جومانا التمیمی
محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران بعد از حضور در اجلاس سال گذشتۀ شورای همکاری خلیج فارس به عنوان عضو ناظر، امسال هیچ دعوتنامه ای برای شرکت در نشست سالانه شش عضو این شوا دریافت نکرد.
تحلیلگران می گویند همزمان با انتظار کشورهای عرب صادر کننده نفت و ایران برای روی کار آمدن دولت جدید آمریکا، غیبت آقای احمدی نژاد در اجلاس شورای همکاری در عمان، بازتاب گذر از یک برهۀ دشوار در منطقه است.
چندین موضوع از جمله برنامه هسته ای ایران و اتهام نفوذ این کشور در روابط منطقه ای، بر سر اجلاس 11 دی (31 دسامبر) سایه انداخته بود. با اینحال، همسایگان عرب ایران دربارۀ اینکه رفتار با تهران تا چد حد باید با نرمش یا سختگیری همراه باشد، دچار انشعاب شدند.
مصطفی العنی تحلیلگر سیاسی از مرکز تحقیقات خلیج فارس در دوبی گفت: “من اعتقاد دارم کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بر روی برخی خط قرمزها توافق دارند. توافقی وجود دارد مبنی بر اینکه ایران نباید به قدرت هسته ای تبدیل شود. اما مشکل، نحوه تعامل با آن است… آیا این یک مشکل منطقه ای است یا بین المللی؟”
چهار عضو شورا شامل عربستان سعودی، کویت، بحرین و امارات محده عربی به همراه اردن و مصر، ماه گذشته در نیویورک با پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل- بعلاوه آلمان- دیدار کردند تا درباره استراتژی موجود درقبال ایران بحث و گفتگو کنند. عمان و قطر به دلیل نگرانی از اینکه ممکن است در حلقه ضد ایرانی جا داده شوند، از شرکت در این دیدار خودداری کرده بودند.
وحید حمزه هاشم استاد علوم سیاسی از دانشگاه ملک عبدالعزیز جده درعربستان سعودی گفت: “تمام کشورهای عرب خلیج فارس در ارتباط با ایران، در موقعیت بسیار حساسی به سر می برند.“
آقای هاشم گفت: روابط ایرانِ شیعه با کشورهای سنی خلیج فارس بر حسب بزرگی، نفوذ و موقعیت جغرافیائی هر یک از این کشورها دارای تفاوت هائی است.
برای مثال، ایران با کشور بحرین که دارای جمیت شیعه بزرگی است، توافق امنیتی دارد. ضمناً ایران روابط خوبی با قطر دارد و پیوندهای اقتصادی نزدیکی با امارات متحده عربی دارد که محل زندگی بسیاری از ایرانیان خارج از کشور است.
اما ایران و امارات بر سر سه جزیره استراتژیک - ابو موسی، تنب کوچک و تنب بزرگ - که هر دو ادعای مالکیت آنرا دارند و تحت کنترل ایران هستند اختلاف دارند.
وی گفت: “قضیه درباره عربستان سعودی با مجموعه ای از وسواس های امنیتی، بی اعتمادی، رقابت و ترس دوجانبه همراه است. برای ایران مهم است که عربستان طرف غرب را نگیرد. از سوی دیگر، عربستان سعودی هم نمی خواهد روابط با ایران به کیفیت ناخوشایند دهه های 80 و 90 بازگردد.“
پس از سرنگونی صدام حسین ، مرد قدرتمند عراق و دولت اکثریت سنی وی توسط نیروهای آمریکائی در سال 2003، تعدادی از مسائل هنوز بر سر روابط ایران با کشورهای خلیج فارس سایه افکنده است. از جمله “نفوذ ایران، افزایش نفوذ شیعیان، تلاش ایران برای استیلا بر منطقه” و مناقشه موجود بر سر جزایر با امارات متحده عربی.
علیرغم همه این اوضاف، هیچکدام از کشورهای عربی راه حل نظامی را به عنوان راه حل برای معضل برنامه هسته ای ایران نمی پسندد. ایران اصرار دارد این برنامه صلح آمیز است درحالیکه همسایگان از آن نگرانند که این برنامه امکان تولید تسلیحات هسته ای را برای ایران فراهم آورد.
کشورهای عربی از آن نگرانند که حمله نظامی به ایران می تواند این کشور را به هدف قرار دادن منافع ایالات متحده در منطقه تحت حکومت کشورهای عربی تحریک کند. در ضمن کشورهای خلیج فارس تردید دارند در صورت حمله ایران به آنها، کشورهای غربی به حمایت از آنها برخیزند.
سعید لیلاز تحلیلگر سیاسی ایرانی می گوید: “آنها نمی خواهند شاهد هیچگونه رویاروئی نظامی در منطقه باشند.” وی افزود این کشورها بسیار نزدیک به یکدیگر هستند و هرگونه اقدام نظامی، بر اقتصاد، ثبات و امنیت کل منطقه تأثیر خواهد گذاشت.
وی در عین حال گفت کشورهای عربی “نمی خواهند شاهد یک ایران بزرگ باشند، یک ایران بسیار قدرتمند.“
آقای العنی می گوید کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، از تحریم های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران پیروی می کنند اما درباره تحریم های یکجانبه آمریکا علیه این کشور چندان جدی نیستند، هرچند برخی از بانک ها در کشورهای عربی به پیوندهای خود با بانک های ایرانی پایان داده اند.
محمد صالح مسفر تحلیلگر سیاسی از قطر می گوید: “من معتقدم وقتی دیپلماسی آمریکا در برابر ایران صورت شفافی به خود بگیرد، کشورهای عربی هم موضع مشخص و معلومی در قبال ایران اتخاذ خواهند کرد، زیرا حتی سیاست آمریکا هم میان همکاری و مهار در حال نوسان است.“
آقای هاشم گفت: “کشورهای عربی و ایران به استقلالی رسیده اند که در آن، همگی می بازند یا همگی برنده خواهند شد. مسأله این است که چه کسی بیشتر برنده خواهد شد؟”
منبع: واشنگتن تایمز- 7 ژانویه