مرگ ، اعدام ، پلیس ، سپاه

هوشنگ اسدی
هوشنگ اسدی

هفت روز هفته  سوم ماه “مهر” به مرگ وخون و اعدام آغشته است. سپاه و پلیس تهدید می کنند.هفته خون و جنون درمهرماه 1388 با اعدام نوجوانی آغاز می شود که برای ششمین بار به پای چوبه دارآورده شده است. مادرمقتول باسنگدلی تمام صندلی را از زیر پای جوانکی که به او التماس می کند، می کشد.

بهنود به نشانه دیگری از جنون مرگ در جمهوری اسلامی تبدیل می شود، وکیلش فریاد می کشد:“قاتل قوه قضائیه است. قاتل قوانین متحجر است.”

روزنامه و سایت ها عکسی از صادق لاریجانی منتشر می کنند که دارد  لبخند زنان لیوان آبی را سر می کشد.انگار به جهان می گوید کشتن برای ما مثل آب خوردن است. مفسران بر این باورند که صادق لاریجانی آمده تا “شرع” را تمام وکمال اجرا کند.

عباس جعفری دولت آبادی، دادستانی که بر صندلی خونین  سعید مرتضوی نشسته است و اولین حضورش یاد آور سیمای اسداله لاجوردی است، می گوید:” قصاص حق اولیای دم است.”

علی لاریجانی، دومین لاریجانی در مسند قدرت با «انتقاد شدید» از طرح برخی شعارها در راهپیمایی «روز قدس» می گوید:” این گونه شعارها عزت اسلام را مخدوش می کند.” منظورش شعار” نه غزه ، نه لبنان، جانم فدای ایران” است.

و برای حفظ این”عزت”، رهبر معنوی و 75 ساله طالبان شیعی لحظه ای از سیاست” چراغ خاموش” فاصله می گیرد. سایت فارسی بی بی سی تیتر زیبائی دارد:” بازگشت مصباح یزدی؛ برخورد با مخالفان چون پلنگ تیر خورده”. و مصباح “ غضب” را توجیه مذهبی می کند،آن را ضروری می شمارد ووعده بهشت به کسانی می دهد که “غضب” را در راه” اسلام” مورد استفاده قرار دهند.

مجید محمدی صحنه را به تمامی توصیف می کند و رهبران اصلاح طلب ومردم را “ در برابر حکومت غدار وهیولای سپاه” می بیند.

وهیولا  چون پلنگ تیرخورده درتمام هفته چنگ و دندان نشان می دهد. یک فرمانده سپاه خواستار آن می شود که سپاهیان را جانشین اساتید سکولار کنند. یک مقام پلیس، هم از گسترش فعالیت پلیس درمدارس خبر می دهد و هم طالب این است  که کتب های درسی را پلیس تدوین کند.

پاسخ دانشجویان که اعتراضشان از دانشگاهی به دانشگاهی گسترش می یابد، گاز اشک آور است.

باز هم خبر اعدام می رسد. سه نفر از تظاهر کنندگان علیه کودتا چیان به اعدام محکوم شده اند. بلافاصله معلوم می شود که این سه نفر پیش از حوادث مربوط به انتخابات دستگیر شده اند. سیستم امنیتی بازمانده از سعیدامامی باهمان روش، این سه جوان بیگناه را فریب داده که اعتراف کنند به دستور دشمن دست به خرابکاری و بمب  گذاری زده اند تا بعد آزاد شان کنند. سه جوان جشن آزادی گرفته اند که خبر اعدامشان می رسد.

ناظران سیاسی- از جمله فاطمه حقیقت جو- می گویند:” این نقشه زمینه ساز سرکوب و اعدام های بیشتر است.”

 ناصر کاخساز بادرایت تمام تحلیل می کند که انتساب سه فرد اعدامی به انجمن پادشاهی و سازمان مجاهدین،آغاز حرکتی است که از حاشیه به متن می رسد و زمینه اعدام ساختارشکنان را فراهم می سازد.

حسین مرعشی می گوید که فرماندهان سپاه می خواهند« به سمت فاز دوم دستگیری‌ها و برخوردها بروند و عناصر اصلی اصلاحات را که قرار است در راه سبز امید در کنار یکدیگر باشند، از صحنه خارج و حتی دستگیر کنند.»

مهدوی کنی هم که در دو قدمی گور ایستاده، پیدایش می شود و گویا برای اثبات  نظریه مرعشی  خواهان این می شود که موسوی وکروبی و خاتمی توبه کنند و یا با آنها بر خورد شود. پیداست بدستور”رهبر ارکستر” سازها بصدا درآمده است. عباس جعفری دولت آبادی که گفتی قصد دارد راه لاجوری و مرتضوی را یک شبه  برود، رسیدگی دادگاه روحانیت به اظهارات کروبی راکلید می زند. ظاهرا بعد از موسوی خوئینی ها وعبداله نوری نوبت به شیخ دلاور اصلاحات رسیده است.

اواسط هفته معلوم می شود”اسکناس” ها هم مایه دردسر شده اند و باید آنهارا حذف کرد. آخر اسکناس ها با شعارهای مرگ بردیکتاتور وتصاویر ندا در سراسر ایران درپروازند. این کبوتران سبز خبرمی آورند که سبزهای شیرازآماده “ استقبال جانانه” از رئیس دولت کودتا شده اند.  راه حل این مشکل هم سرکوب است. زمینه سازی برای ایجاد بحران در شیراز، حذف آیت اله دستغیب ومقابله با مردم.

