استفاده مشترک از مراکز مذهبی

علی افشاری
علی افشاری

پاپ فرانسیس دوم در اقدامی جالب در جریان سفر به ترکیه برای دقایقی در مسجد سلطان احمد استانبول حضور یافت. او با دعای سکوت در کنار رحمی یاران مفتی اعظم استانبول، اراده واتیکان برای برقراری رابطه خوب با مسلمانان را آشکار ساخت. اهمیت این اقدام نمادین در آن جا است که درگیری های خونبار مذهبی در کشورهای همجوار ترکیه چون عراق و سوریه در حال افزایش است. همچنین بعد از بهار عربی دور جدیدی از نزاع بین مسیحیان و مسلمانان نیز در سوریه و مصر و جا ها دیگر شکل گرفته است.

رشد نفرت پراکنی مذهبی، رویارویی های فرقه ای و نابردباری مذهبی خطری جدی است که علاوه بر تهدید صلح در جهان برای ادیان ابراهیمی نیز تبعات مخربی دارد. در چنین فضایی عمل پاپ و دعای وی در کنار بزرگترین رهبر مذهبی ترکیه پتانسیل در خور توجهی برای حل مشکلات یاد شده دارد. البته پاپ فرانسیس اولین پاپی نبود که در مسجد حضور یافت. پیش از او پاپ بندیکت پنجم نیز در سال ۲۰۰۶ در مسجد آبی استانبول حضور یافت و در جریان اعتراضات خشمگین مسلمانان نسبت به کاریکاتور های توهین آمیز به پیامبر اسلام، احترام خود به حساسیت های مسلمانان را نشان داد.

پاپ فرانسیس در سفر به ترکیه با بارتولومئوس اول رهبر معنوی سیصد میلیون مسیحی ارتدوکس نیز دیدار کرد و با تعظیم در برابر او اراده و تمایل خود به بهبود روابط دو شاخه بزرگ مسیحیت یعنی اردتدوکس و کاتولیک را نیز نشان داد.. شکافی که بیش از ده قرن است جهان مسیحیت را دچار اختلافات و درگیری های داخلی کرده است. هر دوی آنها خواستار توقف خشونت های داعش در عراق و سوریه شدند

اما صرفنظر از تاثیر این اقدام نمادین در کاهش خشونت، افزایش صلح و مدارا، تقریب ادیان ابراهیمی و بخصوص تقویت پارادایم تکثر گرایی دینی، ظرفیت مفید دیگری نیز در پرتو آن قابل شناسایی است.

حضور نمادین پاپ فرانسیس این امکان را برجسته می سازد که مسیحیان می توانند در مساجد دعا کنند و این مسئله حتی ظرفیت آن را دارد که به انجام اعمال مذهبی نیز ارتقاء یابد. مسلمانان نیز بالعکس می توانند از فضای کلیسا ها برای نیایش استفاده نمایند. البته همانطور که پاپ فرانسیس بعد از اتمام مراسم نماز جماعت ظهر در مسجد سلطان احمد حضور پیدا کرد تا مزاحمتی برای انجام عبادت مسلمانان ایجاد نشود، رعایت این ملاحظه برای استفاده مشترک باور مندان به ادیان ابراهیمی از مراکز مقدس و مذهبی یکدیگر ضرورت دارد.

ادیان ابراهیمی علی رغم اختلافات و درگیری های خونین و خشونت بار که ببیشتر مناسبات آنها را در طول تاریخ در بر گرفته است، اشتراکات ملموسی نیز دارند و اساسا پیدایش آنها در ادامه یکدیگر بوده است. نقطه عزیمت مسیحیت و حتی اسلام آئین یهود است. در اسلام پیامبران یهود و مسیحیت تکریم و تجلیل شده اند.

وجود مراکز مشترکی که در مقاطعی از تاریخ از معابد مقدس یک مذهب بوده اند و در مقاطع بعدی در اختیار مذهب دیگر قرار گرفته اند مانند مسجد القصی و یا مسجد ایاصوفیه این بایستگی را برجسته تر و عینی تر می سازد.

بنابراین عمل سمبولیک پاپ فرانسیس می تواند نقطه شروع خوبی باشد تا رهبران برزرگ ادیان و فرق ابراهیمی به استفاده مشترک از مراکز مذهبی بیاندیشند و به بحث و گفتگو پیرامون چگونگی و ارزش های آن بپردازند.

در این میان توجه به تجربه لبنان آموزنده است. لبنان کشوری است که در آن به طور نسبی مسیحیان و مسلمانان روابط بهتری داشته و دارند. در برخی از نقاط این کشور چند مذهبی، مساجد و کلیساهایی را می توان پیدا کرد که حیات مشترک دارند.

فایده مندی استفاده مشترک از مراکز مذهبی ادیان ابراهیمی فقط محدود به گفتگو و صلح بین ادیان نیست بلکه تاثیرات ملموسی در کاهش منازعات فلسطین و اسرائیل و تهدیدات مربوط به صلح خاور میانه دارد. یکی از دلایل ترور اخیر خاخام یهودی در بیت المقدس شرقی تلاش سازمان یافته وی برای برخورداری یهودیان از حق اجرای مناسک مذهبی در مسجد القصی بود. این تقاضا به شرطی که ماهیت مسجد الاقصی را بر هم نزند تعارضی با اصول و موازین اسلامی ندارد. اقدام نمادین پاپ فرانسیس نشان دارد که با توسعه این حرکت یهودیان می توانند به دعا و نیایش در بیت المقدس بپردازند بدون آنکه مشکلی برای مسلمانان ایجاد شود. پسامد کار کاهش تنش ها بین مسلمانان و یهودیان و نزدیکی بیشتر آنها در چارچوب تقرب و تسلیم به خداوند خواهد بود.

تکثر گرایی دینی به عنوان زیر مجموعه تکثر گرایی فرهنگی و عقیدتی اصل اختلاف را به رسمیت می شناسد اما با پذیرش حق افراد برای انتخاب نظام عقیدتی مطلوب، حمله، توهین و نفی دین و یا مکتب دیگری را رد می نماید. اختلافات گذشته دیگر بحثی مربوط به تاریخ خواهد بود. پذیرش سرمشق تکثر گرایی و تاکید بر وجوه اشتراک به معنای آن خواهد بود که هر دین و شاخه هایش مسیر خود را می روند و توجه شان را برای دعوت اختصاصی به پیروان و یا جامعه مخاطب بالقوه محدود می نمایند.

مراکز مذهبی موجود اگر صرفا بر مبنای زمینه و بستری برای توجه به خدای یگانه ادیان ابراهیمی در نظر گرفته شوند و ملاحظات سیاسی و هویت طلبانه کنار گذاشته شده و اختلافات تاریخی در مناسبات کنونی دخالت داده نشوند آنگاه به لحاظ اصولی مانعی برای استفاده مشترک وجود نخواهد داشت.

البته با توجه به شرایط حاکم چنین امکانی وجود ندارد و تحقق این امر زمان زیادی را برای غلبه بر موانع متعدد می طلبد. اما تکرار اقدامات نمادین و راه افتادن هم اندیشی و بحث و گقتگو می تواند گام های رسیدن را کوتاه سازد.