سیما تیرانداز با ایفای نقشی کوتاه در فیلم هامون شروع به فعالیت کرد. بازیش در سایه های هجوم نامزدی جایزه بهترین بازیگر زن از یازدهمین جشنواره فیلم فجر را برایش به ارمغان آورد. اما بعدها ترجیح داده تا بیشتر به بازی در تئاتر بپردازد. او اینک پس از مدت ها با ایفای یکی از نقش های اصلی مجموعه “حلقه سبز” به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا بازگشته است. به همین مناسبت در تهران پای حرف های بازیگر اصلی این مجموعه نشسته ایم….
گفت و گو با سیما تیرانداز
بازنگری در بازیگری
سیما تیرانداز متولد 1349 فارغ التحصیل رشته ادبیات نمایشی است. پس از گذراندن دوره دو ساله بازیگری زیر نظر گلاب آدینه با بازی در نقشی کوتاه در فیلم هامون شروع به فعالیت کرد. حضور در فیلم های بانو، سایه های هجوم- نامزد جایزه بهترین بازیگر زن از یازدهمین جشنواره فیلم فجر- و جاده عشق استعداد بازیگری وی را به معرض نمایش گذاشت. اما وی ترجیح داده تا بیشتر به بازی در تئاتر-و گهگاه مجموعه های تلویزیونی- بپردازد. او اینک پس از مدت ها با ایفای یکی از نقش های اصلی مجموعه “حلقه سبز” به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا بازگشته است. نمایش «حلقه سبز » که داستان آن از زبان یک روح که دچار مرگ مغزی شده و علاقه ندارد قلبش به شخص دیگری اهدا شود، روایت می شد، واکنش های مثبت و منفی زیادی در میان منتقدان و تماشاگران بر انگیخت. به همین مناسبت در تهران پای حرف های بازیگر اصلی این مجموعه نشسته ایم….
قبل از بازی در مجموعه “حلقه سبز” در تلویزیون کم کار بودید. گویا بیشتر اوقات کاریتان را در صحنه های تئاتر می گذراندید؟
بله قبل از این سریال حدود یک سال درگیر اجرای نمایشی در خارج از کشور بودم. یک سال هم درگیر ضبط این مجموعه بودم و بعد از این کار یک تله فیلم با آقای اسحاقی کارکردم که پخش شد.
از بازی در مقابل دوربین حاتمی کیا شروع کنیم.
به هرحال کارکردن با کارگردان بزرگ وبا تجربه ای چون حاتمی کیا برای هر بازیگری می تواند دلچسب باشد.
برخلاف اغلب کارهای حاتمی کیا این کار کمتر از بازیگران مشهور بهره برد. به نظرتان این ماجرا به جذب مخاطب لطمه ای وارد نکرد؟
حضور هر بازیگر مشهور برای یک فیلم یا سریال مغتنم است. اما بازیگران دیگر هم باید فرصتی برای عرض اندام داشته باشند. بازیگران خوب زیادی هستند که به دلایل مختلف هنوز فرصتی برایشان پیش نیامده تا در مقابل دوربین باشند. کما اینکه من معتقدم یک اثر باید مخاطب خود را هم جذب کند.
گرچه معتقدم که حاتمی کیا بدون دلیل بازیگری را انتخاب نمی کند اما انتظار تماشاگر از نام حاتمی کیا محلی برای امتحان باقی نمی گذارد.درست است؟
اگر یادتان باشد آقای افخمی فیلم عروس را ساختند. آن موقع آقای پورعرب و خانم کریمی اصلا شناخته شده نبودند ولی با اولین فرصت ها قابلیت های خود را نشان دادند و اتفاقاً فیلم فروش خوبی هم داشت.
خیلی ها معتقدند که پخش سریال “حلقه سبز” پس از سریال اغماء و اینکه تماشاگران کمی ذهنیت سوررئال پیدا کرده بودند، کمی تحت الشعاع قرار گرفت.
