مجلس ایران از نظر حضور اندک نمایندگان زن در میان مجالس کشورهای مختلف مشهور است. ایران از این نظر در میان شانزده کشور خاورمیانه رتبه ۱۲ و در جهان نیز رتبه ۱۴۱ را دارد. تعداد نمایندگان زن در ایران نهتنها از عدد ۱۴ در مجلس پنجم فراتر نرفته بلکه این تعداد پس از مجلس هفتم با سیرنزولی روبهرو شده است. همین تعداد محدود هم در بیشتر موارد در زمره نمایندگان پیشرو نبودند.
سهم کمتر از پنجدرصدی زنان در کسب کرسیهای پارلمان، شاید برای کسانی که افزایش حضور اجتماعی زنان را برنمی تابند، مطلوب است، اما برای تحول خواهان و کسانی که متوازن بودن حضور اجتماعی مردان و زنان را لازمه توسعه پایدار میدانند، ناخوشایند و نیازمند چارهجویی است. درباره ارتقای وضعیت زنان در پارلمان راههای مختلفی ارائه شده است. برخی، افزایش حضور زنان در فهرستهای انتخاباتی احزاب و ائتلافها را بهعنوان راهکاری برای پررنگکردن حضور زنان در مجلس معرفی میکنند؛ راهکاری که در جای خود خوب و مناسب است، اما این راهکار ناپایدار است؛ چراکه مسئله اصلی هر حزب و گروهی افزایش تعداد نمایندگان وابسته به خود در مجلس است و دراین راستا قابلیت رأی آوردن افراد بیش از فاکتور جنسیت آنها برای احزاب مهم است.
امر سیاسی هیچ گاه با توصیه و نصیحت پیش نخواهد رفت و برای اصلاح هر وضعیتی باید بهصورت ریشهای و نهادی حرکت کرد. اصلاح روندهای قانونی در جهت تقویت حضور اجتماعی و سیاسی زنان مهمترین و اصلیترین راهکار دراین زمینه است. بسیاری از کشورها نیز سراغ همین روش رفتهاند یعنی تعیین سهمیه خاص برای زنان. بهعنوان مثال در پاکستان امروز ۲۰ درصد پارلمان برای زنان رزرو شده است. برخی اما با این روش مخالف هستند و آن را در تضاد با کارآمدی میدانند و معتقدند باید مردم فرد باکفایت و توانمند را فارغ از جنسیت آنها انتخاب کنند. این سخن در ظاهر درست بهنظر میرسد، اما مسئله اصلی این است که فرایندها و ساختارهای اجتماعی و حقوقی عمدتا مردسالارانه باعث میشود زنان از نظر ساختاری فرصت مناسبی برای ظهور و بروز خود نیابند و بهعبارتی میدان رقابت آنها با مردان میدانی نابرابر است. در چنین وضعیتی تعیین سهمیه ویژه به زنان تا اندازه زیادی میتواند کاستیهایی را که منجر به حضور نابرابر زنان و مردان میشود جبران کند و زمینهای را فراهم کند تا زنان بتوانند صدا و نگاه خود را بیشازپیش مطرح کنند، البته تردیدی نیست که افزایش حضور زنان در مجلس قرار نیست تمامی مشکلات جامعه زنان را حل کند، اما میتواند شروع خوبی باشد.
از سوی دیگر نباید از این نکته مهم غافل شد که به همان اندازه که افزایش تعداد نمایندگان زن در مجلس اهمیت دارد، نوع نگاه و باورهای آنها و میزان دغدغهمندی آنها نسبت به مسائل زنان هم اهمیت دارد. متاسفانه طی سالهای اخیر نمایندگان زن در مجلس تحرکی جدی دراین زمینه نداشتند و بلکه در برخی موارد از تصمیمها و مصوباتی حمایت کردند که در جهت محدودسازی بیشتر زنان بود. شهیندخت مولاوردی، معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده، هفته پیش گفت که اکنون همه جناحها و گروههای سیاسی بهاین نتیجه رسیدهاند که نرخ پایین حضور زنان در مجلس شورای اسلامی زیبنده نظام نیست. گرچه اشاره او به اشتراک نظر تمامی احزاب و گروهها دراین ارتباط کمی اغراق گونه بهنظر میرسد، اما میتواند نقطه شروعی برای رایزنیها در راستای تدوین قانون تعیین سهمیه جنسیتی برای زنان باشد.
منبع: بهار، ۲۵ مهر