حمید احدی
در حالی که جناح راست از ضربه ای که از جانب احمدی نژاد، با کنار زدن علی لاریجانی دریافت داشته هنوز سردرگم است و به دادن شعار و متهم کردن رقیبان به بزرگ کردن ماجرا ادامه می دهد، با وجود سکوت دستوری مطبوعات، به نظر می رسد هواداران دولت، مطمئن به پیروزی خود در انتخابات اسفند، دلیلی برای مصالحه با سایر محافظه کاران نمی بیینند.
آخر هفته آیت الله جنتی، ضمن شکایت از بدگوئی مخالفان و حمله به اصلاح طلبان که به قول وی به جای کار به روی مردم در صدد بزرگ نمایی و خط دادن به دشمن هستند یادآور شد که خبرهای درباره اختلاف بین مسوولان دروغ است و دشمن ساخته. اما دبیر شورای نگهبان که جناح راست و دولت هر دو پیروزی خود را در انتخابات مجلس در گروه ابراز محبت وی می بینند، اعتراف کرد که اختلافاتی بوده که سعی شده درست شود اما به نتیجه نرسیده است. آقای جنتی به این ترتیب همه اختلافات، یعنی همان که مخالفان و منتقدان گفته اند را تائید کرد.
این خط به ظاهر همان است که همه سران جناح راست انتخاب کرده اند. چرا که محمد رضا باهنر که بیش ترین ضربه اختلافات لاریجانی و احمدی نژاد به وی خورد، بعد از دو روز که به خود آمد کوشید با اصرار در نامزدی علی لاریجانی برای مجلس آینده ، تهدید را به فرصت تبدیل کند و از وضعیت پدید آمده برای پوشاندن یک ضعف اساسی جناح راست که نداشتن سر فهرست بود استفاده نماید. به عقیده مفسران محمدرضا باهنر که توانسته است صادق محصولی مشاور احمدی نژاد را هم با خود موافق کند در تازه ترین واکنش خود با نوعی فرار به جلو گفته تحلیل ما بر این اساس است که اگر در گذشته 75 درصد امید به استمرار وحدت داشتیم این امید در حال حاضر به بالای 90 درصد رسیده از اینرو باید همه به معنای واقعی کلمه درحالت خوف و رجاء باشیم، بدان معنی که از طرفی امیدوار و از سوی دیگر به گونهای کارها را به دقت انجام دهیم که اگر قرار باشد در جایی خلأیی ایجاد شود قبل از اینکه این خلأ تبدیل به جریان و ضلعی شود تلاش کنیم که فضای کلی از وحدت بیرون نیاید. این گفته با هنر در حالی منتشر شده که کارشناسان ضربه استعفای لاریجانی را کاری تر ارزیابی کرده و ابراز عقیده کرده اند که لاریجانی اگر قرارش بر ورود به مجلس باشد تصور این که همصدا با مهردادبذرپاش و صادق محصولی خواهد شد تصوری دور از ذهن است.
محمدرضا باهنر که در انتخابات ریاست جمهوری رییس ستاد انتخاباتی لاریجانی بود و بعد از انتخابات به ریاست فراکسیون هواداران دولت اکتفا کرد و با حضور نزدیکانش در جمع کابینه و مشاوران رییس جمهور عملا به عنوان موثرترین عامل دولت در مجلس عمل کرد، در اولین واکنش خود از وجود اختلافی غیرقابل حل بین لاریجانی و احمدی نژاد سخن گفت اما در مرحله بعدی نه تنها اختلاف را تکذیب کرد بلکه کوشید نشانه هائی برای اعلام پیروزی به دست آورد.
اما مهم ترین واکنش ها از سوی روزنامه دولت بود. روزنامه ایران سه روز بعد از ابلاغ تصمیم نامه شورای عالی امنیت ملی که از مطبوعات می خواست زمزمه وحدت سر دهند و در این موقعیت حساس از اختلافات بر سر پرونده هسته ای حرفی نزنند، در مقاله ای تندترین حملات را نثار لاریجانی کرد.
