محمد نوری زاد، یکی از امضا کنندگان فراخوان کمپین “به خاطر صلح و آزادی” در مصاحبه با “روز” گفت: “ما نگران این هستیم که حاکمیت برای برون رفت از بحران های فعلی اش دست به دامان جنگ و حرکت نظامی بشود… وقتی جامعه در اختیار چنین جریانی است منتقدان را در تنگنا قرار میدهد و به زندان می کشد و دزدان را بر مسند امور می گمارد و در عین حال حرف از بصیرت میزند، لذا گزینه جنگ برای شرایط بحرانی، از دم دست ترین گزینه هاست.”
9 فعال سیاسی در داخل کشور با انتشارفراخوانی نسبت به افتادن “سایه سنگین جنگ” بر سر کشور هشدار داده و آن را “جنگی بسیار زیان بار تر و مخوف تر از جنگ هشت ساله” (جنگ ایران و عراق) خوانده اند.
آنها نوشته اند: “ما میخواهیم با برپایی کارزار (کمپین) «بخاطر صلح و آزادی» و ابراز نفرت از خشونت و کشتار، به حاکمان کشورمان بگوییم، اعمال تشنج زا و خشونت آفرین بس است؛ اعمالی که منجر به تحریمهای کمرشکن علیه ملت ما گردیده و بهانه ای برای تصویب سه قطع نامه علیه مردم ما شده تا هر بار فشار بیشتری را بر ما تحمیل کنند.”
محمد ملکی، احمد صدرحاج سیدجوادی، محمد نوری زاد، محمدعلی عمویی، مه لقا اردلان، بابک احمدی، علیرضا جباری، اسماعیل مفتی زاده و پیمان عارف در این فراخوان از مقامات جمهوری اسلامی خواسته اند “هر نوع بهانه ای برای جنگ و فشار و تحریم اقتصادی را متوقف و خنثی کنند تا جنگ افروزان ناامید شوند”.
این فعالان سیاسی همچنین از مردم خواسته اند با پیوستن به این فراخوان، کشور را از یک فاجعه جبران ناپذیر نجات دهند.
محمد نوری زاد، نویسنده و مستندساز که یکی از امضا کنندگان این فراخوان است در مصاحبه با “روز” درباره علل انتشار چنین فراخوانی و نشانه های جدی بودن خطر جنگ چنین توضیح میدهد: “وقتی نظامی در منگنه های متنوعی گرفتار می شود و درگیر بحران های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و امنیتی و… است یکی از راههای برون رفت از این بحران ها را جنگ برون مرزی میداند تا بتواند بر شرایط داخلی مسلط شود و در سطح جهان هم ماجراهایی جدید به وجود آورد. از این جهت ما نگران این هستیم که حاکمیت برای برون رفت از بحران های فعلی اش، که کم کم به وضعیتی حاد می رسد، دست به دامان جنگ و حرکت نظامی شود. نگران این هستیم که شرایطی که کشور سوریه با آن درگیر است نصیب ما شود وکشور ما را ۴۰ – ۵۰ سال به عقب برگرداند.”
او می افزاید: “در حالیکه کشورهای دیگر در حال رشد و به فکر پیشرفت هستند ما گرفتار منجلابی از مفسده های سیاسی، امنیتی و نظامی هستیم و مرتب می شنویم که حاکمان می گویند ما یک قدم هم عقب نمی نشینیم و… اگر چه این سخنان خوراک داخلی دارد اما چه بسا برای برون رفت از فشارهای همه جانبه، گزینه نظامی روی میز آقایان قرار بگیرد و بخواهند وارد چنین بازی خطرناکی شوند. ما نگران هستیم و از مردم هم خواسته ایم این نگرانی را جدی بگیرند.”
از آقای نوری زاد می پرسم در واقع خطاب شما به مسئولان جمهوری اسلامی است و معتقدید آنها کشور را به سمت جنگ سوق میدهند؟ می گوید: “بله. من تا به حال به حاکمان التماس نکرده ام اما با تمام وجودم التماس میکنم سایه شوم گزینه نظامی را از سر مردم و مملکت بردارند. اصلا نظام و مملکت مال خودشان ولی کشور را به سمت جنگ نبرند.”
