نگاهی به دلایل و روند انحصار تهیهکنندگان سازمان صدا و سیمای حکومتی
هدفگذاری معکوس؛ در انحصار تهیهکنندگان تاجر!
تهیهکنندگان سریالها و تلهفیلمهایی که از تلوزیون حکومتی پخش میشوند جزئی از اهرمهای انحصار ساخت برنامههای تلوزیون هستند. تولید فیلم در سازمان صدا و سیما به گفتهی خود اعضای این سازمان هفتخوان رستمیست که اگر لابیها و مهرهای تایید بالادستیها را درپروندهات نداشته باشی، همکاریات به امری محال تبدیل میشود.
تهیهکنندگان در تولید برنامه برای تلوزیون به دو دسته تقسیم میشوند. دستهی اول کسانی هستند که بودجهی فیلمنامههای تایید شده و در دستور کار قرار گرفته را تحویل میگیرند و برنامه را میسازند و دستهی دوم تهیهکنندگانی هستند که با کمک اسپانسرهای بیرونی – که از شرکتهای خصوصی سازمان است، بودجه کسب میکنند و سریال یا تلهفیلمشان را میسازند و بعد به تلوزیون میفروشند.
انحصار حلقهی محدود تهیهکنندگان در سازمان صدا و سیما به حدیست که ورود افراد جدید را بهنوعی غیرممکن میکند. شرایط پذیرش تهیهکنندگی در تلوزیون چنان فیلترهای امنیتی و عقیدتیای دارد که عبور از آنها جز با تایید مدیران بالادستی امکان پذیر نیست.
پنج شبکهی رسمی تلوزیون هر کدام تهیهکنندگان انحصاری خود را دارند و حتی در برخی از مواقع بین مدیران سازمان بر سر این موضوع جدلهای جدیای صورت گرفته و میگیرد. بهدلیل اینکه هر سال شبکههای سازمان باید تراز سالیانهی برنامههای تولیدی و آمار مخاطبشان را به معاونت سیما و از سوی دیگر به رییس سازمان ارائه دهند و در بین تهیهکنندگان سازمان، هستند برخی که بین سینماگران و اهالی هنر احترام و جایگاه دارند و از عوامل حرفهایتری برای کارهاشان استفاده میکنند. جدل مدیران بر سر این دست تهیهکنندگان و جذبشان به شبکهی خود، گاه حتی موجب بیکار شدن برخی از این تهیهکنندگان انحصاری شده است!
با نگاهی حتی گذرا، تعدد تکرار اسم تولید کنندگان سریالها و تلهفیلمها را به خوبی میتوان متوجه شد. تهیهکنندگانی که بعضن با ساخت سریالها و تلهفیلمها مانند ساختن ساختمان برخورد میکنند. اینکه تهیهکنندهای در سازمان چقدر کار به او تحویل داده شود، به همان تیغ لابی و نزدیکی نظرش به مدیر شبکه یا سازمان بر میگردد. این حلقهی انحصار آنقدر تنگ است که وقتی به دفتر یکی از اینان وارد میشوی و چند دقیقهای روی صندلی در اتاق انتظار مینشینی میتوانی متوجه شوی که این تهیهکننده همزمان در حال ساخت پنج و یا حتی شش پروژهی همزمان است!
شاید گاه سوالی در ذهن مخاطبین ایجاد شود که چرا در بعضی از سریالها تابوشکنیهایی وجود دارد که باعث تعجب میشود؟ نمونهی این تابوشکنی سریال “زیرهشت” بود. سریالی که از نظر سینمایی و ساخت در رتبهی خوبی قرار داشت اما از منظر چهارچوبهای سازمانی و حراستی تلوزیون سریالی ساختار شکن محسوب میشد. تابوشکنی در این دست سریالها و تلهفیلمها مستقیمن به شخص تهیهکنند بر میگردد؛
در ماه هزاران فیلمنامه به شبکهها و معاونت سیما برای تایید و مجوز گرفتن ارسال میشود و از بینشان، با گذشتن از فیلترهای فراوان معدودی انتخاب میشوند و باقی سفارشی ساخته میشوند. فیلمنامههای تایید شده گاهن به اسم برخی از تهیهکنندگان سازمانی سند خورده است. دقیقن همان اتفاقی که بهطور مثال دربارهی فیلم “مارمولک” یا “اخراجیها” در سینما میافتد و تنها برخی میتوانند دربارهی بعضی سوژهها فیلم بسازند – در سازمان صدا و سیما نیز به صورت کاملن لابیگری و مافیایی تجلی دیگری پیدا میکند.
