اعمال تحریم های تازه علیه ایران؟

رضا تقی زاده
رضا تقی زاده

حصول توافق‎ ‎بین اعضاء شورای امنیت بر سر تشکیل جلسه روز سه شنبه وزرای خارجه کشورهای موسوم به ‏‏1+5 در برلین، نشانه پیروزی نسبی امریکا و متحدان آن کشور در جهت جلب حمایت ابتدائی روسیه و چین ‏برای اعمال فشارهای تازه اقتصادی سیاسی علیه ایران است.‏

پس از انتشاربحث انگیز برآورد 16 سازمان اطلاعاتی امریکا از برنامه های توسعه اتمی ایران در ماه مارس ‏سال گذشته که در آن ادعا شده بود دولت تهران پی گیری برنامه تولید بمب اتمی را در سال 2003 متوقف ساخته ‏است، شرایط بین المللی ایران بنحو چشم گیری تغییر یافت و مقدمتاٌ خطر هجوم نظامی خارجی علیه کشور از ‏میان رفت. ‏

‎ ‎نقش امریکا در کاهش بحران‎ ‎

پیش از انتشار براورد اطلاعاتی یاد شده، علی رغم گزارش معتدل محمد البرادعی در مورد همکاری ایران با ‏آژانس بین المللی انرژی اتمی و رفع ابهام پیرامون پاره ای از فعالیت های اتمی ایران در گذشته که دوهفته پیش از ‏آن منتشر شده بود، تصویب قطعنامه تنبیهی تازه ای در شورای امنیت علیه ایران همچنان در دست بررسی قرار ‏داشت. همزمان، تهدید استفاده از نیروی نظامی برای متوقف کردن بخشهای حساس فعالیتهای اتمی ایران، از ‏جمله تاسیسات غنی سازی اورانیوم، نیز کاملا جدی تلقی شده و محتمل بنظر می رسید. ‏

انتشاربخش های انتخاب شده براورد ملی اطلاعاتی امریکا نه تنها خطر برخورد نظامی با ایران را خنثی ساخت ‏که همزمان فعالیتهای شورای امنیت در جهت پیگیری اجرای قطعنامه های 1737 و 1747 را نیز عملا متوقف ‏کرد.‏

‎ ‎سهم روسیه در تعامل پایاپای‎ ‎

آغاز‎ ‎ارسال سوخت هسته ای از جانب روسیه به ایران برای مصرف در کارخانه تکمیل نشده برق اتمی بوشهر ‏که چهارمین محموله آن به وزن 11 تن روز جمعه 28 دیماه تحویل گردید، تحول مثبت تازه ای بود که در نتیجه ‏آن شرایط حاکم بر پرونده اتمی ایران بخصوص در شورای امنیت بیش از بیش بهبود یافت. ‏

بدون توجه به دلایل تحولات یاد شده و تلاش در اثبات و یا رد امکان توافق های دوجانبه در شکل گیری هر یک ‏از آنها، نتیجه تحولات یاد شده از اهمیت غیر قابل انکاری برخوردار بود. بدون تردید تحولات های یاد شده به ‏بهبود مواضع ایران در ارتباط با برنامه هسته ای آن کشور انجامیده و کاهش موقت فشارهای بین المللی علیه ‏تهران امکان دست یافتن به توا فقهای بیشتری را فراهم ساخته بود. ‏

این انتظار طبیعی است که کاهش فشارهای بین المللی علیه یک کشور به افزایش حمایتهای دیپلماتیک از آن ‏بینجامد. در مورد ایران، تحولات برشمرده، در فاصله ابتدای ماه نوامبر تا نیمه ماه دسامبر گذشته، از راه کاهش ‏موقت فشارهای سیاسی علیه دولت تهران، فرصتهائی را فراهم نمود که بهره برداری مناسب از آنها میتوانست به ‏افزایش حمایتهای بین المللی از مواضع ایران بینجامد.‏

دولت جمهوری اسلامی نیز ظاهرا با بررسی امکانات فراهم شده تلاشهائی را برای جلب حمایتهای خارجی از ‏مواضع خود مورد توجه قرار داد. در این جهت افزایش حمایت چین و روسیه هدف اولیه ایران بود که درمرحله ‏بعد می باید زمینه ساز آغاز گفتگو با جامعه اروپا شده ودر نتیجه به توسعه دامنه حمایتهای دیپلماتیک از مواضع ‏ایران بینجامد. در صورت پیشرفت نسبی در این جهت، حتی عودت پرونده هسته ای از شورای امنیت نیز شاید ‏متصور بود، مشروط بر اینکه گامهای بعدی در مسیر تعامل با درایت و توجه به مصالح استراتژیک و منافع ‏ملی ایران برداشته می شد.‏