روزنامه خبرگزاری جمهوری اسلامی که بعد از کشمکش هایی در ابتدای دولت عملا بلندترین بلندگوی دولت شده است در مقاله ای در آغاز دومین هفته بعد از لاریجانی سخن ها درباره استعفای لاریجانی را “جنجال تبلیغاتی و سیاسی” خواند اما خبر داد که این جنجال “به پدیده وارونگی دچار شده و برخلاف مقصدی که آنها تعیین کرده بودند، این جریان در ایستگاهی متوقف شد که در این محل از یک سو نقاب از چهره نفاق آلود تفرقه افکنان افتاد و از دیگر سو تصویر جدیدی از اتحاد و یکپارچگی در درون اردوگاه بزرگ اصولگرایان ترسیم گردید” تا این جای مقاله اصلی محمدجعفر بهداد همسو با تصمیم نامه شورای عالی امنیت ملی است، اما در مرحله بعد به تشریح فضای تفرقه افکن درون کشور پرداخت.
نویسنده ایران با نقل سخن علی لاریجانی که دو روز قبل گفته بود با تغییر وی و حتی با تغییر رییس جمهور هم تغییری در سیاست های هسته ای رخ نخواهد داد نوشته “اگر قرار بود با تغییر رئیس جمهور، اتفاقی در موضوع فعالیت هسته ای ایران نیفتد، پس چرا طی دو سال گذشته، ایران اسلامی از موضع انفعال و پاسخ به اتهامات به موضع عزتمندانه ای رسیده که اینک از قدرت های زورگو مطالبه می کند و آنها را در نزد افکار عمومی دنیا به چالش و هزیمت کشانده است؟ آیا رئیس جمهوری که لیبرال دموکراسی را می ستاید و حتی ممکن است به لوازم این پذیرش- از جمله تن دادن به خواسته های غیر قانونی استعمار نوین- نیز رضایت دهد، با رئیس جمهوری مکتبی که روند پیشرفت هسته ای کشور را از زندان توقف می رهاند و به جای سخن گفتن ازموضع هراس و ضعف، زورگویان را به پاسخگویی و قبال عملکرد غیر قانونی و ضد بشری شان می طلبد، کارکرد واحدی دارند؟”
نویسنده روزنامه ایران در دنباله سخن خود پرونده تازه ای برای تیم های مذاکره کننده گذشته باز کرده و نوشته “بازیگران از وسط جلسه مذاکره هسته ای، قیمت سهام خود در بورس تهران را به صورت تلفنی پرس و جو می کنند تا نحوه برخورد و کیفیت پاسخ خود را در برابر طرف اروپایی به نحوی شکل دهند که مبادا قیمت سهام آنها و دوستان سیاسی شان را دچار شوک منفی کند”
وی سپس پرسیده “در صحنه ای که دکتر احمدی نژاد به مدیریت و نظارت می پردازد، آیا ممکن است عنصر مورد تأیید و حمایت وی به نفع بیگانگان و بر ضد وطن و هموطنان خود جاسوسی کند؟”
به نظرروزنامه دولت “این سخن که سیاست هسته ای جمهوری اسلامی ایران، حتی با تغییر رؤسای جمهور ثابت می ماند، به این معنا نیست که نتیجه مذاکرات و پیشرفت هسته ای کشورمان به باورها و رویکرد رئیس شورای عالی امنیت ملی بستگی ندارد. یک رئیس به نام مصلحت و عقلانیت، مراکز هسته ای کشورمان را براساس خواسته های غیر قانونی قلدرهای بین المللی قفل کرد و رئیس جدید، درهای پیشرفت هسته ای را به سوی ملت عزیزمان گشود و بر عزت و صلابت ایران اسلامی در صحنه سیاسی جهان افزود”.
به این ترتیب تیم رسانه ای دولت آن قدر خود را در سیاست جدید موفق می داند که قطع تعلیق غنی سازی اورانیوم را که به تصمیم محمد خاتمی و در دوران دبیری حسن روحانی رخ داد متعلق به دولت احمدی نژاد دانسته است.
احتمال حضور لاریجانی در انتخابات مجلس که هواداران دولت هیچ علاقه ای به آن ابراز نداشته اند و حتی از اشاره ای نسبت به آن دریغ می ورزند، آرام آرام به خط فکری جناح راست برای پر کردن شکاف ها تبدیل می شود، در حالی که به نظر کارشناسان شکاف تحمل نشدن لاریجانی در میان جناح راست چنان شدید است که با این وسایل پوشاندنی نیست. با این حال به گفته باهنر جناح راست باید تلاش کند تا هم لاریجانی راضی شود و هم احمدی نژاد بپذیرد که رقیب زخم خورده اینک به مجلس برود.