خبرگان نمایشی، مجلس تشریفاتی

مرتضی کاظمیان
مرتضی کاظمیان

پانزدهمین اجلاس رسمی خبرگان رهبری دوره چهارم روز سه‌شنبه و چهارشنبه برگزار شد. گزارش‌ خبرگزاری‌های رسمی جمهوری اسلامی از این اجلاس، بار دیگر از یک‌سو تأسف‌بار و مأیوس‌کننده بود، و از سوی دیگر بازتاب‌دهنده‌ی وضع ناگوار ساختار حقیقی و نیز حقوقی در جمهوری اسلامی.

مجلس خبرگان چنان جایگاه نمایشی و تشریفاتی به‌خود گرفته که مدت‌هاست کمتر کسی حوصله‌ی خواندن و شنیدن اخبار مربوط به این نهاد را دارد. شاید جز دو مقطع، یعنی یکی انتخاب رهبر جدید جمهوری اسلامی پس از درگذشت آیت‌الله خمینی (خرداد ۱۳۶۸)، و دیگری کنار رفتن هاشمی رفسنجانی از ریاست این مجلس (اسفند ۱۳۸۹)، نشست‌های خبرگان با کمترین حساسیت عمومی برگزار شده است.

مروری بر مهم‌ترین رویدادهای دو روز اجلاس اخیر خبرگان رهبری، می‌تواند مدعای یادداشت را تدقیق کند.

ـ تاکید رئیس مجلس خبرگان بر ضرورت پیگیری جدی و عملی دیدگاه‌های رهبری به‌ویژه در عرصه‌ی اقتصاد مقاومتی، انتقاد وی از “اسراف” در جامعه به‌خصوص در حوزه برق و آب و انرژی، توصیه به مردم برای قناعت، و هشدار به مسئولان دیپلماسی و فرهنگ

ـ سخنرانی عباس عراقچی معاون وزیر خارجه و علی طیب‌نیا وزیر اقتصاد و پاسخ‌گویی این دو به پرسش‌های اعضای خبرگان درباره مذاکرات هسته‌ای و مباحث اقتصادی

ـ اظهارنظر‌ برخی نمایندگان خبرگان و تاکید بر مقوله‌های چون: تورم و گرانی و بیکاری، فساد اقتصادی، ضرورت گزینش در نهادهای دولتی، پرهیز از اسراف در نهادها و دوایر دولتی، اجرای طرح حجاب و عفاف، ناهنجاری‌های فرهنگی در سطح جامعه بویژه در جشنواره‌ها و بین جوانان، و انتقاد از سیاست‌های دولت آمریکا.

ـ بیانیه پایانی اجلاس؛ شامل توصیه به وزارت ارشاد و رسانه ملی برای مقابله با “تهاجم فرهنگی”، توصیه به رییس جمهور برای مقابله با مشکلات اقتصادی، تذکر به مسئولان دستگاه دیپلماسی برای دادن “پاسخ درخور” به “اظهارات نابخردانه و تهدیدآمیز برخی مقامات آمریکایی”، زنهار به کشورهای منطقه برای مقابله با تفرقه‌افکنی، و تاکید بر وحدت و انسجام ملی “با محوریت ولایت فقیه”.

می‌توان به صراحت مدعی شد، آنچه به اجمال آمد، خروجی و ماحصل اجلاس دو روزه‌ی خبرگان رهبری است. روحانیانی که موظف‌اند بر چگونگی اداره‌ امور توسط رهبر جمهوری اسلامی، نظارت و وی را نقد کنند، در مورد همه‌چیز سخن می‌گویند جز آنچه در حوزه‌ی بررسی عملکرد رهبری است و وظیفه‌ی قانونی آنان محسوب می‌شود. وظیفه‌ای که در ساختار مجلس خبرگان، مورد تاکید قرار گرفته است.

خبرگان همه‌کس را نقد می‌کنند و همه‌چیز را بررسی، جز دیدگاه‌ها و اقدامات رهبر جمهوری اسلامی. و این در حالی به‌وقوع می‌پیوندد که حدود ربع قرن از رهبری آیت‌الله خامنه‌ای سپری می‌شود، و وی از اختیارات و دستی گشوده در بسیاری عرصه‌ها برخوردار است.

وقتی شش نفر فقهای شورای نگهبان را رهبری برمی‌گزیند، هنگامی‌که شورای نگهبان، “مرجع تشخیص واجدان شرایط” است، و وظیفه‌‌ی “نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری” را عهده‌دار است، طبیعتا در مداری بسته، خبرگان منتخب، سلیقه‌‌ی کانون مرکزی قدرت را لحاظ خواهند کرد و تداوم خواهند بخشید. نه اعضای مجلس خبرگان، برگزیدگان واقعی مردم هستند، و نه مجلس خبرگان در این ساختار حقوقی و مدار بسته، توان اقدام منتقدانه و موثر دارد.

خروجی این وضع غریب، مجلس خبرگانی، خالی‌ از “خبرگان حقیقی” کشور است، و تداوم نهادی که وظیفه‌ی بازتولید نظم مستقر و ستایش از رهبر جمهوری اسلامی را برعهده گرفته است. مجلسی تشریفاتی که همسویی حداکثری با شخص اول نظام سیاسی پیشه می‌کند و حداکثر در موارد اختلافی، “سکوت” را برمی‌گزیند. در مواردی هم که صدای اعتراضی بلند شده، یا رویکردی متفاوت اتخاذ گردیده (مانند دیدگاه‌های انتقادی آیت‌الله دستغیب پس از انتخابات پرمناقشه و ابهام و پرسش ۲۲خرداد ۱۳۸۸) اکثریت خبرگان سریع واکنش نشان داده، تبعیت خود را از رهبری نظام ابراز، و همراهی تمام و کمال خویش با ولی مطلقه فقیه را اعلام کرده‌اند.

 در اجلاس اخیر نیز از تنها مقوله‌ای که خبری نیست، سخنی است که بوی نظارت و نقد رهبری دهد. هرچه هست ستایش از ولایت مطلقه فقیه و تجلیل از رهبر جمهوری اسلامی است. چنان‌که در بیانیه پایانی اجلاس از “مدیریت مدبّرانه و زعامت حکیمانه‏”ی آیت‌الله خامنه‎‌‏ای که “توانسته است معادلات قدرت‏های سلطه‌‏گر را برهم زده و الهام‌‏بخش حرکت عظیم بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی و نهضت عدالت‏خواهانه در سرتاسر جهان گردد” تجلیل می‌شود.

جالب‌تر آن‌که اعضای مجلس خبرگان رهبری در این بیانیه بر “فصل‌الخطاب قرار دادن رهنمودهای معظم‏ له” تصریح می‌کنند، و بر لزوم “پیروی از ولایت مطلقه‌‏ی فقیه” انگشت تاکید می‌نهند.

اکثریت شهروندان به‌خوبی از تشریفاتی شدن جایگاه این مجلس، و حضور نمایشی اعضای آن در ساختار سیاسی قدرت، باخبرند. آیت‌الله مهدوی کنی، رییس این مجلس نیز بر ارزیابی عمومی، مهر تایید می‌زند و نشان می‌دهد از مجلس خبرگان موجود، آبی برای دموکراتیزاسیون گرم نمی‌شود. وی تصریح می‌کند که مجلس خبرگان “پشتوانه قوی رهبری نظام است.”