آیینه در آیینه

نویسنده

انسانم آرزوست

درباره ی مجموعه شعر “ مرثیه ای برای درختی که به پهلو افتاده است” سروده ی غلامرضا بروسان

علیرضا فراهانی

 

1-    مرثیه برای درختی که به پهلو افتاده است

 

تو نمی‌میری

همچون پرچمی که سربازان بسیاری

در آن شلیک کرده باشند

هر شب به هنگام باد

ماه را از خود عبور می‌دهی

در تو سر گوزنی را دیدم

که هنوز

شاخ‌هایش به سمتِ کوهستان

کج بود

چشمه‌ای

که پرندگان زیادی را شیر داد

چطور می‌تواند مرگ

از تو

تنها گودالی را پر کند.

 

فراق

 

بگو چکار کنم؟

با فلفلی که طعم فراق می دهد

با دردی که فصل را نمی شناسد

با خونی که بند نمی آید

بگو چکار کنم؟

وقتی شادی به دم بادبادکی بند است

و غم چون سنگی

مرا در سراشیب یک دره دنبال می کند

دلم شاخه ی شاتوتی

که باد

خونش را به در و دیوار پاشیده است

 

 

 

زیبایی

 

اشک های تو

شانه ام را خیس می کند

و زخم سال های پیش را می سوزاند

در تو کدام رودخانه می گرید

و ماهی در آستین کدام رود

در تو

روشنایی عجیبی

که درختان سیب را بارور می کند

و دریایی که هنوز

در گوش دکمه های تو می خواند

زیبایی تو

همیشه چیزی را از قلم می اندازد

 

نگاه…

در جامعه سیاسی یا بهتر است گفت در جوامع سیاست زده، هنر و هنرمند معمولا به دو قشر تقسیم می شوند. نخست قشری که نسبت به چگونگی وضعیت خود حساس هستند و ضعف ها وکاستی های آن را در می یابند و سعی می کنند از استعداد هنری خود در جهت نشان دادن دردها و ضعف های موجود جامعه و همچنین اعتراض به آنها استفاده کنند. همین امر موجب می شود تا هنر آنها متعهد به جامعه خود باشد. در وهله دوم قشری است که با بی تفاوتی نسبت به جامعه و وضعیت آن به سمت نوعی هنر می رود که در آن تنها وجه هنری صرف مدنظر است و در واقع همان الگوی هنر برای هنر را دنبال می کند که می خواهد از درگیر شدن با نیروهای بازدارنده مصون بماند.

نمود نظر فوق را می توان به خوبی در چهارچوب شعر دو دهه اخیر خودمان مشاهده کرد. در دو دهه هفتاد و هشتاد شعر در میان دو رویکرد قرار داشته است که به تناوب مسیر شعر را هدایت کرده اند. یکی رویکرد معنا گرا که شعر را در راستای جامعه و وضعیت های گوناگون آن حرکت داده و با نگاه انسان محور به شعر نگریسته است. و دیگری رویکرد زبانی و فرمالیستی بود که سعی داشته بیشتر به نوع ساخت شعر با حرکات زبانی و فرمی توجه کند و با وارد کردن نظریات و تئوری های ادبیات غرب به شعر مدرن ما  جریان های دگرگونه را به فضای ادبی تزریق کرده باشد. اما آنچه  که مسلم بوده این است که آن چیزی که همواره نسبت به ذهن مخاطب شعر پابرجا می ماند و تغییر ناپذیر است معنا و مفاهیم در شعر هستند. زیرا که با آمدن و رفتن جریان های گوناگون ادبی معناگرایی دچار تزلزل نمی شود.

در میان مجموعه شعرهایی که طی ماه های اخیر روانه بازار کتاب شده ودر زمره رویکرد معنا گرایانه و دغدغه مند نسبت به جامعه خود قرار دارد، مجموعه شعر “مرثیه ای برای درختی که به پهلو افتاده است” از غلامرضا بروسان است که نشر مروارید آن را انتشار داده است. مجموعه ای که ساختار درونی آن شامل سه بخش است با نام هایی “مرثیه ای برای درختی که به پهلو افتاده است”، “دستت مثل یک شعر سیاسی گرم است” و” برای نشان دادن درخت چقدر واژه لازم است”. با کمی دقت نظر می توان متوجه شد که در نام های سه بخش ذکر شده نوعی نگاه دغدغه مند وجود دارد که از همان ابتدا حواس مخاطب را به سمت فضای معترضانه جلب می کند. کلماتی نظیر مرثیه، درخت، به پهلو افتادن، گرم بودن دست مثل شعر سیاسی همگی می توانند قبل از ورود به شعرهای در مجموعه گواه بر آن باشند که شما با شعرهای حسی صرف و یا شخصی و فردگرایانه مواجه نخواهید بود بلکه حس و صدایی که در پس این کلمات قرار دارند شبیه بغض مشترکی می مانند که در نفسگاه آنها گیر کرده است.

