پیشگیری کلمه ای است که با “پیش” آغاز می شود و تا همین دیروز واژه “پیش” به معنی قبل بود، و با این حساب “پیشگیری” تا همین امروز معنی اش این بود که چیزی می خواهد اتفاق بیافتد، اما ما با اقدامات و رفتارهای مان کاری می کنیم که اتفاق بیافتد. مثلا وقتی ما حداکثر سرعت در یک جاده را می کنیم 70 کیلومتر، و اتوبان درست می کنیم، که ماشین های سمت راست از ماشین های سمت چپ با یک فاصله ای، دیواره کوتاهی، کناره ای، جدول بتونی قرار بگیرند، از اصابت ماشین ها از روبرو با سرعت 140 کیلومتر پیشگیری می کنیم. اما اگر یک آقایی پیدا شد و مسوول پیشگیری از بیماری های روانی در یک مرکز بسیج شد و بعد از یک سال همه دیدند که برادران بسیجی که قبلا سی درصدشان روانی می شدند، حالا هفتاد درصدشان روانی می شوند، قطعا کار آن مسوول پیشگیری مرکز بسیج موفق نبوده. اصولا لازم است توضیح بدهیم که موفق شدن یعنی به نتیجه رسیدن، به نتیجه نرسیدن یعنی شکست خوردن و میان این دو تا فرق های زیادی است از جمله اینکه پیروزی را با دو تا انگشت رو به بالا شبیه هفت نشان می دهند، و شکست را معمولا با هیچی نشان نمی دهند، فقط سرشان را می اندازند پائین و می روند بیرون.
البته واضح و مبرهن است که هر کسی اگر دوست داشته باشد و قرار نباشد برای حرفش دلیل بیاورد طبعا می تواند هر حرفی بزند، مثلا مسوول روابط عمومی دفتر ریاست جمهوری در فرانسه می تواند اعلام کند که قد سارکوزی 184 سانت است، در حالی که قد سارکوزی 167 سانت است، یا مثلا می تواند بگوید که اسم کوچک سارکوزی ژان پیر است، در حالی که ژان پیر نیست و نیکولاست، یا می تواند بگوید که سارکوزی را نود درصد مردم پاریس دوست دارند، در حالی که اینطور نیست و فقط 31 درصد مردم پاریس سارکوزی را دوست دارند. یا می تواند بگوید دور سر نیکولا سارکوزی هاله نور است، در حالی که دور سر سارکوزی هاله نور نیست، بلکه ممکن در زمستانها یک کلاه باشد. اگر آقای مسوول روابط عمومی پنج بار این حرف ها را تکرار کند، گوشش را می کشند و پرتش می کنند به بیابان سینا، یعنی جایی که تعدادی از عرب های مصری در آنجا نی انداختند. اما در کشور ما حرف زدن مثل نفس کشیدن می ماند، مالیات ندارد. مثلا یکی از آقایان فرموده “ آیت الله خامنه ای مغز متفکر پیشگیری از آسیب های اجتماعی است.” طبیعی است که منظور ایشان این نیست که آقای خامنه ای هفته قبل موقعی که از محل ملاقات داشت می رفت پشت پرده آبی، سرش خورده به میله و مغزش تکان خورده و تصادفا تبدیل به مغز متفکر پیشگیری از آسیب های اجتماعی شده است، نه، چون اگر این طور بود می گفت: “خامنه ای مغز متفکر پیشگیری از آسیب های اجتماعی شده است.” پس نتیجه می گیریم که از دید گوینده این مطلب خامنه ای همینطوری مغز متفکر پیشگیری از آسیب های اجتماعی از همان روز ازل، یا حداقل در این ده بیست سال گذشته بوده است.
