همزمان با پیشنهاد ۴ مرحله ای تهران برای پایان بخشیدن به بحران یمن، سخنگوی دستگاه دیپلماسی، اتهامات عربستان سعودی به جمهوری اسلامی در خصوص دخالت در امور یمن را مردود دانسته و فرمانده نیروی زمینی ارتش با پیش بینی شکست عربستان در جنگ کنونی، ارتش این کشور را “اجاره ای” خوانده است.
جواد ظریف، پس از رسیدن به بیانیه لوزان،حالا نزاع یمن را در اولویت کاری خود قرار داده است. وی دیروز در جریان سفرش به قزاقستان خواستار تشکیل دولتی جدید در یمن شد؛ دولتی که گروه های سیاسی مختلف بتوانند در آن مشارکت کنند.
وی در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با همتای قزاق خود خاطرنشان کرد که تهرات قادر است در فرایند “دوره گذار سیاسی” در یمن نقش آفرین باشد.
پیشنهاد ظریف شامل ۴ بخش است: آتش بس، آغاز کمکهای انسان دوستانه، شروع گفتوگو میان گروههای سیاسی و نهایتا تشکیل دولت فراگیر یمن.
پیشنهاد ظریف این است که جامعه بین المللی همان کاری را برای یمن انجام دهد که در سال ۲۰۰۱ پس از شکست طالبان برای تشکیل دولت افغانستان انجام داد: “همانطور که در کنفرانس بن، دولتی برای افغانستان شکل گرفت، می توان در مورد یمن نیز چنین کاری کرد.”
با این حال در وضعیت جنگی کنونی در یمن، احتمال اینکه عربستان سعودی و متحدانش در منطقه تمایلی برای بررسی این پیشنهاد در کوتاه مدت داشته باشند بعید است.
نزاع جدید در یمن به طور جدی از اوایل پاییز گذشته آغاز شد، عده زیادی از شیعیان یمن در اعتراض به شرایط سخت اقتصادی دست به تظاهرات زدند، نیروهای مسلح شیعه حوثی – موسوم به انصارالله – نیز به این ناآرامی ها پیوستند و به فتح پایتخت و محاصره مقر ریاست جمهوری مبادرت کردند. وعده های منصور هادی، که پس از بهار عرب جانشین دیکتاتور یمن شده بود، برای بهبود اوضاع از سوی حوثی ها جدی گرفته نشد و آن ها توانستند صنعا را به طور کامل فتح کنند و پس از آن به بندر عدن در جنوب این کشور هجوم ببرند.
از زمان پیشروی حوثی ها در عدن، یعنی حدودا اواخر مارس، عربستان سعودی در کنار کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، مصر و اردن حملات هوایی شدیدی را علیه مواضع شورشیان شیعه در خاک یمن انجام داده است.
عربستان علاقه داشت که پاکستان نیز در این جنگ در کنار ریاض باشد، با این حال هفته گذشته ظریف به اسلام آباد سفر کرد و ظاهرا توانست مقامات پاکستانی را به کنار کشیدن از این نبرد پیچیده راضی کند.
ناظران نبردهای خونبار در یمن را بخشی دیگر از رقابت های جمهوری اسلامی و عربستان برای یافتن نفوذ بیشتر سیاسی و نظامی در خاورمیانه می دانند. تهران در حال حاضر نفوذ بالایی در عرصه سیاسی کشورهایی همچون عراق، سوریه و لبنان دارد.
پاسخ افخم به سعود الفیصل
در همین حال دیروز مرضیه افخم، سخنگوی دستگاه دیپلماسی، اظهارات اخیر وزیرخارجه عربستان سعودی در خصوص دخالت تهران در امور یمن را مردود دانست و گفت: “مقام سعودی در حالی از مداخله در امور یمن صحبت میکند که بیش از دو هفته است نیروهای نظامی این کشور با زیر پا گذاشتن قوانین و موازین شناخته شده بین المللی با هدف قرار دادن زیر ساختها و مراکز مسکونی یمن، صدها نفر از مردم بیگناه و کودکان و زنان این کشور را به خاک و خون کشیدهاند و حاضر به شنیدن درخواستهای مشروع بینالمللی برای توقف جنگ علیه یک کشور و ملت بی دفاع نیستند.”
تهران پیشتر خواستار توقف حملات هوایی عربستان و متحدانش اش به خاک یمن شده بود، با این حال روز یکشنبه سعود الفیصل، وزیر خارجه آل سعود در دیدار با لوران فابیوس، همتای فرانسوی اش، پرسیده بود :“ایران با چه توجیهی خواهان توقف عملیات ما در یمن است؟… ما به یمن رفتیم تا به دولت مشروع این کشور کمک کنیم. اختیار امور یمن دست ایران نیست.”