در ابتدا خیلی ها فکر می کردند که آقای فرخ نژاد در این سریال نقش جن را بازی می کند. به هرحال فکر می کنم اگر این شبهه هم ایجاد شده پس از مدتی رفع می شود.بعد از پخش آن سریال به نظرم خیلی از سوالات در ذهن تماشاگران ایجاد شد که اتفاقاً باید هم همین جور می شد.با این حال هرچه جلوتر می رویم تماشاگر هم متوجه می شود که این کار با داستان اغماء فرق می کند.
در این کار مخصوصاً در قسمت هایی که شما در کنار آقای فرخ نژاد هستید، فضایی سوررئال بر کار حاکم است. بازی شما در این فضا دستخوش چه تغییراتی بود؟
درست است که فضایی غیر متعارف موجود است اما حقیقت این است که ما باید با واقعیت سر و کار داشته باشیم.
قاعدتاً تماشاگر باید باور کند که شما با یک روح درحال نشست و برخواست هستید. یعنی او باید چیزی را که تا به امروز تجربه اش را نداشته باور کند.
من به عنوان یک بازیگر باید بپذیرم که ممکن است این واقعیت وجود داشته باشد. به هرحال نگاه فیلمنامه هم همین است که ما زاویه ای غیر قابل باور را ملموس کنیم. مثلاً در اسپایدرمن دقیقا همینطور است.شخصیت پردازی به گونه ای است که انگار آن شخصیت وجود دارد اما نیست. این نوع کارها بازی خاصی را می طلبد که مثلا عین بازی کمیک است و گونه خاص خود را تربیت می کند.
برای کاراکتری که شما بازیگر آن هستید ممکن است به عنوان یک فرد عادی این ذهنیت به وجود بیاید که من الان با چیزی به عنوان روح مواجه شده ام که قبل از این هرگز با آن برخوردی نداشته ام.شما معتقدید که خود این شخصیت به آن باور نرسیده است؟
ببینید این مساله برمی گردد به واکنش هایی که او نسبت به این اتفاق از خودش نشان می دهد.
به هرحال او الان متوجه آن است که به چیزی دست پیدا کرده که بقیه از رسیدن به آن عاجز هستند.
بله اما عکس العمل کاملا طبیعی دارد.اما در بازیگری تفاوتش را نمی فهمم درست است که در زندگی واقعی با چنین چیزی مواجه نشده ایم اما در چارچوب کار هنری باید پذیرفت و چارچوبی استاندارد برای آن طراحی کرد.
در این شرایط، برقراری ارتباط بین دو کاراکتر هم خواه ناخواه متفاوت است. به نظرتان این رابطه بین دو کاراکتر به خوبی شکل گرفته است؟
این سوالی است که باید مخاطبین و منتقدان پاسخگوی آن باشند اما به عنوان مخاطب که کار را می بینم بده بستان های نسبتاً خوبی با آقای فرخ نژاد داشته ایم.
با توجه به سوابق قبلی حاتمی کیا و اینکه ایشان برای اولین بار به سراغ این جنس از کار رفته، چقدر او را در نشان دادن ایده جدیدش موفق دیدید؟
اینکه ایشان به دنبال کارهای خلاق و نو است بسیار دوست دارم.من هم در تئاتر به همین شیوه برخورد می کنم و دوست دارم اثری که تولید می شود نگاه تازه ای را با خود بیاورد.تماشاگران تا قبل از پخش این سریال گمان می کردند که با یک کار جنگی دیگر برخورد خواهند کرد اما حالا اغلب جا خورده اند.
این اولین تجربه همکاری شما با حاتمی کیا بود؟
بله.
خیلی ها معتقدند که حاتمی کیا وسواس همیشگی اش را در رابطه با این کار به خرج نداده.
در این کار ما شاهد بودیم که تا از صحنه ای راضی نبودند سکانس را ضبط نمی کردند و باید به آنچه که مد نظرشان بود دست پیدا می کردند تا صحنه بعدی. سخت گیری های ایشان برایم بسیار جالب بود شاید به این دلیل که من از تئاتر می آمدم و همیشه عادت به تمرین و سختی دارم. معتقدم که اگر یک روز بازیگر بگوید که من در فلان صحنه عالی بودم روز مرگ کار هنری اوست. کار با حاتمی کیا برایم یک دوره بازنگری در بازیگری ام بود.