صدای زنان مجرم را هم بشنویم

نویسنده

asiehamini.jpg

‏ آسیه امینی

دیروز صبح شبنم ستایش در زندان اوین به دار آویخته شد. شبنم ستایش همسرش مجتبی را به قتل رسانده بود ودلیل این ‏امر را خیانتهای مکرر وی و نیز بی اطلاعی شبنم از داشتن همسر اول او عنوان کرده بود. اجرای حکم او یک بار به ‏امید گرفتن رضایت متوقف شد. اما سحرگاه دیروز چهارشنبه 6 مرداد، به درخواست صاحبان خون به اجرا درآمد.‏‎ ‎درست ‏زمانی که با محبوبه کرمی تماس گرفتم تا دو روز بعد از آزادی اش، درباره اتهام او و زمانی که در زندان سپری کرده ‏سوال کنم، خبر اعدام شبنم نیز رسید.


mahbobekarami770.jpg

محبوبه کرمی در زندان شبنم را دیده و نامه ای درباره او نوشته بود که در برخی از سایت ها منتشر شد. بنابراین ‏ترججیح دادم بیشتر از خود محبوبه، با او از شبنم بگویم.‏

‎ ‎خانم کرمی، شما در اوین با شبنم زمان کوتاهی دیدار داشتید. بگذارید از او بیشتر بدانیم.‏‎ ‎

شبنم دختر جوانی سراپا مهر و عاطفه بود. آن قدر با امید زندگی می کرد و عاشق زندگی بود که نمی توانستی باور کنی ‏دختری با این همه مهربانی و امید می تواند کسی را کشته باشد. بار آخری که خانواده اش را دیده بود به آنها گفته بود من ‏عاشق زندگی هستم. نگذارید اعدامم کنند. ‏


‎ ‎چرا دختر جوانی که با عشق ازدواج کرده بود دستش را به خون او آلود؟‎ ‎

دقیقا به خاطر اینکه عاشق بود. او بعد از چهار ماه از ازدواجشان فهمید که مجتبی همسرش پیش از او یک بار ازدواج ‏کرده بوده. و بعد فهمید که به او خیانت می کند. او تحمل نکرد. دلیلی همسر کشی شبنم دقیقا داشتن حق تعدد زوجات برای ‏شوهرش بود. ممکن است ما بگوییم این دلیلی موجهی برای آدم کشی نیست. درست است که هیچ توجیهی برای انسان ‏کشی وجود ندارد. ولی آیا شبنم حق طلاق داشت؟ نه. برای او انتخابی نمانده بود. همه زندگی اش را و محبت خانواده اش ‏را از دست داده بود. او هرچه داشت به پای مردی ریخته بود که بعد از چهار ماه می دید که به او خیانت می کند. شبنم ‏عاشق آن مرد بود. آن قدر عاشق که حاضر نبود دلش را و زندگی مشترکش را با کسی تقسیم کند. اما مرد زیر بار این ‏موضوع نمی رفت. او حتا بعد از مرگ شوهرش باز هم از او با عشق حرف می زد. دلیل مرگ این دو همسر جوان ‏همین است. همین که قانون این فرصت را برای مرد پیش می آورد که علی رغم عشق فراوان همسر جوانش، به دنبال زن ‏دیگری برود. ‏


‎ ‎شما با زنهای زیادی در زندان اوین هم بند بودید . فکر می کنید داشتن حقوق برابر جنسیتی چقدر می تواند ‏باعث کاهش جرم و جنایت در میان زنان شود؟‎ ‎

یقین داشته باشید خیلی از زنهای ما اگر حق طلاق داشته باشند، اگر تحت ستم نباشند. اگر حق انتخاب داشته باشند، اصلا ‏کارشان به جرم و جنایت به ویژه شوهرکشی نمی کشد. شبنم یکی نبود. مثل شبنم بسیارند. وقتی در زندان برای آنها از ‏لایحه خانواده حرف می زدم، بیشترشان با تعجب گوشه ای از آن را در زندگی خودشان می دیدند. این زنها، زنهایی ‏هستند که اگر به جای تبعیض، از حمایت قانون برخوردار بودند، می توانستند زندگی دیگری را انتخاب کنند. ‏


‎ ‎از وضعیت خودتان هم بپرسم. بالاخره چه اتهامی به شما تفهیم شد؟‎ ‎

اتهامی که به من تفهیم شد اقدام علیه امنیت ملی، درگیری با نیروی انتظامی و تشویش اذهان عمومی بود. ‏


‎ ‎شما در حال ارتکاب چه عملی بودید که چنین اتهامی به شما وارد شده؟‏‎ ‎

من داخل اتوبوس بودم. نه در آن زمان و مکان خاص امضا جمع می کردم و نه در هیچ تجمعی شرکت کرده بودم. من ‏داخل اتوبوسی نشسته بودم که بازداشت شدم. ‏


‎ ‎حرف دیگری هم دارید؟‎ ‎

چه بگویم جز این که بگویم متاسفم؟! مرگ شبنم نتیجه خیلی چیزهاست. ما باید صدای زنانی که مرتکب جرم شده اند را ‏بشنویم. آنها اگر شرایط بهتری داشتند، اگر قانون بهتری داشتند، به اینجا نمی رسیدند. فقط می توانم بگویم متاسفم!‏