پس اگر واقعا همین طور است و این برادر یا رفیق یا یار همراه یا هر چی که هست، همین آقای رهبر، مغز متفکر پیشگیری از آسیب های اجتماعی است، حتما خودش می داند که آسیب های اجتماعی شامل سه موضوع خیلی اصلی و مهم می شوند، یکی مواد مخدر است، یکی جرائم اجتماعی و بزهکاری است، یکی هم فحشاء و روسپیگری و از این جور کارهای بدبد، وگرنه رفتن به سینما یا خواندن علوم انسانی یا جمع کردن امضا برای کمپین یک میلیون امضا بدیهی است که جزو آسیب های اجتماعی نیست. پس نتیجه نمی گیریم، چون نتیجه ای موجود ندارد که بگیریم، فقط زرتی نگاه می کنیم به روبرو که این آقای موسیو علی در این بیست سالی که رهبر بوده و بخصوص در این هفت سالی که خیلی رهبر بوده، یعنی هم رهبر بوده هم رئیس جمهور بوده هم رئیس مجلس بوده هم دستور حمله می داده هم وزیر خارجه بوده، هم یک دفعه جیک ثانیه مرجع تقلید شده، هم پیغمبر شده و من نمی دانم، سه روز است اینترنت نداره و نمی دانم در این سه روز خدا هم شده یا نه، کسی به ما اطلاع بدهد، وگرنه یک قدم عقب می مانیم و دهان مان آسفالت می شود بعون الله تعالی، چرا، واقعا چرا، چرا در مدتی که موسیو علی این همه قدرت داشته همه شاخص های اجتماعی بدتر شده، یعنی آسیب ها بیشتر شده.
جرائم اجتماعی مثل سرقت، کف زنی، کلاهبرداری، مزاحمت خیابانی، بدمستی، چاقوکشی، مزاحمت برای بانوان( توسط پلیس یا اراذل) و سایر بزهکاری های اجتماعی در این شش سال تقریبا سه برابر شده است.
روسپیگری و فساد جنسی که نه تنها در حوزه خیابان و جامعه، بلکه بی اخلاقی و فساد جنسی در درون خانه ها، فساد جنسی در میان قدرتمندان، شاخص های رفتار خشونت آمیز جنسی در میان جامعه مثل تجاوز دسته جمعی و تولید فیلم تجاوز به عنف در جامعه و پخش آن و خیلی چیزهای دیگر افزایش پیدا کرده است.
اعتیاد به مواد مخدر، توزیع مواد مخدر، قدرت گرفتن گروههای مواد مخدر و اعدام عوامل توزیع مواد مخدر بطور کلی افزایش داشته و این افزایش بسیار مشهود و بسیار زیاد است.
از همه مهم تر این که موسیو علی یک لنینیست واقعی است، شاید بهتر است بگویم استالینیست، یا بگویم معتقد به فلسفه ماتریالیزم دیالکتیکی، ایشان معتقد است که تضاد آنتاگونیستی یا آشتی ناپذیر ما با دشمن است، حالا اگر دشمن سیگار می کشید، ما می توانیم او را به جرم مصرف کوکائین هفت بار اعدام کنیم، اما اگر دوست مان تریاک بکشد باید مثل خدا، ستارالعیوب باشیم. اگر دشمن مان، که تقریبا هشتاد درصد ملت و نود درصد همه مردم جهان هستند، با نامزد رسمی اش که هرگز ازدواج نکرده، و نامزدش هم طبیعتا ازدواج نکرده، با رعایت حجاب کامل و حتی بیشتر، در پارک قدم می زدند، آنها به حکم قانون پیشگیری ایشان مشغول زنای محصنه بوده اند و اگر کسی که با دشمن می جنگد، و طبیعتا دوست ماست، مثل سردار زارعی، با شش خانم که طبیعتا با او هیچ رابطه شرعی ندارند، در خانه ای دستگیر شد، مشغول آموزش نظامی به آن خانمهاست و در نهایت او به یک مقام دیگری منصوب می شود. اگر یکی از عناصر دشمن اعم از روزنامه نگار، نویسنده، شاعر، نقاش، فیلمساز، عضو حزب مخالف یا هر چیز دیگر، که هر چیز دیگر قطعا دشمن نظام است، اگر پولی از دوستش قرض گرفت، یا بفرض یک میلیون تومان رشوه گرفت، مفسد و دزد و غارتگر یا هر چیزی دیگر است، اما اگر پسرعموی دختر خاله همسایه یکی از دوستان مان، یا فرمانده محترم بسیج، یا معاون رئیس جمهور، یا نماینده مجلس، سه میلیارد دلار اختلاس کرد، یا باند کلاهبرداری داشت، یا هفتصد هکتار زمین مردم را بالا کشید، قضیه را نباید کشششششششششششششش داد و باید چشم پوشی کرد تا دشمن شاد نشود. به همین دلیل بود که وقتی همین آقای رهبر، در سن هفده سالگی در یک مسابقه بیست سووالی شرکت کرد و موضوع سووالش “ گربه” بود، چنین پاسخ داد.
