گفت وگو ♦ نمایش ایران

نویسنده

مجموعه تئاتر شهرهمچنان به دلایل نامعلومی درتعطیلی مطلق به سرمی برد. تالارمولوی تهران میزبان تنها نمایش تهران است: “تلخ بازی قمردرعقرب” نوشته نغمه ثمینی وبه کارگردانی بابک مهری. این نمایش که کاربرگزیده تئاتردانشگاهیان درسال گذشته است پس ازفرازونشیب های زیادی به اجرای عمومی رسیده. حرف های کارگردان این نمایش را در گفت و گو با روز می خوانید.

حرف های بابک مهری

تئاترمطرود دانشگاهی

babakmohri.jpg

بابک مهری ازچه زمانی شروع به فعالیت درزمینه تئاترکرد؟

من دانشجوی سابق دانشگاه پلی تکنیک ودانشجوی سال دوم کارشناسی ارشدادبیات نمایشی دانشگاه هنرهای زیبای هستم. از سال 75 کارتئاتر را به صورت حرفه ای شروع کردم. دو جایزه بازیگری اول ودوعنوان کارگردانی درجشنواره تئاتر دانشگاهیان دارم. 12 موردکارگردانی حرفه ای ازنمایشنامه های مختلف درکارنامه تئاتروسه فیلم کوتاه هم درزمینه سینما دارم.

نمایش “تلخ بازی قمردرعقرب”چه جوایزی راکسب کرده است؟

این نمایش درجشنواره تئاتر دانشگاهیان 85 عنوان اول کارگردانی، بازیگری زن وطراحی صحنه را به دست آورده است. درجشنواره کشورهای بلاروس و اسپانیا هم به عنوان خلاق ترین اثرازآن تقدیر به عمل آمد.

نمایشنامه “تلخ بازی قمردرعقرب” پایان نامه نویسنده اثر یعنی خانم ثمینی بود. از آنجایی که نویسنده مجوزلازم برای اجرای آثارخود به دیگران را سخت می دهد درپیشنهاد شما به ایشان برای اجرای این متن مشکلی پیش نیامد؟

خیر. این متن درسال 77 نوشته شده ومن آن را درسال 79 مطالعه کردم. به دلیل فضای مناسبی که با روحیات من دربرابر آثار اجرایی وجوددارد وتعلیقهایی که درمتن وجود داشت تصمیم به کارگرفتم اما پاره ای از مشکلات باعث شد که نتوانم ادامه دهم. سال 85 دوباره به سراغ متن رفتم و با طرحهایی که برای شیوه اجرایی نمایشنامه درذهن داشتم اتفاقا باعث استقبال خانم ثمینی جهت اجرا شد.

آیا خانم ثمینی هم درتمرینات شرکت داشتند؟

خیر. ایشان دردانشگاه یکی از استادان خوب من هستند که درطول تمرینات، اتفاقاتی راکه برای متن شکل می گرفت به صورت مشاوره ای با او درمیان می گذاشتم و با نظرات خود مرا راهنمایی می کردند. هیچ وقت فرصتی برای حضور مستقیم ایشان درتمرینات وجونداشت.

دراجراهای شما هم حضورنداشتند؟

خیر. با وجود اینکه چند روزی هم ازاجرایمان می گذرد هنوزهم موفق نشده ایم از حضور ایشان درسالن بهره مند شویم.

کارگردانان جوان ایران وحتی غالبا حرفه ای ها هم در آثار نمایشی معمولادست به انتخابهایی می زنند که حداقل به لحاظ بازیگران روی صحنه تعدادکمتری داشته باشند. اما به نظر می رسد شما از این جریان مستثنی هستید. درمورد انتخاب عواملتان توضیحی می دهید؟

20 بازیگرروی صحنه، 6 گروه موسیقی و عوامل پشت صحنه یک گروه 37 نفره راتشکیل می دهند. اکثر بازیگران نمایش من دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک وغیر نمایشی هستند. من معمولا درکارهایی که خودم کارگردانی می کنم از بازیگران زیادی استفاده می کنم. حتی اگر نمایشنامه 2 یا 3 بازیگر داشته باشد من تعداد آن را به 10 یا 12 بازیگر هم می رسانم. زیرا اعتقاد دارم وجه اول تئاتر که برایم مهم ترین است یعنی سرگرمی مخاطبانم را با تعداد نیروهای بیشتری برصحنه می توانم ایجاد کنم. درضمن من طرحهایی را برروی نمایشم می زنم که استفاده از بازیگران زیاد لازمه ی آن است. هیچ وقت هم از تعدد بازیگران وعوامل هم هراسی نداشته ام.

