رسانه کسب و کار من است

نویسنده
مازیار رادمنش

» در باره علی اکبر جوانفکر

alijavanfekr.jpg

سانسور اخبار، جلوگیری از انتشار خبرهایی که مورد علاقه دولت نیست، تعطیل نشریات به دلیل انتشار خبرهایی که حکومت علاقه ای به انتشار آنها ندارد و حتی وادار کردن مطبوعات به انتشار یک خبر از اتفاقاتی است که اگرچه در جهان عجیب و گاه باورنکردنی است، اما در کشور ما که در طول ده سال رکورددار توقیف 150 تا 200 نشریه روزانه و هفتگی بوده است، چندان غریب نیست. با این همه تا به حال سابقه نداشته است که دولت یا تلویزیون دولتی ایران مطبوعات را بخاطر اینکه چرا تمام صفحه اول خود را به موضوع مورد علاقه دولت اختصاص نمی دهند، بازخواست کند و از آنها بخواهد در برنامه پروپاگاندای عمومی دولت شرکت کنند.

علی اکبر جوانفکر، مشاور مطبوعاتی دولت نهم، در یادداشتی پیرامون مطبوعات کشور و جنگ فلسطین نوشت “ در شرایطی که حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به مردم مظلوم و بی پناه غزه، به اصلی ترین خبر رسانه های ارتباط جمعی جهان تبدیل شده است، چگونه می توان به رویت روزنامه ای پرداخت که در صفحه اول آن هیچ نشانه ای از این خبر بسیار مهم به مخاطبان ارائه نمی شود و اصولا چنین روزنامه ای را در کدامین قسمت از نقشه رسانه ای کشور می توان تعریف کرد.” وی که مشاور مطبوعاتی دولتی است که به نظر می رسد بیشترین رسانه های گروهی را در جهان تحت کنترل داشته باشد، نوشت: “ مدیران مسوول روزنامه های سراسری کشور با اتخاذ یک تصمیم جمعی، به مدت چهار روز از مرخصی استحقاقی استفاده کردند و دست از انتشار کشیدند. مفهوم این تعطیلی آن است که مردم از دانستن و کسب اطلاع از روند تحولات و رویداهای مختلف داخلی و خارجی محروم شده اند اما واقعیت این است که نه جریان اطلاع رسانی را می توان متوقف کرد و نه مردم را می توان در جهل و بی خبری نگاه داشت.” وی توضیح داد: “ گفتن چنین سخنی از سوی مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور سخت است اما در عین حال قابل تامل به نظر می رسد که روزنامه های کشور ما امروز بیش از مرخصی استحقاقی نیازمند استفاده از مرخصی استعلاجی هستند.”

علی اکبر جوانفکر، مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور، در کنار مهدی شهید کلهری، مشاور دیگر رسانه ای رئیس جمهور و شمقدری، کارگردان سینما و یکی دیگر از مشاوران هنری رئیس جمهور و دکتر حمید مولانا، مشاور رسانه ای خارجی رئیس جمهور و اسفندیار رحیم مشائی که غالبا نقش مشاور هنری فرهنگی و تبلیغاتی دیگر رئیس جمهور را بازی می کند، در طول چهار سال به گروهی فعال تبدیل شده اند؛ آنان تنها بخش فعال رئیس جمهوری هستند که هر کاری را فراموش کند، تبلیغات را فراموش نمی کند و از هر چیزی صرف نظر کند از مصاحبه های خبری و سفرهای تبلیغاتی صرف نظر نمی کند. جوانفکر یکی از مردان این گروه است. او مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور است. او جزو تیم رسانه ای بود که احمدی نژاد در زمان ریاست در شهرداری در کنار خود گردآورده بود. چهره هایی چون جوانفکر و کلهر از تیم رسانه ای شهرداری تهران در زمان تصدی احمدی نژاد، به دولت نهم راه یافتند. جوانفکر 50 ساله پیش از آنکه در دوم شهریورماه سال 84، رسما به عنوان مشاور مطبوعاتی رئیس جمهوری منصوب شود، ذیل همین عنوان در شهرداری احمدی نژاد مشغول به کار بود و پس از آن در ستاد تبلیغاتی احمدی نژاد به عنوان مشاور مطبوعاتی فعالیت داشت.

