درد سرهای رئیس جمهور انتصابی

سعید رضوی فقیه
سعید رضوی فقیه

تنها یک سال پس آز اغاز نخستین دوره ریاست جمهوری اقای احمدی نژاد درد سرها و مشکلات دولت وی برای محافظه کاران اشکار شد. طرح شعارهای دهان پر کن در حوزه مسائل داخلی و خارجی و البته بدون ضمانت و قابلیت اجرا؛ ایراد اتهام و افترا به همه جریانها و جناحهای سیاسی کشور حتی بخشی از محافظه کاران بدون ارائه سند و مدرک و از همه مهمتر ناکارایی چشمگیر در اداره کشور به رغم طرح ادعاهای گزاف از جمله مسائلی بود که اشکار می ساخت اقای احمدی نژاد رئیس جمهوری درد سر ساز و مشکل افرین نه تنها برای مردم و کشور بلکه برای محافظه کاران است. محافظه کارانی که برای اولین بار قوه مجریه را در دست گرفته بودند و به اختیار یا به اکراه از اقای احمدی نژاد و دولتش حمایت می کردند. شاید یکی از مهمترین دردسرهای اقای احمدی نژاد برای محافظه کاران وقوع شکاف و انشقاق در این جناح بود به نحوی که امید به یکپارچه شدن مجدد آن برای همیشه از دست رفت.

امروز اما با گذشت چهار سال از دولت اول اقای احمدی نژاد و به ویژه پس از برگزاری انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری به نظر می رسد که دولت رئیس جمهور انتصابی باید در انتظار رویارویی با مشکلات و دردسرهایی باشد که زمینه انها را خود در چهار سال گذشته فراهم اورده و به عبارت دیگر هر چه در دوره اول باد کاشته حالا باید اماده درو کردن طوفان باشد.

پیش از هر چیز بر گزاری انتخابات پر مسئله اخیر قابل ذکر است که ظاهرا بنا بود برای همیشه انتخابات ازاد را در ایران به یک افسانه بدل نموده و با بر چیدن بساط جمهوریت ته مانده اختیارات مردم را نیزاز ایشان سلب کند.نتیجه این خطای استراتژیک ان بود که با اعتراضات گسترده و میلیونی مردم بحران سیاسی بزرگی به مدت بیش از دو هفته کشور را فرا گرفت و هم اینک نیز به صورت بحران مشروعیت و اعتبار هم برای رئیس جمهور و قوه مجریه و هم برای کل ارکان حکومت همچنان تداوم دارد. شاهد تداوم وضعیت بحرانی در کشور  هم سخنان رییس مجمع تشخیص مصلحت و مجلس خبرگان رهبری است.به سخن دیگر نه تنها اقای احمدی نژاد و دولتش با بحران جدی مشروعیت روبه روست بلکه کل نظام را هم با چنین بحرانی رو به رو کرده است و بنابر این قطعا باید دیر یا زود پاسخگوی پیامدهای طبیعی اقدامات خود در برابر دیگر نهادها و ارکان حکومت باشد. اینکه ارکان حکومت برای حفظ یکپارچگی قدرت خود اشکارا از اقای احمدی نژاد و نتیجه انتخابات اخیر حمایت کرده اند یک چیز است و اینکه ولو در خفا هر کسی باید مسئولیت عواقب عملکرد خود را بپذیرد چیزی دیگراست. این فقدان مشروعیت واعتبار در اینده نزدیک تاثیرات خود را هم در سیاست داخلی  و هم در سیاست خارجی اشکار خواهد کرد.

در عرصه داخلی به عنوان مثال اقای رئیس جمهور باید بزودی با مجلس بر سر اخذ رای اعتماد برای کابینه مورد نظرش دست و پنجه نرم کند و یا به خواسته های مجلس و نیروهای ذی نفوذ بیرون از مجلس تن بدهد و به یک توافق با کلیات جناح محافظه کار برسد و یا انکه اختلافات و دعواهای درونی محافظه کاران را که از قضا کم نیستند به مذاکرات علنی نمایندگان در صحن مجلس بکشاند و اوضاع حکومت و محافظه کاران را از این که هست بدتر کند.این قصه در دیگر مناسبات دولت و مجلس ازبحث تصویب لوایح احتمالی اینده دولت تا بحث بر سر معطل ماندن مصوبات گذشته مجلس نیز مصداق خواهد داشت. طلایه این مشکل هم موضوع جنجالی انتصاب مشایی به معاونت اولی و مخالفت های گسترده اقتدار گرایان حامی احمدی نژاد با این اقدام است.

در عرصه سیاست خارجی تا همین جا اقای رئیس جمهور دو امتیاز منفی در کارنامه خود ثبت کرده است ایشان که بر اساس تجربیات چهار سال گذشته نشان داده که میل و اشتهای بسیاربه سفرهای رسمی خارجی و شرکت در مجامع منطقه ای و بین المللی صرف نظر از مناسبت یا عدم مناسبت و مصلحت یا عدم مصلحت دارد مجبور شده به خلاف اعلام قبلی و بنا به دلایل نامعلوم و اعلام نشده از شرکت در اجلاس اتحادیه افریقا در لیبی و اجلاس سران کشورهای غیر متعهد در مصر چشم بپوشد که به هر صورت از سوی ناظران و تحلیل گران به کاهش اعتبار و تنزل موقعیت داخلی و خارجی اقای احمدی نژاد تعبیر می شود. این مسئله وقتی معنادارتر می شود که در نظر بگیریم اقای احمدی نژاد طی چهار سال گذشته همواره کوشیده است با سفرهای داخلی و خارجی و اظهار نظر های غیر متعارف در این سفرها خود را مطرح نموده و با قرار گرفتن در کانون خبر سازی ها برای خود اهمیت ویژه خبری دست و پا کند.

 در هر صورت اقای احمدی نژاد رئیس جمهوری بوده است که درگذشته دردسرهای زیادی برای جمهوری اسلامی و جناح محافظه کار ایجاد کرده اما به نظر می رسد که در اینده خودش هم باید در کنار محافظه کاران و ارکان نظام با درد سرها و مشکلات متعدد داخلی و خارجی دست و پنجه نرم کند. علاوه بر اینکه حداقل در خفا باید پاسخگوی درد سرهای زیادی باشد که برای کلیت نظام و جناح محافظه کار تولید کرده و شاید هم روزی مجبور شود تاوان همه اینها را یکجا پس دهد.