جلال یعقوبی
شهرداری تهران نه تنها به دلیل گردش مالی عظیم ان و تبدیل شدنش به یک کانون قدرت در ایران بلکه حتی از دیدگاه نفوذ فرهنگیاش نیز اهمیت قابل توجهی دارد. فرهنگسراها و کانونهای فرهنگی وابسته به شهرداری به نوعی رقیب مدرن کانونهای سنتی مذهبی مانند تکیهها و حسینیهها بودند و تاثیر قابل توجهی در شکلگیری فرهنگ عمومی داشتند.[و دارند] از طرفی روزنامه همشهری بعنوان پرتیراژترین روزنامه ایران تاثیر قابل توجهی در تبلیغات سیاسی و اجتماعی صاحبان آن داشت و در انتخاب خاتمی به ریاستجمهوری نیز شهرداری تهران هم بلحاظ سیاسی اقتصادیس و هم به لحاظ تبلیغاتی تاثیر مهمی داشت که جایگاه ویژه آن را نشان میدهد.
درگیری عجیب راستگرایان و بنیادگرایان بر سر مدیریت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران که در پائیز 1378 بوجود آمد نشاندهنده اهمیت ویژه این تاثیرهای فرهنگی است. در این ماجرا حتی آیتالله خامنهای رهبر ایران نیز مجبور به دخالت شد!
با وجودی که شورای شهر تهران مهدی ارگانی- از نزدیکان چپگرای آیتالله خامنهای- را به عنوان مدیر عامل سازمان مزبور انتخاب کرده بود مدیر قبلی منصور واعظی حاضر به ترک حوزه کار خود نبود. واعظی از جمله چهره های وابسته به محافظهکاران محسوب میشد که با قدرت از او حمایت میکردند و در زمان کرباسچی به دلیل بده بستانهای او با راستگرایان در این سمت قرار گرفته بود تا از او راضی باشند. شورای شهر اما که موضعی رادیکال داشت بدنبال راضی کردن جناح مقابل نبود. این کشمکش حتی به دخالت قوه قضائیه و به نفع مدیریت سابق این سازمان–منجر شد و با پلمپ ساختمان مرکزی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران از ورود منتخب شورای شهر به سازمان جلوگیری کردند. کشمکش ها نهایتاً با انتخاب محمد علی زم به مدیریت این سازمان به پایان رسید که داستانی طولانی دارد.
با وجود اهمیت استراتژیک شورای شهر و شهرداری تهران، اصلاح طلبان عضو شورای شهر که انتخابات مجلس را نزدیک میدیدند با استعفا از این شورا آماده حضور در آن انتخابات شدند.
در بیستم شهریور 78 عبدالله نوری از شورا استعفا کرد که ضربهای غیرقابل جبران به شورای شهر بود. نوری ریاست این شورا را بر عهده داشت و خروج او از این شورا به معنی بیاهمیتی و کم اثر بودن این شورا در مقایسه با مجلس بود. خروج نوری علاوه بر اینکه شدیدا جایگاه شورا را تضعیف کرد بلکه اختلافات مضحک اعضای درون شورا را نیز گسترش داد. نباید فراموش کرد که در محافل سیاسی ایران وقتی همه اعضای یک نهاد خود را از نظر جایگاه سیاسی براببرل بدانند امکان همکاری مستمر نخواهند داشت. هنوز هم نهادهای سیساسی همچون محافل سیاسی است و وجود یک بزرگتر برای جمع کردن اختلافها ضروری است. خروج عبدالله نوری موجب بحران رهبری در شورا هم شد. از طرفی این کنارهگیری نوعی تلاش برای کسب قدرت بیشتر بود و رای مردم را که تنها چند ماه قبل با ماهها جنگ و گریز بدست آمده بود نادیده میگرفت. افکار عمومی از این اقدام چنین برداشت میکرد که انتخابات شوراها گویا از همان ابتدا هم برای رفورمیستها جدی نبوده و آنها بدنبال تبدیل شورای شهر به سکوی پرش به مجلس بودهاند. این نگاه نوعی بدبینی و بیاعتمادی را نیز دامن میزد.
از طرفی بجز عبدالله نوری جمیله کدیور و سیدمحمد غرضی نیز که در لیست اصلاحطلبان بودند برای شرکت در انتخابات مجلس از شورای شهر استعفا کردند و نگرش پیشگفته تقویت شد. باید توجه کرد که خروج عبدالله نوری از شورای شهر بحران دیگری را هم بدنبال داشت که همان محاکمه و زندان کردن او بر سر روزنامه خرداد بود. به گفته خود نوری محسنی اژهای رئیس وقت دادگاه ویژه روحانیت دلیل پروندهسازی برای او را احتمال انتخاب او به ریاست مجلس ششم دانسته بود.
انتشار روزنامه خرداد در زمستان سال 77 و به دنبال آن انتشار روزنامههای همسوی آن همچون صبحامروز فضای افکار عمومی ایران را تغییر داده بود. مطبوعات اصلاح طلب روزانه بیش از یک میلیون نسخه منتشر میشدند و گفته میشد که هر نسخه از آنها را چند نفر میخوانند. به این ترتیب مطبوعات به تأثیرگذارترین رسانه ایران تبدیل شده بود.
تنها چند هفته پس از خروج نوری از شورای شهر ابراهیم نکونام دادستان دادگاه ویژه روحانیت تهران کیفرخواست روزنامه خرداد را منتشر کرد. دادستان ویژه روحانیت تهران در کیفر خواست تنظیمی نوشته بود: “با کمال تأسف وقتی مجموع مطالب روزنامه خرداد ملاحضه می شود، توطئه و عناد از او استشمام می گردد و هیچ راهی برای حمل به صحت جز سوء نیت دیده نمی شود و تذکرات هم مؤثر واقع نگردید”. [روزنامه صبح امروز–بیستم مهر 1378]
از هشتم آبان 1378 و در طی چند روز محاکمهای جنجالی در دادگاه ویژه روحانیت آغاز شد و در آن عبدالله نوری یکی از روحانیان بلند پایه حکومت که چندین سابقه نمایندگی مجلس – وزارت و نمایندگی آیتالله خمینی و آیتالله خامنهای را در کارنامه خود داشت به زندان و حبس محکوم شد!
نوری که خود سالها از مدیران و سیاستگذاران ارشد جمهوری اسلامی ایران محسوب مارکسیسم شد، در دادگاه به گونهای دفاع کرد که کمتر کسی انتظار داشت. ادبیات بکار گرفته شده توسط نوری بیسابقه بود و بیتردید سطح مطالبات سیاسی در ایران را به سرعت افزایش داد. نوری سخنانی به مراتب تندتر از مقالات منتشر شده در روزنامهها بزبان میآورد و اگر چنین سخنانی از زبان روزنامهنگاران خارج میشد چندان عجیب نبود اما او و سابقه سیاسیاش معنی و نفوذ این سخنان را دو چندان کرد. انتشار گسترده دفاعیات نوری نیز فضای سیاسی کشور را حساس کرد.
آذر ماه 1378، همزمان با اعلام حکم دادگاه ویژه روحانیت، عبدالله نوری به زندان رفت. او بر اساس حکم شعبه دوم دادسرای ویژه روحانیت، به پنج سال حبس، پانزده میلیون ریال جریمه نقدی، پنج سال محرومیت از فعالیتهای مطبوعاتی و لغو امتیاز روزنامه خرداد محکوم شده بود. [روزنامه همشهری-هفتم آذر 1378]
به این ترتیب خروج نوری از شورای شهر به موج رادیکالیسم در میان اصلاحطلبان نیز دامن زده بود.