فیلم

نویسنده
مرضیه حسینی

نگاهی به فیلم “صداها”

شناخت عمیق، بروزخلاقیت…

فیلمنامه: سعید عقیقی، کارگردان: فرزاد موتمن، تهیه‌کنندگان: علی واجد سمیعی، منیژه حکمت “محصول پرشین فیلم”، مدیر فیلمبرداری: داریوش عیاری، تدوین: مصطفی خرقه پوش، طراح صحنه و لباس: آتوسا قلمفرسایی، طراح چهره پردازی: مهری شیرازی، صداگذاری و میکس: پرویز آبنار، مدیر تولید: جعفر عروجی، تیتراژ: ابراهیم حقیقی، منشی صحنه: سمیرا برادری، صدابردار: جواد مقدس، عکاس: امیر عابدی، جلال حمیدی.

 

بازیگران:

آتیلا پسیانی “رضا ” ، رویا نونهالی “ستاره” ، پگاه آهنگرانی “رعنا “، میکائیل شهرستانی، نازنین فراهانی، شهین نجف‌زاده، طناز طباطبایی و رضا کیانیان ” کامیار”.

خلاصه داستان:

دریک مجتمع مسکونی قتلی اتفاق می‌افتد وهریک ازهمسایه‌ها به نحوی درگیرآن می‌شوند و…

 

یک راوی متفاوت…

ماجرای اکران فیلم های فرهنگی وتجربه گرا درسینمای ایران چند سالی ست که به معضلی جدی وغیرقابل حل تبدیل شده است. هرازچند گاهی که صدای برخی ازفیلمسازان این گونه آثاربلند می شود، مدیران ومسئولان سینمایی به فکرمی افتند با پیش کشیدن طرحی صدای اعتراض فیلمسازان شنیده نشود. نمونه بارزچنین اتفاقی به چند سال گذشته بازمی گردد که پس ازاعتراض سینماگران این گونه آثار، معاونت سینمایی طرح “آسمان باز” را برای فیلم های بخش فرهنگی و تجربه گرا مطرح کرد واولین فیلمی که دراین طرح روانه اکران شد ونتیجه موفقیت آمیزی هم داشت فیلم “ قدمگاه، محمد مهدی عسگرپور” بود.

 

 اما این طرح دوام چندانی نیافت وبا گذشت زمان به سراشیبی زوال رونهاد. پس ازآنکه دریکی دوسال گذشته نیمی ازفیلم های مجوزدار، فرصت اکران را پیدا نکردند، مدیران سینمایی باردیگربه فکرایجاد چنین طرحی درحوزه سینمای فرهنگی شدند. برهمین مبنا طرحی با نام “نگاهی دیگر” بوجود آمد. براساس این طرح قراربود که چهارفیلم: “حیران، شالیزه عارف پور”، “صداها، فرزاد موتمن”، “خانه روشن، وحید موساییان “، “استشهادی برای خدا، علیرضا امینی ” روانه اکران عمومی شوند، ولی فیلم “ خانه روشن ” و” استشهادی برای خدا” به دلایل نامعلومی ازلیست اکران خارج شدند ودوفیلم باقیمانده روانه اکران شد. وضعیت اکران دوفیلم فوق هم درسینماها بصورت یک سانس درمیان است. این اتفاق باعث اعتراض شدید عوامل وکارگردان فیلم شده است. فرزاد موتمن طی بیانیه شدید الحنی نسبت به شیوه اکران فیلمش اعتراض کرده است.

 

موتمن درصداها دست به تجربه ای درفرم روایت زده است که کمتردرسینمای ایران شاهد آن هستیم. مهمترین عنصردرفیلمنامه صداها چگونگی روایت داستان است. اتفاقی که کمترکارگردانی درسینمای ایران به آن توجه می کند. رشته ارتباطی روایت درفیلمنامه، مکانهای مختلفی است که نویسنده وکارگردان شخصیت هایشان را درآن می پرورند. با شروع روایت، هراتفاق وصحنه ای که مخاطب درفیلم مشاهده می کند، پازل وبخشی ازقصه یی است که با گذرزمان درکناریکدیگرقرارمی گیرند. تمامی شخصیت ها دریک آپارتمان چند واحدی در کنار یکدیگر قرارگرفته اند، نویسنده به طریقی جهان داستانی اش را گسترش می دهد که سرنوشت تمامی شخصیت ها با یکدیگر در ارتباط است. درواقع نویسنده درشیوه نگارش وانتخاب زاویه دید، دست به تجربه یی نو درسینمای ایران می زند. اوبه طورهمزمان چندین روایت مختلف را برای مخاطب بازگو می کند. این اتفاق درحالی برای فیلم روی می دهد که هیچ گسست وخللی به منطق روایی اثروارد نمی شود. اتفاق دیگردرفیلمنامه، تغییرپیش فرضهای مخاطب توسط نویسنده است. نویسنده با نشان دادن برشی ازیک اتفاق، باعث دریافت هایی ازمخاطب می شود که درانتهای فیلم تمامی آن دریافت ها دچار تغییرمی شوند. درواقع “ صداها ” نگرش مخاطب نسبت به واقعیات جهان پیرامونش را به چالش می کشد.

 

دربخش کارگردانی هم موتمن کاملا متناسب با فضا وفرم فیلمنامه دکوپاژاثرش را انجام داده است. دادن نقش فعال وپویا به دوربین، استفاده اززوایا وخطوطی که کاملا با فضای داستان وشخصیت ها هماهنگ دارند وچینش صحیح میزانسن ها ازجمله ویژگی های بارزکارگردانی موتمن به شمارمی آید. موتمن درمقام کارگردانی باتجربه و مسلط با وجود شناختی که ازسلیقه مخاطب عام دارد دست به خطری بزرگ زده و صداها را به محملی برای آزمودن تکنیک ها و شیوه های نو تبدیل کرده است. نوآوری درصداها به تمهیدات روایی محدود نمی شود، بلکه در ساختار بصری و فرمی فیلم نیز استفاده اززوایای ابتکاری دوربین و قاب بندی به شیوه مدرن جزو نوآوری های بصری فیلم محسوب می شود. استفاده ازعنصرصدا درفیلم یکی دیگرازخلاقیت های موتمن درمقام کارگردان است. درداستان صدا تنها کارکردی صوتی ومکمل پیدا نمی کند بلکه به بخشی ازعنصرروایی قطعات داستان تبدیل می شود. نمونه بارزآن استفاده ازصدا درتیتراژ آغازین فیلم است که مخاطب با هیچ تصویری روبرونمی شود بلکه تمامی تیتراژازطریق صدا پخش می شود. صداها جزو معدود فیلم های ایرانی است که درآن فرم و ساختاربصری پا به پای مضمون داستان تغییرلحن و حتی تغییرکارکرد می دهد و به عنصری تاکیدی برای پررنگ کردن دلالت های مفهومی فیلم ارتقا می یابد. به نظرمی رسد موتمن وعقیقی پس ازهمکاری درفیلم های “ شب های روشن ” به شناخت عمیقی ازیکدیگررسیده اند وتداوم این همکاری می تواند درآینده مسبب ساخت آثاردرخشانی درکارنامه کاری این دوهنرمند باشد.