یادیاران

نویسنده
پرستو سپهری

به بهانه‌ی درگذشت شمس آل احمد

با برادر، در سایه‌ی برادر

شمس آل‌احمد، برادر کوچک جلال آل‌احمد دوشنبه شب به علت ایست قلبی درگذشت.

این نویسنده، پژوهشگر و ناشر ایرانی که از سوم آبان به علت نارسایی ریوی در بیمارستان باهنر تهران بستری بود،  پس از ۴۲ روز تحمل رنج بیماری دارفانی را وداع گفت.

 

 

آل احمد پیشتر از این بیماری از آلزایمر هم رنج می‌برد و پیشرفت بیماری آلزایمر موجب شده بود که قدرت تکلم خود را نیز از دست بدهد، اما از یک ماه و نیم پیش مشکلات ریوی و اختلال در ترشحات داخلی کار او را به بیمارستان کشاند.

شمس‌الدین سادات آل‌احمد، فرزند سید احمد طالقانی،به سال ۱۳۰۸ در محله پاچنار تهران متولد شد و در خانواده‌ای مذهبی و روحانی با آموزه‌های دینی آشنا شد.

شمس آل‌احمد در دانشسرای عالی تهران در رشته فلسفه و علوم تربیتی تحصیل کرد.

شمس از دوران جوانی در کنار برادر خود حضور داشته و به واسطه‌ی علاقه‌ای که عکاسی داشت برای گزارش‌ها و سفرنامه‌های جلال آل‌احمد عکس تهیه می‌کرد.

شمس آل‌احمد مدتی در آلمان و سپس در آمریکا در رشته‌های فیلمبرداری و عکاسی به تحصیل پرداخت، اما پس از بازگشت به ایران این رشته را به شکل حرفه‌ای دنبال نکرد، بلکه به تألیف و پژوهش و آموزش در رشته‌های ادبی پرداخت.

وی بیش از دو دهه هم به عنوان معلم ادبیات در مدارس تهران فعالیت می کرد.

شمس آل‌احمد خاطراتی از برادر مشهور خود را در کتابی به عنوان “از چشم برادر” منتشر کرده است.

شمس آل‌احمد در سال ۱۳۵۶  به همراه تنی چند از همفکران خود “انتشارات رواق” را تأسیس کرد، که عمدتا به انتشار آثار توقیف یا سانسور شده، از جمله بازنشر برخی از آثار جلال آل‌احمد پرداخت.

“انتشارات رواق” همچنین آثاری از علی‌اصغر حاج سیدجوادی، منوچهر هزارخانی، اسلام کاظمیه، محمد زهری و باقر مؤمنی را منتشر کرد.

شمس آل‌احمد پس از انقلاب، برخلاف بسیاری از دوستان و همفکران خود، با بنیادهای فرهنگی جمهوری اسلامی به همکاری نزدیک پرداخت.

او در سال ۱۳۵۹ طی حکمی از جانب آیت الله خمینی به عضویت در “شورای انقلاب فرهنگی” گمارده شد.

شمس آل‌احمد مدتی در مسوولیت‌های سردبیری روزنامه‌های اطلاعات و کیهان و چندی نیز در شورای سرپرستی صدا و سیما فعالیت کرد.

او در عرصه کتاب‌شناسی، تصحیح و تحقیق در متون کهن نیز دست داشت. کتاب “چهل طوطی یا جواهر الاسمار” از جمله فعالیت‌های او در این زمینه است.

از شمس آل‌احمد دو مجموعه داستان کوتاه به نام‌های “گاهواره” و “عقیقه” منتشر شده است.

برخی از گزارش‌ها و جستارهای ادبی شمس آل‌احمد تحت عنوان “مجموعه قصه قدمایی”، “سیر و سلوک” و “حدیث انقلاب” انتشار یافته است.

از چشم برادر، حدیث انقلاب، خاطرات سفر کوبا، طوطی نامه، گاهواره، عقیقه، مجموعه قصه قدمایی و سیر و سلوک از جمله آثار او بجای مانده از اوست.

