در سال 1384 که آقای خاتمی رییسجمهور اصلاحطلب، مدیریت دستگاه اجرایی را تحویل دولت جدید داد، روابط خارجی ایران در اوج بود و تلاشهای رژیمصهیونیستی و بخش تندروی هیات حاکمه امریکا برای فشار بر ایران بهخاطر روابط خوب دولت ایران در سطح منطقه و جهان به جایی نمیرسید. متاسفانه در دولت نهم، رییس دولت اعلام کرد که دیپلماسی دیگری را دنبال میکند و چنین کرد که نتایج آن را در طول دولت نهم و در دو سال گذشته با شتاب بیشتری شاهد بودهایم. متاسفانه طی این سالها پروندههای دشواری برای کشور بهوجود آمده است. قطعنامههای تحریم بینالمللی هرچند از نظر رییس دولتهای نهم و دهم کاغذ پارهیی بیش نیست، اما مردم نتایج زیانبار آن را شاهدند و اهل فن به خطرناک بودن آن بر منافع ملی ایرانیان واقفند.
در کنار فشارها و قطعنامههای تحریم، فشارها و محکومیتهای حقوق بشری که مبتنی بر برخی رفتارها در سیاست داخلی است، بهانهیی است که به دشمنان و مخالفان انقلاب اسلامی این فرصت را داده است تا چهره ایران و جمهوری اسلامی ایران را بهگونهیی غیرقابل قبول جلوه دهند و امروز در این شرایط بسیار حساس و دشوار طرح موضوع تصمیم سپاه قدس به ترور سفیر عربستان سعودی، پرونده جدیدی است که برای کشور عزیزمان ایران باز شده است؛ فصلی که به نوبه خود و در نوع خود میتواند خطرناک باشد و در صورت عدم معالجه آن باب جدیدی برای افزایش فشارهای بینالمللی و دخالت در امور ایران باز میکند.
برای اظهارنظر در مورد صحت و سقم این ادعای امریکایی که با قبول عربستانسعودی و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بهگونهیی ضمنی مواجه شده است، نیاز به زمان بیشتر و اطلاعات دقیقتر وجود دارد، اما من با فرض اعلام شده از طرف مقامات کشورمان که تکذیب کامل است اگر به بررسی این موضوع بپردازم، از اهمیت موضوع و از خطرناک بودن این اقدام امریکایی نمیکاهد، چراکه در عالیترین سطوح حقوقی و سیاسی در حاکمیت امریکا مطرح شده و اصرار بر وجود مدارک کافی توسط رییسجمهور امریکا و مقامات امنیتی آن کشور و تکرار مکرر آن و پیگیری بینالمللی و منطقهیی دنبال شده است. اکنون کارشناسان سیاست خارجی با این سوال مواجه شدهاند که هدف امریکا، غرب، عربستان سعودی و کسانی که در این طرح شرکت کردهاند، چیست؟ و آیا این اقدام امریکا، گام یا گامهای بعدی نیز برای اجرا دارد؟ یا طراحی انجامشده همچون پازلی است که طرح تبلیغاتی فقط بخشی از آن است؟
جهان عرب در معرض جنبشهای مردمی قرار گرفته است و تاکنون سه دولت عربی سقوط کرده است و سه دولت دیگر در معرض تغییرات و تحولات جدی قرار دارد. عربستان سعودی و دیگر کشورهای عرب نیز پس از سه دولت سوریه، یمن و بحرین با موج اعتراضات مواجه شدهاند و بدونشک نسبت به بسیاری از رفتارهای خود دولتهای عرب یا باید اصلاحات کنند یا منتظر بروز مشکلات مشابه باشند. جنبشهای جهان عرب موجی همگانی است که سراسر منطقه را فرا گرفته است و کشورهایی مثل عربستانسعودی میخواهند بگویند این موج به ما ربطی ندارد، در حالیکه هرجایی که حقوق اساسی مردم پایمال شده است، در معرض این تغییرات است.
تنها کشورهایی مثل ترکیه که توانستهاند هم در زمینه مردمسالاری و برگزاری انتخابات آزاد بهطور نسبی موفق باشند و هم از نظر اقتصادی کارنامه قابل قبولی را ارایه کردهاند، احساس راحتی بیشتری میکنند و حتی بهگونهیی از این تحولات بهره بردهاند. ترکیه از ظرفیتهای دموکراتیک خود بهره بیشتری برده است و امروز به مسقطالراس جنبشهای عربی تبدیل شده است، در حالیکه عربستان چنین شرایطی ندارد و ایران در دو سال گذشته با مشکلاتی مواجه بوده است که چندان مورد توجه جنبشهای جهان عرب نیست. طرح ضدایرانی در امریکا میتواند باتوجه به مسائل داخلی و خارجی ایران و با توجه به تحولات جهان عرب تهیه شده باشد. امریکاییها تمایل دارند موج آزادیخواهی جهان عرب به موج ضدامریکایی و ضداسراییلی تبدیل نشود، برای تحقق چنین امری بهتر است این موج با افزایش سوءتفاهم میان ایران و اعراب همراه بوده و ایران جای اسراییل را به عنوان دشمن اعراب پر کند. در چنین شرایطی باید با دقت هرچه تمامتر هرگونه بهانهیی را از دست بدخواهان بگیریم.
رییسجمهور سابق کشور با درک همین خطرات و تحولات منطقهیی اخیر، نسبت به تند شدن فضای موجود هشدار داد. موضعگیری خاتمی دو پیام برای داخل و خارج به همراه داشت: یکی برای داخل که بهانههای دخالت و فشار خارجی را باید از هماکنون از میان برداشت و دوم اینکه قدرتهای خارجی بدانند در ایران جایی برای عرضاندام ندارند.
5- از مقامات عالیرتبه ایران انتظاری جز این نیست که هشدار دلسوزان انقلاب را جدی بگیرند و بدانند کلید حل مشکلات کنونی در دو چیز است، اول دور کردن برخی جریانها از نقطههای مرکزی تصمیمگیری و دوم استفاده از ظرفیتهای واقعی انقلاب اسلامی که یکی از مردمیترین و دموکراتیکترین انقلابها بوده است. با اندکی سعهصدر و پذیرش توصیهها و راهکارهای اعلام شده توسط بزرگان نظام میتوان خطرات داخلی را رفع کرد و در این صورت همه توطئهها خنثی میشود و همه بهانهها برای هرگونه دخالت در امور داخلی ایران از بین میرود.
همه موظفیم برای ایران عزیزمان دل بسوزانیم و با درایت، حکمت، همدلی و قانونگرایی بر پایه میثاق ملی یعنی قانون اساسی که خونبهای شهیدان انقلاب اسلامی است، آب رفته را به جوی بازگردانیم.
منبع: دیپلوماسی ایرانی