مردمی که سپاه بزرگ آنها تدارک سیزدهم آبان سبزرا می بیند.  اولین شعارها  هم در شبکه های اجتماعی پخش می شود:

کمی بوی کهنگی می دهد و از نام ایران خالی است. اما هنوز فرصت هست. حتما بچه های سبز شعار سیزدهم آبان را هم با نام نامی ایران مزین خواهند کرد.

بر این زمینه مردمی است که تابش ـ رئیس اقلیت اصلاح طلب- مجلس می گوید:” ماه عسل قوه قضائیه تمام شده است.” اوخواستارآزادی همه دستگیر شدگان بعد از انتخابات است. کروبی وموسوی دیدار بامعنائی دارند و درحضور خبرنگاران. محمدخاتمی به صراحت تمام می گوید:” مطمئن باشید مردم از راه خود برنمی گردند.” و حسین مرعشی آینده را چنین می بیند :” من امروز قاطعانه معتقدم اصیل‌ترین راه همین  است که مهندس موسوی  به عنوان راه سبز امید اعلام کرده‌اند؛ آنچه این روزها به عنوان جنبش مردمی مطرح می‌شود بسیار تعیین‌کننده‌تر است و نهادهای قدرت نه به لحاظ ساختاری و نه به لحاظ قانونی نمی‌توانند برای یک دوره طولانی در مقابل این اراده مردم و قهر مردم ایستادگی کنند و در نهایت ناچارند تسلیم خواست مردم شوند. “

 

مردم در صحنه اند. و جهان به آنها می نگردو راه خود را انتخاب می کند. اوباما که جایزه صلح رابرده آن را از جمله به ندا تقدیم می کند. سازمان ملل خواستار بازنگری درحکم سه متهم حوادث انتخابات می شود.

طرح تحریم گازو نفت ایران در شرایطی در سنای آمریکا مطرح می گردد که خبرمی رسد کشور جیبی قطر باز هم در بهره برداری از میدان گازی پارس جنوبی- یکی از بزرگترین مخازن گازی جهان- از جمهوری اسلامی جلوافتاده است. این برتری ده سال است ادامه دارد.

در شمال ایران ترکیه وارد مناسبات نوینی بادشمن دیرین خود ارمنستان شده است. گروهی از کارشناسان می گویند نشانه های سیاسی در منطقه قفقاز حاکی از آن است که ترکیه در حال پررنگ کردن حضور خود است و تحولات به گونه ای در حال رقم خوردن است که در آینده نه چندان دور، فضا را برای ایران در منطقه قفقاز تنگتر خواهد کرد.

کمی دورتر عبد الله بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان سعودی از سفر  سوریه  بر می گردد .روزنامه وال استریت جورنال ارزیابی می کند که هدف از این سفر، تلاش عربستان برای “دور کردن سوریه از هم پیمانی با جمهوری اسلامی ایران، و نزدیک کردن آن به محور حکومت های میانه روی عرب ” است.

هیلاری کلینتون که می گوید« جهان تا ابد منتظر ایران نمی‌ماند » به روسیه می رود. بعقیده تحلیگران« سفر کلینتون به روسیه برای همراه کردن رسمی این کشوربا تحریم ها علیه جمهوری اسلامی است.»

برخی اخبار حکایت دارد که حتی «نظام» هم به این نتیجه رسیده است که« نمی توان به روسیه تکیه کرد.» و علت عقب نشینی د رمذاکرات ژنو را هم رسیدن به همین نتیجه می دانند.

هفته ای که با اعدام شروع می شود و درمیانه اش تقاضای پناهندگی دختر مهدی کلهر- مشاور ارشد رئیس دولت کودتا-  از آلمان،جنجال می آفریند؛ با پیش بینی خطر نزدیک مرگ رهبر جمهوری اسلامی به پایان می رسد. شایعه پرس می گوید که سه پزشک معتمد بصورت بسیار فوری به بالین آیت اله خامنه ای احضار شده اند. برخی ناظران اقدامات پیش از فوت آیت اله خمینی و از جمله حذف آیت اله منتظری را بیاد می آورند وکودتای 22 خرداد را  سیاست فرار به جلوی سپاهیان برای زمان بعد از رحلت رهبر جمهوری اسلامی ارزیابی می کنند.

از قضا روز چهارشنبه هم چنان که تقویم رسمی جمهوری اسلامی می گوید مصادف است با” شهادت امام جعفر صادق” و تعطیل. امروز هم رسما تعطیل می شود. کاروان های سبز روانه شمالند تامردم نفسی بکشند. در راه برنج زاران را می بینند که می خشکند، مزارع چای را شاهدند که در اختیار بساز و بفروش های جمهوری اسلامی هستند و باغ های لیمو را که عطرشان قربانی  دولتی می شود که وزیرخارجه اش ملت خود را” تجارت پیشه” معرفی می کند.

پایان هفته سوم مهر، انتهای جهان و ایران نیست. ویرانی مهرماه با خون و خشونت، نابودی مهر نیست.

مهر راستین بر خواهد آمد و ققنوس ایران ازاین آتش هم پر خواهد کشید. دست دردست، اجرای جدید سرود ای ایران را بخوانیم و به جانب فصل های سبز برویم. اولین منزلگاه در راه، سیزدهم آبان است.