پس از انتشار خبر مرگ این نوسینده ایرانی، محل خاکسپاری قطعی وی مشخص نشد اما گمانه‌زنی‌هایی درباره احتمال خاکسپاری پیکر وی در مسجد فیروزآبادی -جایی که آرامگاه شخصیت‌هایی چون جلال آل احمد و محمد همایون (بنیانگذار حسینیه ارشاد) است- وجود داشت.

اما روح‌الله گلزاری، رییس اداره اوقاف و امور خیریه شهر ری احتمال خاکسپاری شمس آل‌احمد در مسجد فیروزآبادی را رد کرد. گلزاری گفت: براساس تصمیم شورای تامین استان، سال‌هاست که تدفین در مسجد فیروزآبادی ممنوع است.

جلال آل‌احمد فرزند شمس آل‌احمد هم درباره برنامه‌ تشیع جنازه و مراسم‌ بزرگداشت آن مرحوم اظهار داشت: “به احتمال زیاد روز سه‌شنبه تشیع جنازه برگزار می‌شود اما محل تشیع جنازه هنوز مشخص نشده است. از سوی دیگر منتظر تماس از طرف وزارت ارشاد هستیم که آیا می‌شود پدرم را در قطعه هنرمندان بهشت زهرا خاک کنیم یا نه.”

جلال آل‌احمد درباره مراسم آن مرحوم هم گفت: مراسم بزرگداشت آن مرحوم 5 شنبه این هفته ساعت 13 تا 14.30 در مسجد نور واقع در میدان فاطمی برگزار می‌شود.

این نویسنده‌ی فقید سال 1381 در گفت‌و گویی با خبرگزاری فارس گفته بود: “هر نویسنده‌ای که معتقد به چیزی نباشد و خود را موظف به دفاع از اعتقاد و ایمان نداند، هرهری مذهب می‌شود.”

وی با اعلام این که نویسندگان امروزی مبدع ادبیات نبودند و پیرو نویسندگان پیشین چون چوبک، گلستان و… هستند گفته بود: “اما نویسندگانی که بعد از انقلاب وارد حوزه ادبیات شده‌اند، محتوای ادبیات را غنی‌تر و قوی‌تر کرده‌اند و کار این حوزه قوام بیشتری گرفته است.”

به گفته‌ی آل احمد” بعد از انقلاب همه چیز از جمله ادبیات به تعداد زخمی‌های حمله شیمیایی قدرت بیشتری گرفت و علت آن اعتقاد است که حیات چیزی جز اعتقاد داشتن نیست. وقتی کتاب می‌خوانیم، مهم نیست آن را چه کسی نوشته، بلکه محتوای آن مهم است.”

برادر جلال آل احمد معتقد بود که “هر کتابی حداقل یک بار خوانده شود. چون از هر نوشته‌ای می‌توان چیزی آموخت، خوب و بد خواندن وجود ندارد. مهم خود خواندن است. باید عادت کرد همه کتاب‌ها از آگاتاکریستی گرفته تا مناسک حج و کتاب‌های اردبیلی خواند و اگر در این میان راهنما و مرشدی وجود داشته باشد، رشد و نمو متعالی می‌شود.”

این نویسنده همچنین با اشاره به ویژگی اخلاقی برادر خود جلال آل احمد اظهار داشته بود” جلال صادق و جسور و جسارت بود و از جمله نویسندگانی نبود که در صندوقخانه بنشیند و داستان‌های خود را بنویسد، جلال در متن مردم و در میان اجتماع بود و قصه‌های او در بردارنده اجتماع دوران زندگی جلال بود.”

این نویسنده‌ی فقید همچنین به دیدار خود و برادرش با آیت‌الله خمینی اشاره کرده و گفته بود: “در دهه 40 با مرحوم جلال ملاقاتی با امام داشتیم، در آن زمان کتاب غربزدگی چاپ شده بود، امام بابت پیش پرداخت چاپ کتاب 12 هزار تومان به جلال داد و جلال نیز آن پول را به من داد تا خانه‌‌ای برای خود تهیه کنم.”

شمس در پاسخ به این سوال که کدام اثر جلال را بیشتر می‌پسندد، گفته بود” کتاب “سنگی برگور” جلال را بسیار دوست دارم. مرحوم جلال بچه نداشت و “سنگی بر گور” زندگی خود جلال بود.