اگر نگاهی به نامها و سوابق تهیهکنندگان انحصاری صدا و سیما بیندازیم در تحقیقی این امر را متوجه میشویم که هیچکدام از اینان سابقهای خلاف نظر خواست مدیران سازمان نداشتهاند. حتی گاهن در میانشان نام سرداران سپاه و نظامیانی را میبینیم که وارد عرصهی فرهنگ هم شدهاند و حالا در ردای تهیهکنندگی و به دلیل تجارت از یکسو و پیگیری اهداف مدیریت کلان جنگ روانی از سوی دیگر را پیش میبرند.
این دست تهیهکنندگان در ساخت سریالها و فیلمهاشان هیچگاه به هیچ مشکلی بر نمیخورند و حتی گاهن معاونت سیما و مدیر سازمان است که در جلسات از آن تهیهکنندگان خط میگیرد. مدیریت معکوسی که نشان میدهد ورود نظامیان تنها در عرصههای اقتصادی و ورزشی نبوده و وجهی پررنگتری هم در زمینهی فرهنگی به خود گرفته است.
در زمان مدیریت میرباقری معاونت سیما زیر نظرش، شورای مشاورانی شروع به کار کرد تا آخرین فیلتر برای تایید فیلمنامهها باشد. جدای اینکه کارکرد این شورا در سطح کیفی آثار تاثیر مثبت داشت یا نه؛ یکی از اعضای این شورا که هنوز هم در سازمان صدا و سیما مشغول به کار است و به همین دلیل از نمیشود نامش را گفت، خاطرات فراوانی دربارهی حضور نظامیان و دستورات به اصطلاح حکومتیشان دربارهی تایید نهایی و بدون بررسی آثاری که قرار بوده بسازند دارد. برخوردهایی که گاهن – با امتناع این اعضا از تصویت سریال این نظامیان، از چهارچوب احترام و بروکراسی اداری فراتر رفته و به برخورد مستقیم و تهدید منجر شده! فیلمنامه را به دستور مدیران بالاتر از شورا خارج کردهاند و با بودجهی شرکتهای خصوصی سازمان ساختهاند و با قیمتهای سرسامآور به تلوزیون فروختهاند.
بحث انحصار تهیهکنندگان صدا و سیما قطعهای مهم از پازل مدیریت کلان محتوایی و جنگروانی تعریف شده در پوشش سریال و تلهفیلمهاست. بخشی که شاید در ظاهر به چشم نیاید و حتی به دلیل جذب برخی از تهیهکنندگان سینمایی – موجه بهنظر برسد اما موضوعی ریشهدار و تحلیلی عمیقیست از روند سریالها و تلهفیلمهای عمومن بیکیفت و خالی از ارزش سینمایی این سازمان.
با نگاهی به ابتدای انقلاب و حلقهی اصلی تشکیل دهندگان تلوزیون پس از انقلاب – که آن زمان انقلابی بودند و قرارشان بر اصلاحسازی درونی و بیرونی سازمان صدا و سیما بود؛ میتواند این نتیجه را گرفت که این روند امروز به شکل رادیکالیتهتری در حال ادامه است. اگر آن روز هدف تنها انقلابی شدن سازمان صدا و سیما بود، امروز انحصار تهیهکنندگان تایید شده و ساخت سریالها و تلهفیلمهای سفارشی از سوی دستگاههای امنیتی و یا حاکمیت، هدفگذاری تغییر کرده و اکنون با در هم آمیخته شدن تجارت فرهنگی و تزریق ایدئولوژی، تنها هدف ویرانی چهارچوبهای ذهنی و سست کردن بنیان فرهنگی مخاطبان است!