این نویسنده و مستندساز توضیح میدهد: “اکنون دزدان بر سر کار هستند و منتقدان در زندان. به صورت صریح و مصداقی اگر بخواهم بگویم دزد صاحب نامی چون محمدرضا رحیمی بر سر کار است و وبلاگ نویس جوانی به خاطر یک انتقاد در زندان به سر می برد. این خیلی معنی دارد؛ خود همین یک دیالوگ از سوی حاکمیت با مردم است که شما دزد باش، مقام ریاست جمهوری هم به شما میدهیم اما منتقد نباش. همین دیالوگ نشان دهنده این است که خرد به حاشیه رفته و جهل در جامعه بر مصدر امور است و جولان میدهد. در چنین جامعه ای دست بردن به گزینه نظامی زیاد دور از ذهن نیست. ریشه به تیشه همه بنیان های اقتصادی می زنیم و حضور دزدان صاحب نامی چون احمدی نژاد و رحیمی را در مسند امور آسان میکنیم. وقتی جامعه در اختیار چنین جریانی است منتقدان را در تنگنا قرار میدهد و به زندان می کشد و دزدان را بر مسند امور می گمارد و در عین حال حرف از بصیرت میزند، لذا گزینه جنگ برای شرایط بحرانی، از دم دست ترین گزینه هاست.”
اوادامه میدهد: “مثال دیگری بزنم؛ شما نگاه کنید یکی از تندترین مواضعی که در قبال فیلم موهومی که به پیامبر اسلام توهین شده از سوی رهبر ما اتخاذ شده است. من میخواهم بگویم این فیلم مگر چه داشت؟ هر چه که داشت می شد به راحتی از نظر اخلاقی تقبیح کرد و گفت که درست نیست فردی بیاید به کسی که مورد اعتقاد و احترام میلیون ها انسان و مسلمان است توهین کند. اما چنان واکنش تندی اتخاذ می شود. میخواهم بگویم که آن توهین، توهین رسانه ای بود اما ما به شکل عملیاتی آستین بالا زدیم و نظام و اسلام و رسول و امامان که هیچ، خود خدا را هم سر بریدیم، ذبح کردیم و اصلا دین تازه ای ابداع کردیم حالا هیاهو میکنیم که امریکا و صهیونیست دست دارند و به رسول توهین کرده اند؟ این نشان میدهد که کاسبی ما در قبال این هیاهو است و ما داریم کاسبی میکنیم از اسلام و همه چیز.”
آقای نوری زاد سپس با اشاره به وضعیت فعلی کشور سوریه می گوید: “چرا بشار اسد دست به جنگ برد؟ چون به سخنان منتقدان بها نداد و دزدها را بر سر کارگمارد. اکنون به منتقدان التماس میکند که بیایید دولت تشکیل دهیم اما فرصت ها دیگر از دست رفته و من نگران روزی هستم که هواپیماها بر سر تهران و بر سر شهرهای کشور ما حرکت کنند. من به رهبر و به بقیه کسانی که در مسند هستند التماس میکنم که اصلا مملکت مال شما، ما آن را در آینده روشن خواهیم کرد اما اکنون مملکت را به سوی جنگ سوق ندهید. دست از این بازیهای ابلهانه بکشیم و از دیگران دعوت نکنیم که نیروگاه های هسته ای ما را هدف قرار دهند، به قوانین بین المللی تن بسپاریم و کشور را نجات دهیم.”
از آقای نوری زاد می پرسم که با توجه به سخنان تان سایه جنگ را بر سر ایران خیلی جدی می بینید اما آیا فراخوانی که داده اید می تواند از بروز چنین جنگی جلوگیری کند؟ آیا فراخوان شما می تواند در این زمینه موثر باشد؟ او میگوید: “نه خیر. ولی اینکه دست روی دست بگذاریم هم شایسته نیست. من هیچ امیدی ندارم که فراخوان ما موثر باشد چون طرف مقابل درها و گوشها را بسته و نمی خواهد بشنود ولی ما انقدر فریاد می زنیم و التماس میکنیم که دست به گزینه نظامی نبرند و میگوییم اصلا همه ثروت های جامعه مال شما بریزید توی جیب تان اما با کشور چنین نکنید. نکند که ایران به ویرانه ای شبیه افغانستان، لیبی یا سوریه تبدیل شود. من قلبا به مبارک آفرین میگویم که کنار رفت و اجازه نداد خونی در آن کشور ریخته شود؛ به دیکتاتور های تاریخ که مقاومت نکردند و دست به اسلحه نبردند در قلبم آفرین میگویم اما در این جامعه امیدی ندارم چون اسلحه دست کسانی است که تا آخرین فشنگ میخواهند بمانند. امیدی ندارم اما نمیخواهم ساکت باشیم.”