بیست سووالی
مسوول برنامه: معرفی می کنم، آقای علی حسینی خامنه مهمان این هفته برنامه هستند و به سووالات ما پاسخ می دهند. شما در بیست سووال فرصت دارید موضوع مورد نظر را پیدا کنید و به آن پاسخ بدهید. در طول برنامه به شما دو راهنمایی می شود و باید طوری سووال کنید که پاسخ شما بله یا خیر باشد.
موسیو علی: دشمنه؟
مسوول برنامه: نه، برای راهنمایی شما توضیح می دهم که بهتر است شما از سووالاتی شروع کنید که یافتن پاسخ را آسان کند.
موسیو علی: آهان، بله، جان داره؟
مسوول برنامه: بله.
موسیو علی: خوب دشمنه دیگه. دشمن جان داره.
مسوول برنامه: نه، دشمن نیست.
موسیو علی: تو جیب من جا می گیره؟
مسوول برنامه: نه
موسیو علی: هیچ دشمنی توی جیب من جا نمی گیره، من فکر کنم دشمنه.
مسوول برنامه: نه، لطفا سووالات راهنما رو بپرسید.
موسیو علی: آیا اگر به آن حمله کنیم پاسخ حمله ما را می دهد؟
مسوول برنامه: بله.
موسیو علی: همه دشمنان همین طور هستند، پاسخ دشمنه.
مسوول برنامه( خسته شده است): نه، پاسخ شما دشمن نیست.
موسیو علی: در خانه پیدا می شود.
مسوول برنامه: در خیلی خانه ها هست.
موسیو علی: عوامل دشمن نیست؟ چون عوامل دشمن به اکثر خانه ها نفوذ می کنند؟
مسوول برنامه: نه، عوامل دشمن هم نیست.
موسیو علی: آیا براحتی با انسان دوست می شه؟
مسوول برنامه: بله.
موسیو علی: عامل نفوذی دشمن نیست؟
مسوول برنامه: نه، من راهنمایی می کنم، موضوع سووال شما در یک جعبه معمولی جا می گیرد.
موسیو علی: ضبط صوت نیست؟ از این ضبط صوت هایی که توسط دشمن مورد استفاده قرار می گیرد؟
مسوول برنامه: نه، ضبط صوت هم نیست، قبلا پاسخ دادیم که جان داره، ضبط صوت جاندار نیست.
موسیو علی: نوع ایرانی اون زیاده؟
مسوول برنامه: بعله، به پاسخ نزدیک شدید.
موسیو علی: مزدور دشمن نیست؟
مسوول برنامه: نه.
موسیو علی: اگر بزنیمش فرار می کنه؟
مسوول برنامه: بله، ولی در اغلب موارد دوباره برمی گرده.
موسیو علی: عنصر فریب خورده دشمن نیست؟
مسوول برنامه: نه، آخرین راهنمایی رو می کنم؟ می گن هفت تا جون داره.
موسیو علی: آیا دشمن استکباری نیست که از در بیرونش می کنی از پنجره می آد و هفت تا جون داره؟
مسوول برنامه: نه، شما موفق نشدید. موضوع سووال شما “گربه” بود.