دانشجونماها را به صلابه می کشیم

حسین باستانی
حسین باستانی

از همان زمان که دانشجویان پلی تکنیک، در جریان سخنرانی آقای احمدی نژاد در این دانشگاه به مناسبت روز دانشجو، علیه او شعارهای تند سر دادند، می شد پیش بینی کرد که همکاران رئیس جمهور و به ویژه مشاوران “سیاسی – امنیتی” اش، از آنان انتقام سختی بگیرند.

رییس جمهور در جریان آن سخنرانی، با وجود تمام تلاشی که برای نمایش چهره ای مهرورزانه از خود به خرج داد، سرانجام در واکنش به شعارهای دانشجویان، معترضان را عامل آمریکا خواند، از پول گرفتنشان از بیگانگان سخن گفت و حتی در بیانی نامعمول تهدید کرد: “دانشجونمایان را به صلابه می کشیم.” سپس محمد رضا باهنر، حامی اصلی نایب رئیس مجلس و حامی اصل رئیس جمهور در قوه مقننه، اعلام کرد که دانشجویان معترض پلی تکنیک هزینه رفتار خود در حضور احمدی نژاد را پس خواهند داد: “هر کس خربزه می خورد، پای لرزش هم می نشیند”؛ و بسیج دانشجویی دانشگاه پلی تکنیک هم، با انتشار عکس و سوابق دقیق از دانشجویانی که علیه رئیس جمهور شعارهای تند وداده بودند، هشدار داد که اگر مدیران دانشگاه با آنها برخورد نکنند، بسیج، خود دست به کار خواهد شد.

به هر ترتیب، به نظر می آید، اکنون کسانی، خود دست به کار شده اند: درست یک روز بعد از آن که وزیر ارشاد- سردبیر سابق کیهان - اعضای تشکل های دانشجوی منتقد دولت را به “بی‌‏اعتنایی به مقدسات دینی” متهم کرده است،عده ای، در اقدامی شوک آور، در اوراقی با آرم جعلی نشریات دانشجویی منتقد در دانشگاه پلی تکنیک، مطالب و تصاویری در توهین به مقدسات دینی و نیز رهبر جمهوری اسلامی به چاپ رسانده اند. سپس، از همان روز، حمله به تشکل های دانشجویی منتقد دولت در دانشگاه امیرکبیر، که پی در پی تأکید کرده اند که هیچ اطلاعی از انتشار مطالب توهین آمیز فوق ندارند و آنچه به اسم “نشریات دانشجویی منتقد توزیع شده جعلی است، با شدت هر چه تمامتر آغاز شده است.

کیهان، در همان روز حادثه، بر مبنای “اعترافات” از یک دانشجوی زندانی، چاپ مطالب توهین آمیز را توطئه ای هدایت شده از سوی خارج از کشور دانسته؛ و شبه نظامیان لباس شخصی با تجمع در مقابل دانشگاه خواستار برخورد شدید با تشکل های دانشجویی منتقد دولت شده اند. بقیه این سناریو، از هم اکنون قابل پیش بینی است: همزمان با انتشار پر حجم اخبار مربوط به “اعتراضات مردمی به چاپ مطالب توهین آمیز در برخی نشریات دانشجویی” توسط صدا و سیما و روزنامه هایی چون کیهان، به تدریج عده ای خواهند کوشید پای روحانیون ارشد قم را نیز به این موضوع بکشانند. احتمالاً، به زودی عده ای نیز در قم “به خاطر توهین به مقدسات توسط مشتی دانشجونما به امام زمان تسلیت گفته” و خواهان برخورد جدی با عاملان این توهین خواهند شد. البته، معترضان میانه روتر، در عین حال احتمالاً تعارفاتی از قبیل این که “حساب دانشجویان واقعی با عاملان توهین به مقدسات جداست” و “دانشجویان عزیز هوشیاری خود را حفظ کنند” و از این قبیل نیز ابراز خواهند کرد. و سرانجام، دستگاه های امنیتی، “در پاسخ به خواست مقدسین و نیروهای مومن به انقلاب” وارد صحنه خواهند شد تا همان طور که رئیس جمهور پیشتر وعده داده بود، دانشجونماها را - نه تنها در پلی تکنیک، که احتمالاً سایر دانشگاه ها نیز- به سلابه بکشند و ثابت کنند هر کس خربزه می خورد، پای لرزش هم می نشیند.

تمام این کارها، احتمالاً تا پیش از تیرماه (مشخصاً پیش از 18 تیر) به انجام خواهد رسید؛ تا پیش از فرا رسیدن سالگرد حمله به خوابگاه دانشجویان، هر صدای احتمالی اعتراض در دانشگاه پلی تکنیک و سایر دانشگاه های مساله ساز خنثی شده باشد و با به پایان رسیدن نیم سال دوم تحصیلی، دانشجویان هراسان – بدون دردسر آفرینی– عرصه دانشگاه را ترک کرده و راهی تعطیلات تابستانی شوند.

واقعیت آن است که ناظران فضای سیاسی ایران، چند سالی است که به شروع این جور بازی های امنیتی در هفته های منجر به ماه تیر عادت کرده اند. بعد از وقوع حادثه 18 تیر، این اولین بار نیست که با نزدیک شدن به این ماه، عده ای از دانشجویان برای “نسق کشی” از مجموعه تشکل های دانشجویی کشور، هدف سناریوهای امنیتی قرار می گیرند. امسال نیز، فعالان دانشجویی پلی تکنیک هستند که، احتمالا به خاطر جسارت های گذشته شان در مقابل رئیس جمهور، برای دادن درس عبرت به سایرین در آستانه تیرماه، هدف قرار گرفته اند.

اما … اجازه دهید زود قضاوت نکنیم. شاید تمام پیش بینی های فوق درست نباشند. از صمیم قلب امیدواریم که درست نباشند. امیدواریم که شدت ساختگی بودن سناریوی اخیر علیه فعالان دانشجویی، امکان تداوم و حیات این توطئه کثیف را از بین ببرد.

به راستی، چه کسی واقعا باور می کند که حتی رادیکال ترین فعالان دانشجویی ایران، شک داشته باشند که عبور از حتی یکی از خط قرمزهای: رهبر جمهوری اسلامی، پیامبر اسلام، امامان شیعه و احکام اسلامی، چه تبعات سهمگینی را برای آنها به همراه خواهد داشت، تا بخواهند دفعتا از هر چهار تای این ها- آن هم همزمان در چهار نشریه مختلف - گذر کنند؟