میراث فرهنگی و گردشگری در اکثر کشورهای جهان یعنی صنعتی سودآور و هویت ساز، در ایران اما در سه ماه اخیر شنیدن این نام توام شده با خبری جدید از دعواهای سیاسی. دعوا میان نزدیکان محمود احمدی نژاد و اصولگرایان منتقد دولت.
دفاع مصلحتی از آثار فرهنگی
به دنبال اختلافات اخیر آیت الله خامنه ای و احمدی نژاد، و طرح گسترده انتقادات جناح اصولگرای منتقد دولت، صنعت گردشگری و کارنامه سازمان میراث فرهنگی هم از جمله پرونده هایی بود که بعد از مدت ها گشوده شد. در همین راستا نمایندگان مجلس اعلام کردند از عملکرد سازمان میراث فرهنگی راضی نیستند و وضعیت آن را “در رکود” و “سیاسی” میبینند. صحبت از سیاسی کاری در این سازمان در شرایطی مطرح شده که بزرگترین دعوای سیاسی درونی اصولگرایان در گرفه است. دعوا بین چهرههای سنتی این طیف و گروهی که امروز در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی “جریان انحرافی” نام گرفته و در راس آن دو رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی و گردشگری قرار دارند.
در چنین فضایی از مجلس صدای انتقاد از موج تخریب کتیبهها و آثار فرهنگی و بافتهای تاریخی بلند شده است. این در حالیست که در مجلس هفتم، نه برای از بین رفتن یکی از بزرگترین مناطق کاوشگری ایران در آستانه آبگیری سد سیوند اعتراضی مطرح شد و نه برای خطری که متروی اصفهان متوجه میراث جهانی این شهر کرده بود. سال گذشته نیز خروج ۳۵ اثر از فهرست آثار تحت حمایت سازمان میراث فرهنگی ایران با رای دیوان عدالت اداری، عکس العمل چندانی در بین مجلس نشینان به همراه نداشت.
اواخر سال گذشته و همزمان با بالا گرفتن اختلاف میان اصولگرایان، از سوی مجمع جهانی اقتصاد اعلام شد که ایران دربین 139 کشور جهان به لحاظ رقابت پذیری در عرصه گردشگری نتوانسته مقامی بهتر از 114 را از آن خود کند. این خبر از جمله اولین خبرهایی بود که با استناد به آمار نهادهای بین المللی در مورد ناتوانی صنعت گردشگری ایران در رسانههایی چون خبرگزاری فارس منتشر شد. اگر چه گزارشها و آمارهای سالهای قبل ازآن وضعیت چندان بهتری را برای ایران ترسیم نمیکردند. چنانچه هیچگاه کاهش 50 در صدی گردشگر در سال 85 و کاهش مجدد 33 درصدی آن در سال 88 مورد توجه رسانههای داخلی و منتقدین امروز سیاستهای سازمان میراث فرهنگی قرار نگرفت.آن هم در حالیکه ایران تنها در جریان کاهش 33 درصدی گردشگران در سال 88 بیش از 500 میلیون دلار متضرر شده بود.
با مشایی شروع شد
تا چند ماه پیش در جریان دعوای سیاسی مشایی با منتقدانش چندان حرفی از نحوه مدیریت سازمان میراث فرهنگی در بین نبود اما با صدورحکم انفصال خدمت حمید بقایی آتش اختلافات بالا گرفت و به طبع آن افشاگری در مورد فساد و سو مدیریت سازمان میراث فرهنگی.
این دعواها تا بدانجا پیش رفته که به گفته یک عضو کمیسیون فرهنگی هم اکنون در ایران “سازمان میراث فرهنگی پس از ورزش در رتبه دوم حاشیهسازیها قرار دارد.”
خبرگزاری فارس که در این زمینه گوی سبقت را از دیگران ربوده، 5 روز پیش با انتشار اسنادی متعلق به سال 86 مدعی “حاتمبخشی یک میلیارد و 200 میلیون تومانی ” اسفندیار رحیم مشائی، رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی “بهاستناد یک مصوبه باطله” شد. در سند مورد ادعای فارس آمده که اسفندیار رحیم مشائی “در سال 86 با ارسال نامهای به ذیحساب و مدیرکل امور مالی و درآمد این سازمان فهرستی را ارائه می کند” و “دستور می دهد مبلغ 12 میلیارد و 587 میلیون ریال از محل مانده مصرفنشده و سنواتی سازمان به برخی شرکتها و افراد که نام آنها در فهرست یادشده آمده است، پرداخت کنند.”