نگاه بروسان در شعرهای این مجموعه بیش از آنکه متوجه ساخت و پرداخت شعرها باشد، قصد داشته تا درک خود از وضعیت انسانی زمان خود به تصویر بکشد و دردها و رنج های نهفته در ضمیر خود را نسبت به این درک به مخاطبش نشان بدهد. اگرچه در این مسیر با فراز و نشیب همراه شده  و ارایه و پرداخت موفق یا ناموفق درک خود از وضعیت انسان زمانه اش در نوسان بوده است اما می بایست صادقانه گفت که شاعر در طول مجموعه توانسته مخاطب را به مجموعه ای کامل از نگاه های خود به این وضعیت برساند. انسانی که همواره از یک سو با مرگ درگیر است و از سوی دیگر با جذبه زندگی. حال در میان این دوسرگردان برای رسیدن شرایط آرمانی خود باید بجنگد و آن چیزی که توانایی  قابل تحمل کردن این فضای جنگی را دارد چیزی نیست جز عشق.

نامت/ از ساق هایم شروع می شود/ از دلم عبور می کند/ و دهانم را به آتش می کشد/ چطور می تواند مرگ/ از تو/ تنها گودالی را پر کند.

شاخصه ای که در شعرهای بروسان موجب می شود تا مخاطب به سمت نگاه انسانی ای که او ارایه می دهد کشش پیدا کند، تصاویری است که در شعر او به عینیت می رسد. لمس پذیر بودن تصویرهای شعر بروسان به گونه ای است که در کمتر مواقعی برای مخاطب در برخورد اولینش با آنها درونی نشود. زیرا تصاویری که بروسان وارد شعرهایش می کند براورده تجربه های نزدیک انسانی از بطن جامعه ایست که در آن نفس می کشیم. دردها، تشویش ها  و دغدغه هایی که انسان امروز جامعه با آنها درگیر است در تصویرهای آثار بروسان نفوذ کرده و به همین جهت در برخورد با مخاطب همذات پنداری می کنند. اما یکی ازنکاتی که سبب شده تا تصاویر شعرهای  بروسان برجستگی پیدا کنند حضور اشیا و عینیت آنها در این تصاویر است. حضور بادبادک، شاخه شاتوت، فلفل، هواپیما، کفش، بشکه، سنگ و… به طور متعدد و با کارکردهای متفاوت که هر یک فضای خاص خود را ایجاد کرده اند توانسته ظرفیتی را در شعر بروسان ایجاد کند که مخاطب با نگاه و تاویل های مختلف بتواند با آنها روبرو شود.

در جنگ/ چیزهای زیادی قسمت می شود/ مثلا کلاهخود/ قمقمه/ تفنگ/ مثلا سهم من از جنگ/ کشته پدرم بود.

یکی دیگر از نکات قابل توجه مجموعه شعر “ مرثیه ای برای…” در تلفیق فضاهای متفاوت با یکدیگر است. بروسان توانسته فضای حسی و عاطفی را با فضاهای اجتماعی و معترضانه اش در نوعی پرداخت تلفیقی گره بزند و این امکان را برای مخاطبش به وجود آورد تا از ظرفیت های هر دو فضا در کلیت یک اثر سود ببرد. شاید این نکته مهم یکی از  خصیصه های شعری باشد که قصد دارد از جغرافیای خود خارج شده و از مرزهای محدود پا فراتر  بگذارد و به ارایه یک نگاه انسانی مشترک برسد. البته این مهم بی شک در شعرهای بروسان به کمال نرسیده و حتی شاید در برخی جاها دچار تزلزل شده باشد اما در هرحال این ظرفیتی است که در آثار او وجود دارد.

تو نمی میری/ همچون پرچمی که سربازان بسیاری/ در آن شلیک کرده باشند/ هر شب به هنگام باد/ ماه را از خود عبور می دهی

منبع: مهرنامه

 

معرفی شاعر

غلامرضا بروسان متولد 1352در مشهد است . همسر وی الهام اسلامی نیز شاعر ماست.غلامرضا بروسان نام‌آشنایی در حوزه شعر امروز و بویژه نسل جدید شعر پس از دهه 60 است، بروسان با مجموعه شعر “یک بسته سیگار در تبعید ” ، برگزیده جایزه شعر خبرنگاران شده است .

از دیگر آثار رضا بروسان می توان به  “احتمال پرنده را گیج می کند”، “یک بسته سیگار در تبعید” ، “به سمت رودخانه استوکس” ، “عصاره سوما” ، “عاشقانه های یک سرباز” و…

گفتنی است مجموعه شعر رضا بروسان با عنوان “مرثیه ای برای درختی که به پهلو افتاده است”، در این دوره از جایزه ی شعر نیما، به عنوان کتاب برگیزده معرفی شد.