استفاده از طرحهای خلاق درقلب اجرای شما از این متن به خوبی دیده می شود. دررسیدن به این ایده ها نقش هریک از عنصرهای متن، بازیگران ومنظر نمایشی چه قدر بوده است؟

همه این موردهایی که گفتید به صورت کلی ایده های بسیارجذابی را برای تولید این اجرا درمن به وجودآورد. اما مهم ترین نکته این است که یکی از خصوصیاتی که متن دارد نگارش آن به صورت سجوگونه وبراساس داستان گویی شهرزاد قصه گو است. داستان درجایگاه خود به شکلی درست قرارگرفته وریتم مناسبی رابه وجودآورده است. اما حجم زیاد نمایشنامه که اتفاقا به دلیل پرداخت مناسب جایی برای کاستن نداشت واز طرفی دقت من به عنوان کارگردان برای حوصله تماشاگر وادارم می کرد که ازطرفندهایی اجرایی گوناگونی برای حفظ مخاطب سودببرم. که بانگاهی به متن وتعداد بازیگران امکان این کار برایم به سادگی درتمرینات شکل گرفت. بنابراین برای هرصحنه به مقتضیات آن شکلهای جالبی رادرنظرگرفتیم. استفاده از نقالی، جادویی بودن صحنه ی هندوها، طنز کردن صحنه ژاپنی ها چیزهایی بود که درمتن هیچ اشاره ای به آن نشده بود وهمه اینها با یاری بازیگران وهمراهی گروه موزیک وراهنمایی های نویسنده شکل گرفت.

دراجرای موسیقی هم از لوازم ساده ای استفاده کردید و از آن ها به بهترین نحو سودبردید. توضیح می دهید؟

بله. ابتدا قرار براین بود که با یک گروه موسیقی صحبتی شود و آنها قطعاتی را برایمان آماده و ضبط کنند. سپس به این نتیجه رسیدیم که با توجه به حرکات فرم مقطعی که وجوددارد گروه موزیک حضورداشته باشند و همراه با بازیگران بنوازند. وقتی امکان این به دلیل مساله مالی و عدم حمایتهاهم صورت نگرفت با دعوت ازعده ای از دانشجوی موسیقی نظرشان درمورد تولید موسیقی کارراجویا شدیم که درنهایت با فکر آنها و ایده ای که ما به آنها دادیم قرار براین شد که سازهای ما برای اجرا شامل چوب و قوطی رنگ و آجرودسته کلیدو هرچیزی که دیدید به همراه آواز باشد که اتفاقا به گانم بهترین نتیجه هم حاصل شد.

حضوردرجشنواره سال پیش که از آن تاریخ تا به الان حدود یک سال می گذرد، باعث خستگی شما و گروه درتجمع وتمرین مجددبرای اجرا نشد؟

خب حتما تاثیرات خوبی نداشت. وزارت علوم به عنوان یکی از حامیان اصلی لین جشنواره قولهایی را برای اجرا درتاریخ مناسب به ما داده بود که متاسفانه با بی برنامگی و عدم کارشناسی مناسب آنها درمورد مساله تئاتر این اتفاق برایمان افتاد که الان که بدترین زمان برای اجرای تئاتر درتهران است نمایشمان برصحنه برود.

