سنگسار و تقلب آقای لاریجانی

نویسنده

rashidesmaili.jpg

دیپلماسی “تهاجمی” جمهوری اسلامی که پیش از این به عنوان اصلی راهبردی در مواجهه با فشارهای بین المللی از سوی مقامات عالیرتبه ی نظام اعلام شده بود گویا تنها به چالش تهران و غرب بر سر برنامه های هسته ای حکومت ایران منحصر نمی شود. به کارگیری دیپلماسی تهاجمی در زمینه ی پرونده ی قطور نقض حقوق بشر در ایران را باید تازه ترین فقره از “تهاجم” سازمان یافته ی حکومت ایران به ارزشها، قوانین و هنجارهای بین المللی دانست، اینگونه است که در سال نو آوری و شکوفایی، محمد جواد لاریجانی دبیر ستاد حقوق بشر قوه ی قضاییه در اظهار نظری بدیع ضمن دفاع صریح از اجرای مجازات سنگسار، اعلام کرد که “رجم یا همان سنگسار با هیچ یک از اسناد بین المللی حقوق بشرکه دولت ایران به آنها متعهد است مخالفتی ندارد”. به نظر شما این اظهار نظر جناب محمد جواد لاریجانی را باید نقد کرد و برای او استدلال آورد که “نخیر آقاجان بنا به فلان ماده از بهمان سند بین المللی اجرای سنگسار مخالف حقوق بشر و به مثابه نقض تعهدات بین المللی دولت ایران است” آیا چنین استدلالی در او اثر خواهد کرد؟ آیا اگر دهها سند حقوق بشری را ردیف کنی و مطابق آنها تک تک به ایشان و امثال ایشان ثابت کنی که مطابق اسناد حقوق بشری مجازات سنگسار بر خلاف حقوق، حیثیت، شان و کرامت انسانی است ایشان زیر بار خواهند رفت؟ اگر فکر می کنید چنین است پس بدانید که هنوز عمق و معنای “دیپلماسی تهاجمی” را درک نکرده اید!

با این حال جهت خالی نبودن عریضه و تنها به عنوان نمونه می توان “دبیر ستاد حقوق بشر قوه ی قضاییه ی جمهوری اسلامی” را به ماده ی 5 اعلامیه ی جهانی حقوق بشر و بند 2 از ماده ی ششم میثاق حقوق مدنی و سیاسی و ماده ی 7 همین میثاق ارجاع داد:

“احدی را نمی توان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه یا خلاف انسانیت و شئون انسانی یا موهن باشد” [ماده ی 5 اعلامیه]

“در کشورهایی که مجازات اعدام لغو نشده است. حکم مرگ فقط باید برای مهمترین جنایات آن هم بنا بر قانون لازم الاجرا در زمان ارتکاب جرم صادر شود”[بند 2 از ماده ی 6 میثاق]

“هیچ کس نباید در معرض شکنجه یا رفتار تحقیر آمیز و مجازات غیر انسانی و وحشیانه قرار گیرد” [ماده ی 7 میثاق]

اینها تنها بخشی از عبارات اسناد بین المللی حقوق بشر بود که مطابق آن سنگسار مجازاتی غیر انسانی محسوب می شود، اسنادی که اتفاقا ً به امضای دولت ایران هم رسیده است. با این حال مثال زدن هزار عبارت دیگر هم چاره ی کار نخواهد بود چرا که به دنبال پرونده ی هسته ای و مسائل مربوط به خاورمیانه اکنون فرمان دیپلماسی “تهاجمی” و “طلبکارانه” در زمینه ی “اتهام تقض حقوق بشر” نیز صادر شده و اظهارات دبیر ستاد حقوق بشر قوه ی قضاییه تازه از نتایج سحر است! به زودی با تئوری پردازی های حقوقی ایشان و همفکرانشان در باب خلاف حقوق بشر نبودن مجازات اعدام برای مرتد- که در پیش نویس قانون مجازات جدید به آن تصریح شده- نیز مواجه خواهیم شد.

