بیش از 9 روز ازدستگیری محبوبه عباسقلی زاده وشادی صدر دو تن از اعضای فعال جنبش زنان ایران می گذرد، درحالی که خبرهای نگران کننده ای از روند رسیدگی به پرونده آنها، اتهامات جدید و همچنین احتمال استفاده از فشاهای روانی به منظور اخذ اعترافات ساختگی به گوش می رسد. شنیده شده تلاش های صورت گرفته تا از طریق برخی مقامات عالی قضایی مقدمات آزادی افراد یاد شده فراهم آید. با این وجود باطرح اتهامات جدید ممکن است مسیر دیگری برای این پرونده رقم بخورد. مرم امی دختر محبوبه عباسقلی زاده درگفت و گویی با “روز” نگرانی ها و شنیده های خود در موردروند رسیدگی و پیگیری های مربوط به پرونده مادرش را با ما در میان گذاشته است:
طی چند روز دستگیری خانم عباسقلی زاده آیا خبر مستقیمی ازوی دارید؟
الان بیش ازهشت روز از دستگیری مادرم می گذرد هیچ تلفن نکرده است وما شدیدا نگران حالش هستیم. حتی شادی صدر در این مدت دو بار با خانوادهاش تماس گرفته، اما مادرم هیچ. به همین جهت با توجه به تجربه دستگیری قبلی نگران آن هستیم که یا در حال شکنجه سفید او باشند تا اعتراف های بی پایه واساس از وی بگیرند، یا آنچنان حالش وخیم باشد که نتواند صحبت کند. دفعه قبل که بیست و چند روز در زندان انفرادی وچند روزی هم دربند عمومی بود. آن چند روزی که دربند انفرادی بود می گفتند که دربند عمومی است اما واقعیت این است که درشرایط بسیارتوهین آمیزی درزندان انفرادی بود. دفعه قبل بعد ازچند روزدستگیری با ما تماس گرفت. اما این زمان طولانی خیلی مشکوک است.
از اتهام های وارد شده و نحوه رسیدگی به پرونده آیا اطلاعاتی دراختیاردارید؟
اول سه تا اتهام زده بودند، که مشابه اتهام هایی است که به بقیه سی ویک نفر زده بودند. اما قاضی حداد در دیدار با وکلای مادرم دو اتهام دیگر اضافه کرده است که همان طور که وکلای وی می گویند غیرقانونی است که بازجویی را با اتهامی شروع کنی و در حین بازجویی سعی کنی اتهام های جدیدی را به دست بیاوری. آنها طی چند روزگذشته ازدستگیری به بهانه تجمع استفاده کرده اند و در پناه آن روی اتهام های جدیدی کارکرده اند. ما نگران هستیم که جریان پرونده را به اتهام دیگری بکشانند. کما اینکه شنیدم بعد ازدستگیری دفعه قبل همیشه تهدید هایی بوده است. نگران هستیم برای اینکه حمایت ازپرونده دستگیری ها را قطع کنند، اتهامات دیگری را مطرح کنند. حداد صریحا اتهام های جدیدی مطرح کرده تا در سایه شان بتوانند آنها را نگهدارند.
آیاکسی ازمسئولان با شما درتماس بوده است؟ برای آوردن وثیقه مثلا؟
هیچ. فقط ازاعضای خانواده مان خواسته شده که بروند و توضیحاتی بدهند که جواب داده اند تا وقتی که احضاریه قانونی نباشد مراجعه نمی کنند. بعد تهدید کرده اند که اگر نیایید دستگیرتان می کنیم.
آیا ازکسانی که دربازداشت بوده اند درخصوص افراد دیگر وازجمله مادرتان پرسش هایی شده است؟
بله، بازجویان خواسته اند تفرقه افکنی کنند. برای مثال گفته اند با طناب پوسیده اینها درچاه نروید!یا اینکه مثلا “چه ارتباطی با اینها داشته اید؟ برای اینها چه کارهایی می کردید؟ چرا به دفتر اینها رفت وآمد داشتید” … و سعی کردند بگویند اینها می خواهند خودشان را مطرح کنند ولی شماها آدمهای خوبی هستید، و از این جوربازهای های روانی.