لیکن برغم اهمیت فوق العاده این فرصت و آثاری که میتوانست در روابط خارجی ایران باقی بگذارد، ظاهرا ‏دامنه حرکتهای متقابل بین ایران و “طرفهای ایران” تنها به تامین خواسته های تاکتیکی دو طرف محدود ماند و در ‏نتیجه شعاع توافقها و یا حرکتهای ابتکاری ایران و طرفهای ایران از حدود توافقهای “محدود و موقت” فراتر ‏نرفت. ‏

در مورد طرفهای ایران، درک اهمیت تامین منافع تاکتیکی آنها در یک بده - بستان موضعی با تهران تا حدودی ‏قابل درک است، بخصوص که در قبال گامهائی که هریک در جهت جمهوری اسلامی برداشته اند هزینه ای ‏نپرداخته اند. حال آنکه در مورد ایران اهمیت ماجرا از حدود منافع تاکتیکی و مصالح دولت وقت فراتر رفته و به ‏مرز منافع و امنیت ملی کشور رسیده است.‏

‎ ‎محاسبات ناقص‏‎ ‎

ظاهرا دولت ایران با تکیه بر شرایط موقت ایجاد شده و انتظار کاهش فشارهای داخلی ناشی از بهبود نسبی شرایط ‏حاکم بر روابط خارجی آن، بحران هسته ای را تمام شده تلقی کرده و تعامل بیشتر با دنیای خارج را ضروری ‏ندیده بود. ‏

از نظر دولت ایران افزایش حمایتهای دیپلماتیک چین و روسیه و ایستادگی آنها در مقابل دیگر اعضای شورای ‏امنیت شرط لازم و کافی برای متوقف ساختن فشارها ی امریکاو متحدان اروپائی آن علیه تهران تلقی شده و ‏همزمان، همکاری نیم بند با آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز میباید به افزایش ضریب موفقیت این طرح ‏میانجامید. گفتگوبا البرادعی در تهران و قول همکاری برای رفع ابهامهای مانده در فاصله یک ماه از یکسو و از ‏سوئی گسیل داشتن جلیلی دبیر شورای امنیت ملی ایران به پکن در جهت تحقق این هدف برنامه ریزی شده بود. ‏

در عین حال آنچه بنظر نمیرسد ایران در محاسبات سطحی خود برای انجام تحرک دیپلماتیک تازه بصورت جدی ‏مورد توجه قرار داده باشد عبارتند از: ‏

‏1-‏‎ ‎وجود دو قطعنامه تنبیهی در شورای امنیت که بموجب آنها ادامه غنی سازی اورانیوم در ایران غیر قانونی ‏اعلام شده است.‏

‏2- گستردگی منافع استراتژیکی حامیان ایران ( چین و روسیه) با مخالفان ایران، در مقایسه با اهمیت منافع فوق ‏العاده محدودتر هریک از آنها با ایران.‏

‏3- فقدان قدرت سیاسی آژانس بین المللی انرژی اتمی و دبیر کل آن در شورای امنیت و محدود بودن اختیارات ‏قانونی آنها به گردآوری اطلاعات و تهیه گزارش شرایط جاری فعالیتهای اتمی در کشورهای عضو آژانس.‏

‏4- سیاستهای رسمی و اعلام شده چین و روسیه در مخالفت با غنی سازی اورانیوم در داخل ایران، علی رغم ‏حمایت دیپلماتیک نیم بند آنها از ایران. ‏

‏5- ماهیت رژیم ایران که فارغ از قطع و یا ادامه بخشهای حساس برنامه توسعه اتمی آن همچنان عامل ایجاد ‏نگرانی های جدی امنیتی در منطقه معرفی شده است.‏

با توجه به این نکات و دشواری وضعیت موجود، ایران میتوانست با استفاده از فرصت فراهم شده، طرفهای خود ‏را در شرایطی قرار دهد که نتوانند از تعامل گسترده تر و رسیدن به توافقهای مهمتربا آن شانه خالی کنند. در ‏صورت رسیدن بمرحله دوم تعامل، امکان خروج پرونده اتمی ایران از بن بست کنونی فراهم بود.‏

‎ ‎تعلیق غنی سازی، شرط لازم‏‎ ‎

‏ با توجه به تاثیر روانی فوق العاده آن در رویاروئی جاری هسته ای، محدود ساختن و یا تعلیق موقت غنی سازی ‏اورانیوم در ایران از راه تن دادن به هریک از فرمولهای متعدد و متنوع موسوم به “ طرح سوئیس” و یا “پیشنهاد ‏روسیه” و یا حتی نمونه های تعدیل شده آنها، میتوانست موضع آمریکا را در شورای امنیت ضعیف ساخته و ‏حمایت سیاسی از ایران را افزایش دهد.‏