علی اکبر جوانفکر کیست؟

“علی اکبر جوانفکر شهری” در سال 1338 در منطقه “لاله زارنو” تهران متولد شد. وی دومین فرزند خانواده بود. پدرش یک کارگر ساده و بعدها راننده یک کارگاه بزرگ دوزندگی لباس بود. کلاس اول را در مدرسه “وحیدیه” خواند و سال دوم، سوم و چهارم دبستان را در شهر “فریمان”، محل ماموریت پدرش که آن هنگام در یک شرکت ساختمانی به عنوان راننده کامیون مشغول به کار بود، گذراند. پس از آن، خانواده جوانفکر به تهران بازگشت و علی اکبر سال های پنجم و ششم دبستان را در مدرسه “پیشاهنگ” در خیابان دماوند طی کرد. سال های اول تا پنجم دبیرستان را در دبیرستان “ششم بهمن” نزدیک سی متری نارمک گذراند و سال ششم را در رشته ریاضی در دبیرستان آزادگان خواند.

علی اکبر جوانفکر در سال 1356 دیپلم خود را از همین مدرسه اخذ کرد. بعد از دیپلم به تدریج وارد فضای مبارزات سیاسی شده و همزمان برای چند ماه در یک کارخانه پلاستیک سازی مشغول به کار گشت. وی در باره این سال ها گفته است: “در سال 57 باید خود را برای رفتن به سربازی آماده می کردم، اما فرمان حضرت امام مبنی بر سرپیچی از رژیم ستمشاهی باعث شد که از رفتن به سربازی خودداری کنم.” گرچه به گفته خود در مبارزات سیاسی علیه حکومت پهلوی فعال بوده اما سابقه زندان سیاسی در کارنامه اش وجود ندارد. جز نرفتن به سربازی مبارزه دیگری در کارنامه وی ثبت نشده است.

پس از انقلاب جزو اولین گروههای اعزامی به سربازی بود. در اردیبهشت سال 58 به عنوان سپاهی بهداشت به خدمت اعزام شد و دوره آموزشی را در یک پادگان نظامی در اطراف کرج گذراند. در پایان دوره آموزشی به دستور دولت موقت “مهدی بازرگان”، متولدین 1338 از خدمت، معاف مازاد شدند و به این ترتیب دوران سربازی اش بسیار کوتاه بود.

او در سال 1359 در کنکور شرکت کرد و در دانشگاه ارومیه قبول شد. همزمان به عنوان خبرنگار در خبرگزاری تازه تاسیس جمهوری اسلامی ایران “ایرنا” پذیرفته شد. کار در تهران را به تحصیل در دانشگاه ارومیه ترجیح داد و از ادامه تحصیل برای مدتی بازماند؛ “کار خبرنگاری را دوست داشتم و به همین خاطر خیلی زود توانستم پیشرفت کنم.”

علی اکبر جوانفکر در همان آغاز کار به عنوان مسئول دفتر ایرنا در یاسوج منصوب شد، پس از مدت کوتاهی به عنوان خبرنگار عازم شهر محاصره شده آبادان شده و نه ماه از آنجا گزارش می داد. وی در تابستان سال 60 به تهران بازگشت و در سرویس سیاسی به عنوان خبرنگار مجلس مشغول به کار شد. در سال 1362 به عنوان نماینده ایرنا برای تاسیس دفتر نمایندگی به مادرید رفت و به مدت پنج سال در آنجا مشغول به کار بود. جوانفکر در باره این دوران گفته است: “در این مدت با تسلط به زبان اسپانیولی ارتباطات گسترده ای با رسانه های خبری برقرار کردم و اخبار و گزارشهای جنگ ایران و عراق را به سرعت در اختیار رسانه های اسپانیولی زبان می گذاشتم و به همین خاطر در مصاحبه ها و برنامه های خبری زیادی شرکت می کردم.” در سال 67 همزمان با صدور حکم ارتداد سلمان رشدی در یک برنامه رادیویی از حکم آیت الله خمینی دفاع کرد.

