دیوید گاردنر
زبان حرکات بدنی در مراسم تحلیف ریاست جمهوری ایران کاملا گویا بود: زمانی که محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران می رفت که آیت الله خامنه ای، رهبر ایران را در آغوش بکشد، رهبر او را کنار زد و او ناچار شد شانه رهبر را ببوسد.
ولی ظواهر می تواند اغفال کننده باشد، بخصوص در فضای سیاسی ناشفاف ایران. پرگار هنوز در حال چرخش است. این تنها ساختار جمهوری اسلامی نیست که بر اثر اعتراضات اصلاح طلبان علیه بنیادگرایان در هم ریخته است. این وقایع انسجام درونی روحانیت را هم بر هم زده و آن ها را در مقابل یکدیگر قرار داده است.
در واقع رژیم اسلامی موفق شد با سرکوب مخالفین نظم حاصل از انقلاب سال 1979 برقرار سازد. جمهوری اسلامی وارد مرحله جدیدی شده است. آقای خامنه ای در راس نظام، مشروعیت نظام را بر سر محمود احمدی نژاد قمار کرده است. او با این حرکت نقش میانجی را ترک گفت و در نقش رهبر یک جناح ظاهر شد.
توازن قدرت در ایران به شکلی است که آیت الله خامنه ای - جانشین آیت الله خمینی رهبر انقلاب - رهبر بلامنازع محسوب می شود. او کنترل کننده ارتش، سپاه پاسداران، وزرات اطلاعات، قوه قضاییه و وزارت خارجه است. علاوه بر آن برخس نهاد های غیر رسمی نیز مستقیما زیر نظر او هستند. بخش خصوصی بازاری هم که از فرصت های اقتصادی استفاده فراوان می کند نیز به رهبر نزدیک است. رهبر همچنین کنترل کننده تنها رسانه ملی و نیز مساجد است.
ولی با وجود تمام این ها اگر رئیس جمهور فعلی واقعا 63 درصد آرا را داشت چه نیازی به سرکوب مردم و ترتیب دادن دادگاه های نمایشی داشت. رئیس جمهور حتی پیش از مراسم تحلیف گفت بگذارید این مراسم انجام شود ما سر مخالفین را به سقف می کوبیم.
سرکوب های بعد از انتخابات ایران اکنون ابعاد تازه ای پیدا کرده است. اکنون رژیم بازار و بخشی از روحانیت را از دست داده است. بسیاری از روحانیت بلند پایه از اینکه دین آنها هر روز بر اثر هواداری از یک جناح به این طرف و آن طرف کشیده شود خسته شده اند. بسیاری از آن ها با نظریه امام خمینی در مورد حکومت اسلامی مخالف هستند.
نه تنها مخالفین احمدی نژاد از حضور در جلسه تحلیف او سرباز زدند بلکه بسیاری از هواداران وی نیز از تاخیر یک هفته ای وی در پذیرش نظر رهبری برای تعویض معاون خود ناخرسند بوده و به وی هشدار دادند.
شاید بتوان گفت احمدی نژاد در مسیری قرار دارد که طی آن طبقه جدیدی از نخبگان با حمایت سپاه پاسداران در مقابل ملا ها شکل می گیرد. آن ها با تسلط بیشتر برفعالیت های اقتصادی، نو رسیدگان انقلاب به شمار می آیند. شاید خامنه ای چاره ای هم جز حمایت از آن نداشت. فرضیه دیگر آن است که شاید مذهبیون برای مذاکره با باراک اوباما به هیچ کس دیگر جز خودشان اطمینان ندارند.
منبع: فاینانشیال تایمز، 8 آگوست 2009