید که کیهان را با انبر می گیرند و بعد هم دستشان را می شویند. ثالثا با توجه ‏به مقایسه بی نظیربوتو با خاتمی در مقاله کیهان، که شما فرمودید احتمال ترور خاتمی وجود ‏ندارد، چرا به جای دعوا با شریعتمداری با اصلاح طلبان دعوا کردید؟
فاطی: اینکه اصلاح طلبان غیربرانداز داریم یا نه به شما هیچ ربطی ندارد، ولی اگر هم داشتیم ‏باز فرقی نمی کرد، ولی اینهایی که ما می شناسیم همه شان برانداز هستند. در مورد ما و ‏حسین آقا این مساله خانوادگی است گاهی در خانواده یک دعواهائی می شود مانند بابام و ‏برادرم و همه فامیلمان که نمی خواهند سر به تن من باشد یا من و حسین آقا که گاهی دعواهای ‏مصلحتی می کنیم هیچ عیبی ندارد . در مورد زنیکه بی نظیر بوتوی آمریکایی که شوهر بی ‏غیرتش به او اجازه داد که در انتخابات شرکت کند، حق اش بود و خوب شد اعدام انقلابی شد ‏که البته پرویز مشرف هم صهیونیست است و یک آشغالی مثل بقیه شان. ‏
خبرنگار ما: شما سفر آقای خاتمی را “ سفر ضد ملی و ننگین به واشنگتن” خواندید، فرق آن ‏سفر به واشنگتن با سفر آقای احمدی نژاد به نیویورک چیست؟
فاطی یک لحظه به خبرنگار خیره می شود، فریاد می کشد و هر چه در آشپزخانه دم دست می ‏آید به طرف خبرنگار پرتاب می کند.‏
خبرنگار: متوجه جواب سووالم شدم. خیلی ممنون
فاطی: ضمنا آن خاتمی بود که به گدائی به واشنگتن رفت، در حالی که این نیویورک بود که به ‏محضر احمدی نژاد آمده بود…. دیدید که وقتی خداوند اراده نکرد خاتمی را سران کفر با کف ‏و دست و سوت و هلهله های مستانه نشان دادند، ولی حضور منور رئیس جمهور دلیر با هو و ‏تمسخر در کربلای کلمبیا نشانه ایستادگی در مقابل سپاه کفر بود. ( فاطی دو سه تا قابلمه دیگر ‏به طرف خبرنگار پرت می کند تا بتواند منظورش را دقیقا نشان بدهد.)‏
خبرنگار: در نوشته اخیرتان فرمودید که “ خاتمی مهره سوخته آمریکاست که البته این‌بار به ‏دلیل افشا شدن پشتوانه‌ای چون هاشمی رفسنجانی، سوخته‌تر شده است.” لطفا بفرمائید که از ‏کجا می فهمید که کدام شان بیشتر سوخته اند؟ آیا خودتان این سوختگی را احساس می کنید یا ‏برایتان می گویند؟
فاطی: البته قبلا به ایشان خیلی الهام می شد، ولی من واسطه شدم به معجزه هزاره سوم که ‏این الهام را گاهی بفرستند خانه ظرف ها را بشورد تا من بتوانم کارم را بکنم. معجزه هزاره ‏سوم هم فرمودند الهام هشتاد تا شغل دیگر هم داشته باشد خیلی هم به من الهام بشود باز هم ‏ارزش یکی از مقالات فاطی را ندارد. تازه این الهام نشده ذلیل مرده مدتی است که دائما درگیر ‏چند مسوولیت است و دیر به خانه می آید و همین باعث می شود سوزش دل آدم بیشتر بشود، ‏چون وقتی ایشان می آمدند دلمان به آن صورت نمی سوخت، یعنی یک کاری اش می کردیم، ‏یعنی به رییس جمهور الهام می شد، ولی الآن یکهو داغ می شود. قبلا هاشمی بیشتر می ‏سوزاند، ولی بعد از نامزدی خاتمی، این مهره آمریکا خیلی می سوزد، واقعا مهره سوخته ای ‏است. دیگر ما زن های آشپرخانه هر چی را نفهمیم سوختن را که می فهمیم و بو می کشیم مثل ‏ته دیگ.‏
خبرنگار: شما فرمودید “ ملت یعنی ایرانیان وطن‌دوست، مسلمانان مؤمن و وفادار به ‏ولایت‌فقیه و دوست‌داران عزت و اقتدار ملی! اوباش و بی‌بندوبارها و مذهب ‌ستیزان و ‏ذلت‌پرستان و سرمایه‌خواران صنفی دیگر هستند.” لطفا بفرمائید چند درصد ایرانیان جزو این ‏ملت هستند؟
فاطی: من میلیونها ایرانی وطن دوست می شناسم که صدها هزار نفرشان مسلمانان مومن ‏هستند و بیست سی هزار نفر از آنان طرفدار ولایت فقیه هستند و حداقل اگر از حق نگذریم ‏بجرات می توانم گفت بین دویست تا سیصد نفری هستند کسانی که ملت ایران را تشکیل می ‏دهند و همین ها یاران آقا در زمان ظهورند. که البته خیلی از آنها نیاز به تصفیه دارند.