آیا واقعا امثال آقای “دکتر” لاریجانی که از “دیپلمات های برجسته” و “فرنگ دیده”ی جمهوری اسلامی محسوب می شوند در ته دلشان” سنگسار انسانها” را “موافق حقوق بشر” و به لحاظ “اخلاقی” قابل دفاع می دانند؟ گاهی فکر می کنم این دست اظهار نظرها تنها به منظور خرد کردن اعصاب فعالین مدنی صورت می گیرد و گرنه عباراتی از قبیل “ایران آزاد ترین کشور دنیاست” یا “سنگسار مخالف حقوق بشر نیست” از فرط خلاف واقع بودن رسوا تر از آنند که گویندگانشان ندانند. اکنون باید پرسید که فعالین بخت برگشته ی حقوق بشر در ایران متقلب هستند یا امثال گویندگان این سخنان که با اصرار و الحاح می خواهند “ قیر” را به جای “ماست” به خورد مردم دهند؟

مسلما ً اطلاعات آقای لاریجانی به لحاظ موقعیتی که درون نظام داشته و دارند در مورد وضعیت اسفناک زندانها، شکنجه ی متهمین به وسیله ی ماموران امنیتی و انتظامی، توهین و تحقیر در حق زنان و جوانان به بهانه ی حفظ امنیت اجتماعی، اعدامهای بی ضابطه و دادرسی های ظالمانه بسیار بیشتر از امثال راقم این سطور است با این حال گویا ایشان به عنوان” دبیر ستاد حقوق بشر قوه ی قضاییه ی جمهوری اسلامی” هیچ مشکلی در قوانین و رویه های حقوقی جاری در ارتباط با حقوق بشری شهروندان ایرانی نمی بینند؛ ظاهرا ً در تمام این مدت آیت الله هاشمی شاهرودی رییس قوه ی قضاییه دور از چشم آقای لاریجانی و دادستان همیشه بیدار تهران - سعید مرتضوی- با صدور برخی آیین نامه ها واظهار نظرهای انتقادی در مورد وضعیت حقوق شهروندی در محاکم و زندانها در حال نشر اکاذیب و تبلیغ علیه نظام بوده است وگرنه اوضاع حقوق بشر در ایران به قول معروف گل و بلبل است تازه جمهوری اسلامی بنا به تجارب درخشانش در این زمینه به دیگر کشورهای اسلامی هم مشاوره می دهد.

باشد آقای لاریجانی! حق با شماست. چرا که در منطق قدرت نامشروع و غیر پاسخگو “ا َلحق لمن غَلبََ ” ولی به یاد داشته باشید که شاید- فقط شاید- روزی فرا برسد که مجبور به “پاسخگویی” باشید. پرسش اینجاست که آیا در آن روز هم به همین فصاحت از “سنگسار انسانها” دفاع خواهید کرد؟ اگر آری پس بسم الله؛ این گوی و این میدان برای اینکه ثابت کنید چه مسلمان ثابت قدمی هستید همین حالا با هما هنگی دوستانتان دستور دهید که یکی از محکومین به سنگسار برای اجرای حکم در ملا عام از زندان به میدان آزادی منتقل شود. بعد ضمن دعوت از اصحاب رسانه های داخلی و خارجی جهت پوشش این “حجت عدالت اسلامی” به عزت الله ضرغامی – خلف بر حق برادرتان در سازمان صدا و سیما- امر کنید تا از شبکه های جهانی سیمای جمهور اسلامی، که به حمدالله کم هم نیستند، مراسم اجرای عدالت در” ام القرای جهان اسلام” را مستقیما ً برای تمام دنیا پخش کند. مسلما ً حضور تمام مقامات عالیرتبه ی نظام در این مراسم با شکوه موجب امتنان و خوشوقتی “امت اسلام” خواهد بود. فقط آقای لاریجانی فراموش نکنید که اولین سنگ را باید شما با دستان خودتان به سوی آن انسان فرو رفته در گودال سنگسار پرتاب کنید. راستی آن فرموده ی امیرالمومنین(ع) را که به خاطر می آورید؟ می دانید که کدام را می گویم؟!