تا جایی که به من ثابت شده ادامه فعالیت مطبوعاتی برای خیلی از روزنامه نویسان ایرانی در خارج از ایران کار ساده ای نیست. اصلا روزنامه نگاری در خارج از کشور سخت است و این سختی وقت بیشتر احساس می شود که به عنوان یک روزنامه نویس دوم خردادی به آنچه پشت سر گذاشته ای، از تهران تا هر نقطه از این جهان که رسیده باشی، نگاه بکنی. به موقعیتی که در آن قرار گرفته بودی و اکنون درآن قرار گرفته ای. باید اعتراف کنم بر خلاف تصورات قبلی ام روزنامه نگاری در خارج از ایران هنری ست بزرگ.
اوایل روی کار آمدن محمود احمدی نژاد بود که با روزآنلاین از دور و به طرز غریبی آشنا شدم. چند ماهی بود که از ایران خارج شده و از خیلی چیزها بریده بودم از جمله روزنامه نگاری و این برای من دوم خردادی سخت بود.
برخلاف خیلی از نشریات و روزنامه های دیگری که خارج از ایران منتشر می شود، فضای روزانلاین با اینکه هیچ یک از مسئولان آن را از نزدیک نمی شناختم برایم آشنا بود و بوی دوم خرداد می داد و این من را دلگرم می کرد. خواندن اش شب بیدار نگه ام می داشت و کمی که عمیق می شدم گم شده هایم و خیلی چیزها را که در ایران جا گذاشته بودم در همین روزآنلاین پیدا می کردم و این حس خوب نوشتن به من می داد. این فرصت بود؛ امید بود و گفتن از روزهای خوبی که منتظرشان بودم.
من زود فرصت نوشتن در روزآنلاین را پیدا کردم و خوبی این فرصت این بود دوباره به چیزهایی که از آنها بریده بودم نزدیک شدم. دوباره التهاب ها، نگرانی ها و شادی ها و خنده هایی که محو شده بودند برایم احیا می شدند و در قالب مطالب روزانه سبز می شدند و این برایم زندگی بود.
زودتر از آنچه فکرش را می کردم به جو روزآنلاین عادت کردم به طوری که شب ها تا موقع بروز رسانی بیدار می ماندم و این بیداری های شبانه خسته ام نمی کرد. روزها و ماه ها با روزآنلاین برایم به سرعت سپری می شد تا رسیدیم به خرداد ۸۸.
سختی کار از راه رسیده بود، حجم اتفاقات و اخبار مربوط به آن سنگین بود اما در همین جا یاد گرفته بودم که باید بود و نوشت …
همه دیدیم که روزآنلاین در تلاطم جنبش سبز از عهده مسئولیت خودش به خوبی برآمد به تعهد خود پایبند ماند و به قول معروف دوست و دشمن به آن واکنش نشان می دادند و این ازآن درس هایی بود که من باید در روز آنلاین یاد می گرفتم.
این چند خط کوتاه را نوشتم تا بگویم روزآنلاین خوب است، بوی دوم خرداد می دهد هنوز. نویسند گانش اگر به زندان یا جای دیگری می روند تحریریه اش بسته نمی شود؛ تحریر می کند روزها و روزهای دیگر را.