جوانفکر در این باره می گوید: “در برابر این سئوال که اگر شما در برابر سلمان رشدی قرار بگیرید چه عکس العملی نشان خواهید داد، گفتم: “من مسلمانم، امام خمینی رهبرم است و در برابر همه مسائل، فرائض مذهبی دارم.” این موضع گیری بلافاصله به عنوان تهدید به قتل سلمان رشدی از سوی نماینده ایران تفسیر شد و در یک جنجال خبری که به راه افتاد دولت اسپانیا از تمدید ویزای بنده خودداری کرد و من به کشور بازگشتم.” گرچه او بازگشت اما دفتر ایرنا در مادرید تا به امروز نیز همچنان فعال است. پس از بازگشت به ایران به عنوان نماینده ایرنا در دفتر ریاست جمهوری وقت “آیت الله خامنه ای” مشغول به کار شد.

پس از درگذشت آیت الله خمینی در خردادماه سال 68، مسئولیت تنظیم و هماهنگی خبری مقام رهبری به وی سپرده شد، که تا سال 1379 در این سمت باقی ماند. در این مدت در رشته کاردانی خبرنگاری در دانشگاه علامه طباطبایی مشغول به تحصیل شد و سپس لیسانس و فوق لیسانس مدیریت دولتی را در مرکز آموزش مدیریت دولتی پشت سر گذاشت. همزمان در راه اندازی روزنامه ایران فعال بود و مسوولیت صفحه آیینه را برعهده داشت. در میان این سال ها در سمت هایی مانند معاون مدیرکل اخبار، سردبیر ارشد اتاق خبر و مشاور مدیرعامل ایرنا مشغول به کار بود.

جوانفکر در سال 1379 برای بار دوم به اسپانیا اعزام شد و به مدت سه سال دفتر ایرنا را در آنجا سرپرستی کرد. وی در باره این دوران می گوید: “در دو سال آخر ماموریت در اسپانیا در موسسه اورتگا و گازت اسپانیا وابسته به دانشگاه کمپلوتنسه در دوره دکترای مدیریت پذیرفته شدم و به صورت شبانه کلاس های مربوط به واحدهای درسی را پشت سر گذاشتم اما فرصت دفاع از تز خود را پیدا نکردم و به تهران بازگشتم.”

آمدن ناصری مدیر عامل جدید و همفکران رئیس جمهور وقت “سید محمد خاتمی” به ایرنا موجب شد که به دلیل اختلاف نظر با آنها از ایرنا جدا شود. “به اختلاف نظر رسیدیم ولی به صورت مسالمت آمیز از ایرنا جدا شدم.” در آن زمان احمد خادم المله دوست دیرین و همکار قدیمی جوانفکر از ایرنا جدا شده بود. این دو هم در دوران جنگ همکار بوده اند و هم مشاغلی هم عرض داشته اند. وقتی جوانفکر نماینده ایرنا دفتر رئیس جمهوری بود، خادم المله مسئول اخبار دفتر نخست وزیری بود، و در زمانی که خادم المله نمایندگی ایرنا در دفتر رئیس جمهوری را بر عهده داشت، علی اکبر جوانفکر مسئول تنظیم اخبار دفتر رهبری بود. این دو همچنین در راه اندازی روزنامه ایران با یکدیگر همکاری داشتند.

در سال 82 خادم المله به عنوان مشاور مدیرعامل ایران خودرو فعالیت می کرد و با شهردار وقت “احمدی نژاد” و منتخبین شورای شهر”آبادگران” آشنا بود. خادم المله وی را به احمدی نژاد معرفی کرد و از آن زمان تا پیروزی احمدی نژاد در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری به عنوان مشاور مطبوعاتی شهرداری تهران مشغول به کار بود. سپس در سال 84 به عنوان مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور از سوی احمدی نژاد منصوب شد.

