یاسون آتاناسیادیس
در پایان هفتهای سخت، محمود احمدینژاد تلاش کرد نشانههای اختلاف با رهبر ایران علی خامنهای را برطرف سازد و رابطهشان را “مثل پدر و پسر” خواند.
آقای احمدینژاد گفت: “تلاشهای بدخواهان برای تلقین چنین شبهاتی بینتیجه است و مطمئنا این آرزو را به گور خواهند برد. این راه بر روی شیاطین بسته است.”
روز پنجشنبه تظاهرکنندگان به خیابانهای تهران ریختند و در سراسر کشور اعتراضاتی صورت گرفت. اما در پدیده ای که نشان از مرحلهای تازه در مقابله داشت، آنها مشهورترین شعارانقلاب ایران – استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی – را به عنوان آخرین خواستهشان گرفتهاند اما فریاد میزنند: استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی.
مسیح علینژاد روزنامهنگار اصلاحطلب مستقر در ایران در مصاحبهای تلفنی گفت: “قبلا درخواست فقط برگزاری انتخابات مجدد بود اما از دیروز مردم یک قدم جلوتر رفتهاند و بیشتر میخواهند. همچنین در حال جدا شدن هستند. برخی هنوز موسوی (نامزد شکست خورده انتخابات) را میخواهند اما دیگران خواستههایی بیشتر از برگزاری دوباره انتخابات دارند: حالا آنها بجای جمهوری اسلامی، جمهوری ایرانی میخواهند.”
اینکه “جمهوری ایرانی” به چه شکل خواهد بود هنوز نامشخص است. پیام اصلی ناخشنودی از سیستم جاری است.
یک فعال حقوق بشر در ایران که تلفنی با او تماس گرفته شده بود و بدلایل امنیتی نامش برده نمیشود گفت: “رفتار این رژیم مردم را شدیدا به سمت خشم میکشاند. اما حالا که هزاران نفر در زندان هستند و دهها نفر کشته شدهاند مردم دیگر فقط برگزاری دوباره انتخابات را نمیخواهند.”
یک ویدئو که از درگیریهای روز گذشته روی یوتیوب گذاشته شده بود یک معترض با تیشرت را نشان میدهد که در مقابل یک پلیس کلاهخود به سر که مدام با باتوم فلزی او را میزند ایستاده و تکان نمیخورد. صدای تیراندازی شنیده میشود که به نظر میرسد به شلیگ گاز اشک آور یک پلیس به سمت فرد معترض ختم میشود.
اگر رژیم بیاعتبار شود چه اتفاقی میافتد؟
با کوتاه نیامدن هیچکدام از طرفین، برخی تحلیلگران بیم آن دارند که سپاه پاسداران برای سرکوب مخالفان وارد شود اما در عمل جمهوری اسلامی را مقابل چشم مردم بیاعتبار کنند و بدینگونه آن را به سمت انزوا یا رژیم توتالیتر ببرند.
سپاه یکی از قدرتمندترین حامیان احمدینژاد بوده است و مسئول خاموش کردن ناآرامیها در استان تهران بوده است. با گذشته هفت هفته از طولانیترین بحران در تاریخ سی ساله جمهوری اسلامی ایران، روزهای اعتراضی با نافرمانی عمومی و اهانت به دولت مشخص میشود. برخی معترضان در روز پنجشنبه شعارهای علیه آیتالله خامنهای میدادند که در سیاست ایران فردی ماورای همه به حساب می آید.
حضور شدیدی از نیروهای امنیتی در خیابانها وجود دارد که پیادهها را هل میدهند تا نتوانند تشکیل اجتماعات دهند. منابع آگاه در تهران وزارتخانهها و ادارات دولتی را پر از کارمند توصیف میکند اما فعالیت آنها تقریبا متوقف شده است.
در مجادلات داخلی در هفته گذشته، احمدینژاد خواسته رهبر ایران برای برکناری معاون اول خود را نادیده گرفت، سپس وزیر اطلاعات را که وفادار به خامنهای است اخراج کرد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی احمدینژاد نیز پس از شایعات تکذیب شدهای که اخراج شده است، استعفا داد. اما وقتی مشخص شد که رفتن او به این معنی خواهد بود که بیش از نیمی از وزرای کابینه در چهار سال گذشته تغییر کردهاند و طبق قانون اساسی مجبور خواهد بود از مجلس مجددا رای اعتماد بگیرد، بازگردانده شد.
همچنین حمایت آزاردهنده اولیه خامنهای از انتخاب احمدینژاد به اعتبار او نزد ایرانیان، که رهبر به جای اینکه بین نیروهای مختلف رژیم نقش داور را بازی کند او را گرفتار در نفاق میبییند، لطمه وارد کرد.
یک معترض که از طریق تلفن از تهران صحبت میکرد گفت: “حالا خواسته این است که در بالا تغییر ایجاد شود. بسیاری از مردم دیگر برای رهبری خامنهای اعتباری قائل نیستند، حتی درون خود رژیم.”
احمدینژاد روز جمعه “دشمنان” را متهم به دنبال کردن “جدایی بین رئیسجمهور و رهبر” کرد و گفت غربیها از انتخابات اخیر که “مدل جدیدی برای بشریت ارائه کرد خشمگین شدهاند.”
منبع: کریستین ساینس مانیتور، 31 ژوئیه