بنابراین شما از تاریخ اجرایتان هم ناراضی هستید؟

البته. دراین ماه درتهران کسی حاضر نمی شود نمایشی را برروی صنه ببرد. متاسفانه فقط به دلیل اینکه ما دانشجو هستیم و درجامعه تئاتر دانشجویان کمترین نقش لازم را با وجود استعدادهای فراوان و حتی بهتر نسبت به دیگران دارند باید مطیع آقایان مسوول باشیم. بدبختانه برای تئاتر این مملکت کسانی سیاست گذاری می کنند که چیزی از تئاتر درک نمی کنند ودرک لازم نسبت به آن راندارند.

حمایت مالی وزارت علوم که هرساله هم آن راتبلیغ می کند شامل حال شما شده است؟

(می خندد) با پولی که این ارگان به گروه ما داد اگر شما یک سوم تئاتر مرا برصحنه بردید من چندین برابر آن را به شما می دهم. چیزی که هست این است که عدم حمایتهای مالی برای گروههای نمایشی درایران باعث باز شدن روزنه های خلاتقیت جهت کمترین هزینه برای نمایش است ولی همان مقدار اندک کمک مالی گاهی اوقات خیلی از کسانی را که دارای استعداد و قدرت زیادی هستند از محیط تئاتر دور می کند.


درجشنواره تئاتر دانشگاهیان یکی دیگر ازبه اصطلاح حمایتهای وزارت علوم ایجاد زمینه های لازم برای سفرگروه برگزیده به کشورهای دیگر است. این سازمان چه تدابیری را برای سفرهای خارج از ایران برایتان اندیشید؟

متاسفانه علی رغم قول های فراوان از طرف مسوولین، حمایتهابرای سفرهای خارج هم از جای دیگر صورت گرفت. طبق قراردادها گروه ما برای اجرا باید درایام نوروز به پاریس سفری را می داشتند که محقق نشد و تا به امروز هم خبری از آن نشد.

مگر هزینه های سفر هریک از شما برای سفر چه مقداری تمام می شد؟

با توجه به رایزنیهایی که وزارت با جشنواره های دانشگاهی فرانسه انجام داده بود تمام هزینه های ما منهای رفت وبرگشت برعهده جشنواره های برون مرزی بود که رفت وبرگشت برای هر یک از بازیگران 450000 تومان می شد.

سفرتان به کشورهای بلاروس و اسپانیا خارج از حمایت وزارت علوم به راحتی بود؟

درمورد بلاروس مشکلی نداشتیم ولی به دلیل اختلافات سیاسی ایران واسپانیا این کشور ویزای همه گروه را تاییدنکرد و ما مجبور شدیم که عده ای از اعضای گروه را همراه نداشته باشیم.

نقش مرکز هنرهای نمایشی درمورد اجراها ومسائل پیش آمده برایتان چه بود؟

هیچ. مرکز هنرهای نمایشی حتی حاضر نشد از کانال های خود برای اجرای نمایش در زمان بهتر استفاده کند چه برسد به پی گیریهای مالی وغیره.

جایگاه تئاتر دانشجویی را دربدنه تئاتر ایران چگونه ارزیابی می کنید؟

ببینید چیزی که می گویم بدون سوگیری وبا تمام وجود است. واقعیت مطلب این است که دانشجویان نمایش که من با افتخار تمام یکی از آنها هستم به مراتب دربسیاری مواقع چه به لحاظ علمی و چه از نظرشرایط تولید واجرا نشان داده اند که تفاوتهایی را با حرفه ای ها دارند. این رااکثر پیشکسوتان این رشته و بزرگان واقعی تئاتر به عناوین مختلف گفته اند. می خواهم بگویم هیچ تئاتری بدون حمایت ازتئاتر دانشجویی زنده نخواهد ماند ومتاسفانه این مساله درتئاتر ایران وجودندارد. برای همین وضعیت تئاترهای بزرگ ما این است. به خاطر همین بی عدالتی ها ومطرود نگاه داشتن تئاتر دانشگاهی است که ضعف از سرو روی تئاتر ایران بالا می رود. تئاتر دانشگاهی پی رنگ و بتونه جامعه تئاتر است که متاسفانه این را نمی دانند و شاید هم می دانند و نمی خواهند بدانند.