جوانفکر در خصوص اندیشه و فعالیت های سیاسی اش می گوید: “پایبند به اصول و ارزشهای اسلامی هستم و اصلاح طلبی را هم جزو اصول اسلامی می دانم. در گروههای اصولگرا یا اصلاح طلب عضویت نداشته و تمایلی به عضویت در این گروهها ندارم.” البته نظرات او بیشتر به مواضع اصولگرایان نزدیک است و همچنان که گفته شد به دلیل اختلاف نظر با مدیران اصلاح طلب وقت ایرنا در سال 82 از رسانه دولتی ایران جدا شده و به جرگه یاران احمدی نژاد پیوسته است. دوستان و همکلاسی های پیشین اش اغلب افرادی هستند که در رده های میانی حاکمیت مشغول به کار بوده اند. “در سطوح بالا [مدیریت کلان] هیچ دوست یا همکلاسی نداشتم.”

وی خودش را اهل مطالعه می داند “ هر روز روزنامه های مهم کشور را می خوانم” و اهل کتاب خواندن است “در این میان اگر کتاب خوبی بدست بیاورم، حتما مطالعه می کنم.” اهل موسیقی سنتی است. مثل بسیاری از مردم سنتی آنچنان که می گوید از موسیقی های تند رویگردان است. به ورزش علاقه داشته و دارد، مخصوصا به فوتبال که ورزش تیمی گروه رئیس جمهور است “تا پیش از عارضه کمر درد به ورزش فوتبال می پرداختم و حتی در دوران دبیرستان نیز با علاقه خاصی فوتبال بازی می کردم، طوریکه یادم هست در امتحان معرفی سال آخر دبیرستان، در حالی که صبح زود در مدرسه فوتبال بازی کرده بودیم، خیس عرق در جلسه امتحان حضور یافتم.”

علی اکبر جوانفکر شهری در سال 1364 ازدواج کرده که حاصل آن چهار فرزند و یک نوه است. وی افزون بر یکسال است که در وبلاگ اش “شاهد” نظرات خود در خصوص مسائل مختلف را منعکس می کند. او به دو زبان انگلیسی و اسپانیولی مسلط است و به عنوان مدرس در دانشگاه خبر مشغول به کار است. جوانفکر از دوم اسفندماه سال 84 به عنوان مشاور مطبوعاتی رئیس جمهوری منصوب شده است.

چگونه با احمدی نژاد آشنا شدم؟

آشنایی این دو آنچنان سابقه دور و درازی ندارد. وی در سال 82 پس از ترک ایرنا از طریق یکی از دوستان قدیمی اش با احمدی نژاد آشنا شد. جوانفکر در مورد نحوه آشنایی اش با احمدی نژاد، پس از جدا شدن از ایرنا، می گوید: “…آقای خادم المله بنده را به آقای دکتر احمدی نژاد شهردار وقت تهران معرفی کرد و در یک نشست کاری که با ایشان داشتم، به توافق رسیدیم که به عنوان مشاور مطبوعاتی شهردار تهران مشغول به کار شوم. در دوران کوتاه همکاری خود با آقای احمدی نژاد، شیفته شخصیت ایشان به عنوان یک مدیر پرکار، انقلابی، دلسوز و خادم مردم شدم و در دوران انتخابات ریاست جمهوری نیز چون ایشان مستقل از گروههای سیاسی داوطلب شده بود، به همکاری با ایشان پرداختم. پس از پیروزی دکتر احمدی نژاد در انتخابات، سعی کردم در حاشیه و نه در متن به ایشان و دولت نهم کمک کنم، اما ایشان نپذیرفتند و بنده در همان سمت قبلی خود یعنی مشاور مطبوعاتی و این بار در ریاست جمهوری مشغول به کار شدم.”

نظرات خاص

علی اکبر جوانفکر همه گاه، منتقد رسانه ها بوده است. تا پیش از مدیریت “ بهداد” بر ایرنا، او بطور مداوم به مدیریت و سیستم خبررسانی ایرنا انتقاد می کرد. او معقتد است که برخی از مطبوعات، از کارکرد حرفه‌ ای و مورد انتظار دور شده‌اند و جامعه مطبوعاتی کشور برای نیل به جایگاهی که شایسته آن است، ناگزیر از پالایش درونی و اصلاح در رویکردهای خویش است. وی همچنین می گوید طی این سال‌ها شاهد یک نوع رشد کمی اما نابسامان در حوزه مطبوعات بودیم؛ ولی از نظر کیفی، پیشرفت چندانی اتفاق نیفتاد و به همین دلیل تحولات رسانه‌ای در دوره‌های گذشته، بیانگر حرکت رو به جلو نبوده است. جوانفکر اعتقاد دارد که آزادی مطبوعات به صورت تضمین‌ شده ای در جمهوری اسلامی ایران وجود دارد. وی در مورد توقیف بیش از 150 نشریه در ده سال گذشته هیچ نظر خاصی ارائه نداده است.