گفته شده مشایی این دستور رابااستناد به “ محل مانده مصرفنشده و سنواتی سالهای 84 و 85 سازمان میراث فرهنگی” صادر کرده است. طبق قانون وجوه مصرفنشده اعتبار مالی هر سال باید به خزانه برگشت داده شود.
طی چند روز گذشته خبرگزاری فارس در یک مورد افشاگری دیگر در رابطه با موارد تخلف سازمان میراث فرهنگی انگشت بر روی واگذاری غیرقانونی و رایگان 125 هکتار از اراض پارک لویزان به شرکت خصوصی شرکت گروه سرمایه گذاری میراث فرهنگی و گردشگری ایران، سمگا، هم گذاشته است. شرکتی که گفته میشود حمید بقایی و اسفندیار رحیم مشایی از سهامداران آن هستند. این مساله با انکار بقایی و رحیم مشایی همراه شده است. بدنبال انتشار این خبر از سوی خبرگزاری فارس زمین های اراضی ملی واگذار شده از شرکت مورد حمایت مشایی و بقایی پس گرفته شد. خبرگزاری فارس مشخص نکرده چرا تا پیش از بالا گرفتن اختلافات میان اصولگرایان با تیم مشایی اسناد تخلف در سازمان میراث فرهنگی را پیگیری و منتشر نکرده است.
اخیرا در خبر دیگری برخی رسانه ها و سایت های اینترنتی نوشتند که یک شرکت نزدیک به مشایی و بقایی، در سمت های رئیس و دبیر شورای هماهنگی امور مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کشور، با ترک تشریفات مناقصه، یک طرح چهارصد و پنجاه میلیارد تومانی را به یک شرکت ایرانی واگذار کرده اند.
حمید بقایی انتشار چنین گزارش هایی را به “دشمنان ملت ایران” نسبت داده که به گفته او می کوشند “باعث رکود سرمایه گذاری در مناطق آزاد جمهوری اسلامی شوند” در حالیکه ایران در این زمینه با رقابت شدید کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس مواجه است.
عاقبت آثارمیراث فرهنگی
گفته میشود ظرفیت بالقوه ایران در بخش گردشگری به لحاظ درآمد زایی توان رقابت با صنعت نفت کشور را داراست. سهم درآمد ناخالص گردشگری در بسیاری از کشورهای صنعتی چون فرانسه، حتی از سهم صنایع فلزی نیز بیشتر است. فرانسه در سال گذشته بیش از دو برابر کل درآمد نفت ایران در یک سال از محل جذب گردشگر سود عاید خود کرده است. کشوری چون مالزی نیز طی سال گذشته بیش از 23 میلیارد دلار درآمد از صنعت گردشگری خود داشته.
با وجودی که ایران از لحاظ منابع تاریخی، فرهنگی و طبیعی جزو ۱۰ کشور اول دنیا است، اما تنها هفت دهم در صد سهم درآمد جهانی از صنعت توریسم را به خود اختصاص داده است. گفته میشود کل گردشگرانی که در سال به ایران سفر میکنند کمتر از یک پانزدهم گردشگران دبی در امارات متحده عربی است.
این در حالی است که همزمان در ایران به اعتبار آمارنهادهای دولتی هم اکنون 35 اثر فرهنگی و باستانی در معرض خطر نابودی و تخریب قرار دارند. نابودی که گاه خود نهادهای دولتی نیز در آن دخیل بودهاند؛ تخریب سرای دلگشا در تهران طی چند ماه گذشته و آب گیری سد سیوند در سالهای پیش. طرفداران میراث فرهنگی اما آمار آثار در معرض خطر را بسیار بیش از این میدانند. هم اکنون ده اثر میراث فرهنگی جهانیِ ایران در فرست آثار در خطر یونسکو قرار دارند. آخرین آنها سازه های آبی شوشتر است که تنها یک سال پیش وارد فهرست آثار جهانی یونسکو شد.
هنوز نه دولت برای رفع این مشکلات گامی بر داشته و نه مجلس سئوالی جدی در این باره طرح کردهاست.
محمود احمدی نژاد سال گذشته خدمات میراث فرهنگی و گردشگری درمدت ریاست جمهوری خود را در تاریخ ایران بینظیر دانسته بود. طبق سند چشم انداز توسعه میباید در سال 1404 ایران پذیرای 20 میلیون توریست در طول سال باشد. این رقم هم اکنون کمتر از 700 هزار نفر است. سازمان جهانی جهانگردی با توجه به اوضاع کنونی ایران این هدف را “دور از دسترس” دانسته است.