اگر آزادی سرودی می خواند

نویسنده


چهره ای امیدوار با چشم هایی روشن و صدایی که همواره شاد بود و پر انرژی. این تصویری است که از روز اول آشنایی ام با زینب پیغمبرزاده در ذهنم حک شده است.

به یاد می آورم روزی را که “بنیاد صدیقه دولت آبادی”، مراسم اهدای جایزه کتاب سال را برگزار می کرد؛ حاضران همه منتظر بودند تا در جمع خود شاهد حضور بخشی از دوستان در بندشان باشند. قرار بود در همان روز مراسم آزاد شوند که آنها هم بلافاصله بعد از آزادشدنشان به جمع دوستان شان پیوستند.

زینب هم جزو همان 9 نفری بود که آن روز آزاد شده بودند. مثل همیشه صورتش امیدوار بود و از اینکه توانسته بود دوباره همراه دوستانش، به راهش و به هدفش ادامه دهد سرحال و خنده به لب.

کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت هم روزی او را برای سخنرانی دعوت کرده بود. زینب از وضع زندان گفت و از دشواری های راهشان. “از ابتدای ورود ما به اوین توهینها و تحقیرها آغاز شد و شهلا انتصاری را به انفرادی بردند و بعد از دو شب ما تصمیم به اعتصاب غذا گرفتیم ولی ماموران به روی خودشان نمی آوردند که ما در اعتصاب غذا هستیم اما نکته مهم آنجا بود که ما جو سنگین 209 را شکستیم چرا که ما 33 نفر بودیم و بجای اینکه ما تحت فشار باشیم این آنها بودند که زیر فشار بودند چرا که اگر کوچکترین فشاری بر یکی از زنان وارد می کردند 32 نفر بقیه شروع به اعتراض و سروصدا می کردند این درحالی بود که بازجوها تلاش موذیانه ای برای ایجاد تفرقه میان ما می کردند.”


زینب از اتحادی که در جنبش زنان حاکم است، می گفت: “آنها برای شکستن اتحاد ما، عده ای را به بند عمومی و گروهی را به سوئیتهای 209 بردند. و ما در این سوئیتها که قوه قضاییه بدان افتخار می کند تا صبح بدون پتو از سرما لرزیدیم و 3 نفر از زنان که بیماری داشتند موفق به معاینه توسط دکتر نشدند آنها بجای دکتر زنان را پیش بازجوها می بردند.”


در روزنامه سرمایه هم با او همکار هستیم. هر موقع که به سرویس اجتماعی و زنان می آمد، انرژی و نیرو را به ارمغان می آورد و چون می رفت، عدم حضورش سکوت را حکمفرما می کرد.

چند روزی است که زینب به میان ما نمی آید. می گویند بازداشت شده، اما ما می گوییم آزادی یک انسان را از او سلب کرده اند. آزادی نه اعطا کردنی است و نه گرفتنی. آزادی حق طبیعی انسان است. حق طبیعی زینب.

بی تردید آن شعر شاملوی کبیر، مصداق بی بدیلی برای در بند کشیدن انسان های آزاده است. آه اگر آزادی سرودی می خواند کوچک…

منبع: کانون زنان ایرانی