روسیه از طریق تحویل سوخت اتمی به ایران نه تنها الویت طرح توسعه اتمی ایران را یاد اور شده و فعال ساختن ‏راکتور بوشهر و تولید برق اتمی را مرجح به ادامه غنی سازی اورانیوم دانسته بلکه با فراهم ساختن زمینه کنونی ‏منجمله ارسال سوخت، مشوق لازم را نیز برای تعلیق موقت غنی سازی در اختیار ایران قرار داده است.‏

از سوی دیگر امریکا که اینک در یافته انتشار گزارش براورد اطلاعاتی آن عملا به تغیر الویتهای برنامه اتمی ‏ایران نینجامیده و تلاش برای ادامه غنی سازی اورانیوم در ایران همچنان ادامه دارد، هجوم دیپلماتیک تازه ای را ‏علیه ایران اغاز کرده که انتظار میرود گام به گام به تجدید شرایط مشابه پیش از وضعیت نیمه ماه نوامبربیانجامد. ‏در این مسیر خواسته مقدماتی امریکا صدور قطعنامه تنبیهی تازه ای علیه ایران بشود. با در نظر داشتن این هدف، ‏رئیس جمهور امریکا طی سفر اخیر خود به خاورمیانه در جهت جلب حمایت کشورهای منطقه برای اعمال فشار ‏های تازه علیه ایران برامد. ‏

‎ ‎غنی سازی برای سوخت؟‏‎ ‎

‏ با توجه به ظرفیت کنونی غنی سازی اورانیوم در ایران، مشکلات فنی افزایش تعداد و نوع سانتریفیوژها از پی 1 ‏به پی 2 و پی 3 (استفاده از روترهای با روکش مخلوط کربن بجای فولاد ضد زنگ- ماراجین استیل)، مشکلات ‏تهیه قطعات برای تولید سانتریفیوژهای بیشتر، و سایر بازدارنده ها، دست یافتن به هدفهای تولید سوخت هسته ای ‏برای کارخانه های برق اتمی در ایران، حتی در صورت فراهم بودن مواد خام اولیه باندازه کافی، در شرایط ‏جاری عملا تعلیق به محال به نظر میرسد.‏

‏ در عین حال با استفاده از ظرفیت کنونی غنی سازی اورانیوم در ایران و بکار گرفتن 2952سانتریفیوژ مشغول ‏بکار و در اختیار داشتن 270 تن گاز اورانیوم، امکان عنی سازی 30 کیلو گرم اورانیوم با غنای بالاتر از 90 در ‏صد در فاصله حدودیک سال و نیم کاملا فراهم خواهد بود. این میزان اورانیوم با غنای بالا کافی برای تولید 2 تا ‏سه بمب اتمی ابتدائی است.‏

با تکیه بر این واقعیت، طرفهای ایران تلاش جاری آن کشور برای دست یابی به سوخت تجاری اتمی را انحرافی ‏معرفی کرده و بر نظامی بودن هدف نهائی غنی سازی اورانیوم در ایران اصرار میورزند. ایران نیز بجز تکرار ‏شعارهای قدیمی نشانه تازه ای برای انجام حرکت واقعی و توفیق در راه رسیدن به ظرفیت تولید سوخت هسته ای ‏در آینده قابل پیشبینی عرضه نکرده است.‏

این نکته ای است که البرادعی دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز طی گفتگوهای 13 ژانویه خود در تهران ‏به آن اشاره کرده و با تکرار نگرانی های دنیای خارج، اجرای قطعنامه های شورای امنیت و پیوستن به پرتکل ‏الحاقی را از مسئولین ایران خواستار شده است.‏

در این شرایط گرد آمدن نماینده گان کشورهای 1+5 در برلین تدارک هجوم سیاسی تازه ای را علیه ایران ممکن ‏خواهد ساخت. اعمال این فشارها میتواند در قالب قطعنامه تنبیهی تازه ای علیه ایران تا اواخر ماه مارس آینده ‏شکل قانونی گرفته و بموقع اجرا گذاشته شود. تا آن زمان دبیر کل آژانس گزارش تازه ای از وضعیت جاری ‏برنامه توسعه اتمی ایران به شورای حکام و شورای امنیت ارائه خواهد کرد. در این فاصله اگر چه قرار است ‏برخی ابهامها از گذشته برنامه اتمی ایران نیز از راه ادامه گفتگوهای فنی ایران و آژانس از میان برود، ولی ‏برخلاف انتظار دولت ایران، تن دادن به این شرط لازم و تلاش برای جلب حمایت بیشتر چین و روسیه، حمایت ‏کافی را برای خنثی ساختن فشارهای سیاسی اقتصادی آینده و مالا خروج پرونده اتمی ایران از بن بست کنونی ‏فراهم نخواهد ساخت. ‏

‏ ‏