دوست داشتم اگر فقط سه ماه از عمرم باقی مانده بود، این کارها را می کردم، مثلا با پای پیاده وسط خیابان راه می رفتم، یا با سرعت 250 کیلومتر با یک پورشه رانندگی می کردم، یا برای همه آدمهایی که به آنها دروغ گفته ام نامه ای می نوشتم و می گفتم که چه دروغی به آنها گفته ام. شاید هم کارهای دیگری را آرزو می کردم. به نظرم می رسد یکی از راههای شناختن آدمها از طریق آرزوهای آنهاست، یک لیست آخر که با آن آخرین کارهای زندگی را می کنیم. امروز لیست آخرین کارهایی که پنج نامزد احتمالی انتخابات آینده ریاست جمهوری احتمالا دوست دارند انجام بدهند را می نویسم، احتمالا فردا همین کار را برای باقیمانده آنها یعنی عبدالله نوری، باقر قالیباف، علی لاریجانی و حداد عادل خواهم کرد. شاید هم برای چند تای دیگر.
مهدی کروبی
- دلم می خواست یک ساعت داشته باشم که هر نیم ساعت زنگ بزنه که آدم نزدیک انتخابات خوابش نبره.
- دلم می خواد با هاشمی رفسنجانی دوتایی بریم موتورسواری با سرعت 150 کیلومتر، البته باید خیلی مواظب باشه، چون یک کلاه کاسکت بیشتر نداریم.
- دوست دارم جلوی چشمم یک معجزه اتفاق بیفته و انتخابات بدون تقلب برگزار بشه.
- دوست دارم یک بار دیگه به دوران جوانی برگردم، اینقدر کتک کاری با دوستان بکنیم که حال مون سر جاش بیاد.
- دلم می خواد یک دولت تشکیل بدم که همه جریانهای مختلف توش باشن و محکم وایستم روبروشون.
محمود احمدی نژاد
- دوست داشتم روزی تمام نامه هایی که برایم فرستاده شده بود می خواندم و اینقدر پول داشتم که می توانستم به همه عشق و محبتی که در نامه ها ابراز شده بود، پاسخ بدهم.
- دوست داشتم که در یک جنگل بزرگ و زیبا زندگی می کردم که هرکاری دوست داشتم انجام می دادم و هیچ مشکل قانونی پیش نمی آمد.
- دوست دارم یک روز اهرام مصر را ببینم و درست پشت اهرام ده هزار نفر با دویست تا خبرنگار منتظر باشند که من برسم و برای آنها سخنرانی کنم.
- دوست داشتم مردم ایران مثل مردم نیکاراگوئه اسپانیایی بلد بودند و حرف های منو باور می کردند.
- دوست دارم بروم به سرزمینی دورافتاده که وقتی حرف می زنم مردم نخندند.
میرحسین موسوی
- یک روز می روم جلوی اعضای شورای نگهبان شلوارم را می کشیدم پائین تا برای همیشه صلاحیتم را رد می کردند و هر چهار سال یک بار مزاحمم نمی شدند.
- دوست داشتم می تونستم روی آب راه برم، و هر کسی دنبالم راه می افتاد توی آب غرق می شد و راحت می شدم.
- دوست داشتم می رفتم آفریقا و در دشت های سبز آفریقا همون نقاشی هایی که همه شون مثل هم هست و در تهران می کشم، می کشیدم.
- دوست داشتم می تونستم یک موسیقی بسازم که شبیه نقاشی هام باشه و با شنیدنش هیچ احساسی به آدم دست نده.
- دوست داشتم می رفتم آمریکای لاتین و در اونجا راننده تراکتور می شدم تا مردم می فهمدین من می تونم غیر از رئیس جمهور شدن کار دیگه ای هم انجام بدم.
اکبر هاشمی رفسنجانی
- امیدوارم روزی بتونم روی آب راه برم، ولی کسی از من نترسه و فکر نکنه چون آب گل آلوده و من توی آب قدرت دارم، زیرآبی می رم.
- دوست دارم برای همه کسانی که منو بخاطر خودم دوست داشتن نامه بنویسم، یعنی هفت تا نامه باید بنویسم.
- دوست دارم کلیه کسانی که احمدی نژاد رو بخاطر برخوردهایی که با من کرده در بیابان های اطراف گرمسار کتک مفصلی خواهند زد، مجازات کنم.
- دوست دارم یک هفته با لباس مبدل برم به پاریس و موزه لوور رو عصرها که مشغول مذاکره نیستیم، حسابی ببینم.
- دوست دارم زیباترین دختر دنیا منو نبوسه، بلکه احمدی نژاد رو ببوسه، ولی عکس اش رو بگیرند و بدن به من تا پدرش رو دربیارم.
سید محمد خاتمی
- دلم می خواست همزمان در دوجا بودم، هم در اپوزیسیون، هم در پوزیسیون.
- دلم می خواست یک روز برم سفر خارج از کشور و وقتی برمی گردم هیچ کسی از دوستانم زندانی نشده باشند.
- دلم می خواد بالاخره یک روز بدون اینکه ابطحی تکذیب کنه، یک سخنرانی بکنم.
- بالاخره یک روزی می آد که می تونم بگم نه.
- یک روز می رم در خونه آقا جیش می کنم و می گم من نبودم.