خبرنگار: شما در مقاله تان پرسیدید: “ تروریسم را باید معنا کرد و دانست چه کسی تروریست ‏است؟ اصلاح‌طلبی برانداز با پیش‌زمینه «توسعه»، یک «تروریسم کامل ایمانی» است.” بجز ‏اصلاح طلبان چه نوع تروریست هایی را می شناسید؟ فاطی: جریان تروریسم بسیار عمیق است، ما در ایران تروریسم لیبرال را داریم، تروریسم ‏توده ای کمونیستی را داریم، تروریسم صادق هدایت، فروغ فرخزاد، احمد شاملو، روشنفکران ‏لائیک، تروریسم فمینیستی، تروریسم پهلوی، تروریسم رزا منتظمی و نئوتروریسم نجف ‏دریابندری، تروریسم گوگوش، سروش و شریعتی خائن و اصولا اگر دقیق نگاه کنیم، کسانی ‏که کمی با استاد مصباح و حضرت احمدی نژاد و یا خداوند و رهبری متفاوتند و اینان همانان ‏هستند که عینیت خویش را در هجمه تروریستی خویش به نمایش درآمدند. در میان اصلاح ‏طلبان تروریسم به اشکال ایمانی( که من امروز موقع پیاز سرخ کردن کشف کردم خیلی جدی ‏است.)‏ خبرنگار: لطفا بفرمائید تروریسم کامل ایمانی چه نوع تروری است؟ فاطی: تروریسم ایمانی به معنای خواندن کثیف ترین نظرات و عرضه پلیدترین آثار شیطانی ‏در قالب کلمات مهوع بیمار مزدور و همان چیزی که سالها در قالب روزنامه های دوم ‏خردادی شاهدش بودیم. ‏ خبرنگار: شما در سخنرانی خود فرمودید “ ترور شخصیت و اندیشه یکی از سر فصل‌های ‏عملی خاتمی و هواداران امریکایی او بود.” آیا ممکن است به کشتن افرادی مثل سعید ‏حجاریان ترور بگویند؟ فاطی: به هر اقدامی نمی توان ترور گفت، یک وقت کسی بر اساس نیاز شخصی و ایمان دینی ‏خود احساس می کند باید کسی را بکشد، مثل ماجرایی که در مورد حجاریان اتفاق افتاد، این ‏یک موضوع شخصی است و ربطی به ترور ندارد. یا مثلا اختلافی که میان کسروی کثیف و ‏نواب عزیز پیش آمد که نواب صفوی این اختلاف را بشکلی که مصلحت می دانست حل کرد، ‏یا مثلا اعدام انقلابی افرادی مثل علی منصور یا داریوش فروهر. این موضوعی است که ‏تکلیفش مشخص است، یک متهم وجود دارد که محکوم است و ما حجت شرعی داریم که باید ‏اعدام انقلابی کنیم چون می دانیم و ممکن است عجله داشته باشیم و نتوانیم به دادگاه برویم، ‏تکلیف روشن است، این اعدام انقلابی است. ولی این با ترور فرق می کند. تروریسم کاری ‏است که با من کرده اند و من الآن شهید شده ام، اما وقتی حماس یا برادر کارلوس یا برادران ‏دیگر تصمیم می گیرند کسی را بکشند تکلیف معلوم است. سووال ندارد که!‏ خبرنگار: شما فرمودید “ ارزش خاتمی کمتر از آن است که ترور شود یا اعدام انقلابی! او ‏باید بماند. ” لطفا بفرمائید از کجا باید بفهمیم چه کسی باید ترور شود و چه کسی اعدام انقلابی؟ فاطی: من که خودم با دفتر استاد تماس می گیرم، شما هم بعدا یا به خودشان زنگ بزنید، یا ‏بعدا بهتان الهام می شود. مانند رییس جمهور معجزه هزاره سوم که بهش دائم الهام می شود. ‏زنگ بزنید، ضمنا اگر باهاش صحبت کردید بگید بیاد خونه که من دارم آتیش می گیرم. تا ‏آتیشش بزنم ذلیل مرده که این قدر منزل را ول نکند به امید خدا.‏