۱۷ اسفند هادی منصور پس از گریز از صنعا و استقرار در یمن با انتشار نامه ای به اعضای شورای همکاری خلیج فارس خواستار دخالت آن ها برای حفظ ثبات یمن شده بود :“ما از برادرانمان در شورای همکاری خلیج فارس میخواهیم به نقش سازنده خود برای پیگیری اداره کشور یمن در این شرایط سخت و دشوار ادامه داده و از برگزاری کنفرانسی در شهر ریاض با حضور همه طیف های سیاسی یمن و با هدف حفظ ثبات و امنیت یمن و زیر چتر این شورا در ریاض حمایت کنند.”
تاکید سازمان ملل بر دیالوگ
با این حال درگیری های نظامی در یمن چیزی نیست که مورد حمایت سازمان ملل و بان کی مون دبیر کل آن باشد. روز شنبه بان کی مون تاکید کرد طرفهای درگیر در یمن بایستی با یکدیگر مذاکره و گفت و گو کنند و قطعنامههای شورای امنیت و دیالوگ، بهترین راه بازگشت به روند گفتوگوها است؛گرچه وی خاطرنشان کرد که انصار الله مشغول نقض قوانین بین المللی است. به گفته وی “اشغالگری نظامی حوثیها وضع را به شکل کنونی درآورد. با این وجود من هنوز اعتقاد دارم که مذاکره و گفتوگوی سیاسی راه حل بحران یمن است و همه طرفها باید در اسرع وقت پای میز مذاکره بنشینند.”
مقامات ارشد جمهوری اسلامی به شدت از واکنش نظامی عربستان و ۱۰ متحداش در ۲۰ روز گذشته ناخرسند هستند. آیت الله خامنهای ۲۰ فروردین در دیدار با جمعی از مداحان، سعودی ها را به “نسل کشی” متهم و تصریح کرده بود :” قطعاً بینی سعودیها به خاک مالیده خواهد شد. ما با سعودیها اختلافات متعدّدی در مسائل گوناگون سیاسی داریم؛ امّا این را همیشه میگفتیم که سعودیها در کار سیاست خارجیشان یک وقار و متانتی نشان میدهند؛ این وقار و متانت را هم از دست دادند. چند جوان بیتجربه، امور آن کشور را در دست گرفتند و دارند آن جنبهی توحّش را غلبه میدهند.”
ارتش عربستان
در موضعی دیگر روز یکشنبه احمدرضا پوردستان؛ فرمانده نیروی زمینی ارتش در اظهاراتی تند علیه حملات عربستان به مواضع حوثی ها در یمن گفته: “متجاوزینی که امروز به یمن حمله کردند قطعا شکست خواهند خورد.”
امیر پوردستان با تاکید بر “ناپسند” بودن این حملات به مقامات نظامی آل سعودی توصیه کرد که “دست از این کار بردارد زیرا شکست سنگینی میخورد.”
وی سپس در اظهاراتی کنایه آمیز خطرنشان کرده: “ارتش عربستان یک ارتش اجاره ای است و هنوز گلوله ای به سمتشان شلیک نشده، آثار شکست را در آنها می بینیم وای به روزی که چهارتا ترقه در ریاض منفجر شود.”
در ایران روزنامه های اصلاح طلب نیز عموما همراه با مواضع حاکمیت انتقادهای تندی علیه تصمیمات اخیر آل سعود برای هجوم نظامی به یمن مطرح کرده اند. برای نمونه دیروز روزنامه شرق مقاله ای از صادق خرازی، سفیر پیشین جمهوری اسلامی در فرانسه و مدیرمسئول سایت دیپلماسی ایرانی، منتشر کرد که در آن آمده است: “چرا عربستان دست به چنین عمل خام و عجیب و درعینحال با ریسک بالا زده است؟ در حالی که تا شب درگذشت ملکعبدالله، حوثیها و انصارالله میهمان ویژه دولت عربستان بودند و آنها در بحث جانشینی و وضعیت آینده یمن به مذاکره پرداخته بودند. با مرگ پادشاه چه اتفاقی رخ داده است که عربستان رویکرد مذاکره، حلوفصل منطقی و گفتوگو را به جنگ و حمله و تجاوز تغییر داده است.”
روزنامه ابتکار نیز در سرمقاله خود مساله یمن را مورد توجه قرار داده و تلویحا آن را به یک طناب کشی سیاسی میان تهران و ریاض تشبیه کرده است. مهدی روزبهانی نوشته است: “دو قطبی شدن بازی ای فرسایشی است که هیچ گاه به جنگ رو در رو نمیانجامد ولی همواره ترس و تلاش برای یارگیری و افزایش قدرت نظامی را در پی دارد. بازی ای که باب میل دو ابرقدرت روسیه و آمریکاست چرا که در پی این طناب کشی سیاسی بنابر امکانات دو قطب نوعی تعادل و ثبات در منطقه حاکم میشود.”