آزادی تضمین شده و مطبوعات توقیف شده

جوانفکر می گوید آزادی بیان و چاپ و انتشار که انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران آن را تضمین کرده است، بستری بسیار مناسب برای رشد، شکوفایی و بالندگی مطبوعات محسوب می‌شود؛ اما به نظر می‌رسد دست‌های آشکار و پنهان و انگیزه‌های خاص سیاسی مانع از تحقق این هدف شده و در آن خلل ایجاد کرده است. این در حالی است که چراغ نشریات بسیاری طی سه دهه عمر حکومت جمهوری اسلامی به دلایل واهی خاموش شده است. نمونه نزدیک که از خاطره ها هنوز پاک نشده است؛ تعطیلی بیش از 100 نشریه در سال 79 است.

جوانفکر با بیان این‌که چشم‌ انداز امیدوارکننده‌ ای درعرصه رسانه‌ها مشاهده نمی‌کند، می گوید: “اکنون بسیاری از رسانه‌های مؤثر و تأثیرگذار ما که دارای امکانات ویژه‌ای هستند و می‌توانند الگوسازی کنند دچار نگاه کارمندی شده‌اند.” او معتقد است نشریاتی که تیراژی کمی دارند و یا خواننده ای ندارند، هیچ دلیلی برای ادامه کار ندارند. وی اما هیچ اشاره ای نمی کند که فضای محدود کاری نشریات موجب می شود که مردم از خرید نشریات سر باز زنند. او همچنین هیچ اشاره ی مستقیمی به نشریاتی اینچنین ندارد، در حالی که اغلب نشریاتی که تیراژی پایین دارند، به پول دولتی-حکومتی وابسته هستند.

جوانفکر گاهی دست به اقدامات غیر قابل پیش بینی می زند؛ بطور مثال یکبار پس از اعلام پوزش رسمی نویسنده جوانی که در مقاله اش مردم را به دلفین تشبیه کرده بود، به شریعتمداری و منتقدان تاخت و از آن ها خواست تا از تخریب روحی- روانی این نویسنده جوان دست بردارند. همچنین درماجرای کردان-گیت، پیش از استیضاح کردان توسط مجلس، جوانفکر در مطلبی از او خواست تا صندلی وزارت را ترک گفته و استعفا دهد، هرچند که چندی بعد در موضعی متفاوت از قبل به نمایندگان استیضاح کننده کردان نیز انتقاد کرد. علی اکبر جوانفکر در آخرین اظهار نظرش، ضمن انتقاد از شیوه کار رسانه ها، علی الخصوص به دلیل عدم پوشش مناسب خبری در مسائلی همچون مناقشه حماس و اسرائیل، گفت که تعطیلی رسانه ها در ایام سوگواری امام دوم شیعیان، هیچ خلائی در زندگی مردم ایجاد نکرده و این نشان دهنده آن است که مطبوعات بیشتر از مرخصی استحقاقی نیازمند “مرخصی استعلاجی” هستند.

سوابق تحصیلی

فوق دیپلم خبرنگاری از دانشگاه علامه طباطبایی
لیسانس و فوق لیسانس مدیریت دولتی از مرکز آموزش مدیریت دولتی
دکترای مدیریت در موسسه اورتگا و گازت اسپانیا وابسته به دانشگاه کمپلوتنسه (ناتمام)

سوابق شغلی

خبرنگار و رئیس دفتر نمایندگی ها داخلی و خارجی ایرنا
دبیری، سردبیری و مشاورت مدیرعامل ایرنا
نماینده ایرنا در دفتر رئیس جمهوری، دوره ریاست جمهوری آیه الله خامنه ای
مسئول تنظیم اخبار نهاد رهبری
مدرس دانشکده خبر
مشاور مطبوعاتی شهردار تهران
مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور “احمدی نژاد”