خود شما طولانی شدن بازجویی را ناشی ازچه عاملی می دانید؟
ببینید، آیت الله شاهرودی دوسال پیش بعد ازشکنجه های مختلف وآزاراذیت های روانی که به همه دادند پرونده [مادرم] را بست و بقیه [سایر متهمان پرونده “وبلاگ نویسان”] را هم تبرئه کرد. اما دوباره این کار را تکرار می کنند تا به خواسته هایی که دفعه قبل می خواستند برسند را پیگیری کنند. درحالی که وقتی رییس قوه قضاییه یک مملکت حکم تبرئه می دهد که مامورین نباید به فکر انتفام جویی باشند! بلکه باید اشتباهاتشان را بپذیرند. درپروند قبلی قرار بود متخلفان پرونده ازجمله بازجویان، مورد سوال قرار گیرند ودر برابراعمال خلافی که انجام داده اند طبق قول مسئولین پاسخگو باشند. اما دوباره همان افراد دست اندر کار بازجویی پرونده شده اند. اما راهی به جایی نمی برند، چون جنبش فمینیستی سیاسی نیست و اپوزیسیون هم نیست، افرادی هستند که همه عاشق کشورشان هستند وبا هردولتی می توانندبرای برقراری عدالت وحقوق برابر کارکنند. بنابراین کار جالبی نیست که با توجه به این اوضاع مملکت دارند انجام می دهند… به هرحال آقای شاهرودی حتما می دانند ماجرا چه خبر است….
وضعیت دیگر اعضای خانواده درچنین وضعیتی چطور است؟
وضع روحی خواهرم خیلی بد است وبسیار افسرده شده است. او برای کنکورباید درس بخواند اما تمرکز ندارد خودم دانشجو هستم درشهر زنجان اما مجبور شدم برگردم…خواهر پشت تلفن نشسته… مادرم زنگ بزند، اما می گوید منتظر است از در بیاید تو با این قول هایی که آقایان زیر لفظی می دهند.هرلحظه منتظر است مادرم بیاید بگوید وثیقه را بگیرد…شبها هم خوابمان نمی برد. چون پدرم با ما زندگی نمی کند تنهاییم ومی ترسیم همه اش که پلیس مثل گشتاپوربریزد خانه ونگرانی چنین صحنه هایی کلافه مان کرده است.
دیدار اعضای خانواده شما و خانم صدر با آقای کروبی چطور بوده است؟
من به دیدار ایشان نرفتم، اعضای خانواده و بچه هایی که رفته بودند گفتند آقای کروبی با آغوش باز استقبال کردند وقول داده بودند نامه ای تنظیم شده به مسئولین عالی رتبه قضایی داده شود. اما بند 209 زیر دست آقای شاهرودی نیست که با تلفن ایشان درست شود… اما دارند پیگیری می کنند….آقای باقی از انجمن دفاع از زندانیان، کانون وکلا و دیگران هم پیگیر هستند. کانون وکلا به خاطر شادی صدر که بعد از انجام وظیقه وکالت از دادگاه آمده بیرون وگرفتندش….
ما کشورمان را دوست داریم. من فکر می کنم دراین اوضاع سیاسی مملکت به خاطر پرونده هسته ای ، و در شرایطی که گروه های مخالف ایران فعال هستند، به جای اینکه بیاییم کسانی که سعی می کنند وجهه کشور را بهتر کنند را تخریب بکنیم ( و در واقع چهره کشور راتخریب کنیم)، بهتر است فکر مملکت باشیم. من که نمی توانم ساکت باشم، مطبوعات الان سکوت کرده اند… تنها کسی که حرف من را می زند فقط رادیوهای خارجی هستند من فقط باید ازانجا صحبت کنم ومن نمی خواهم این اتفاق بیافتد… اما نمی گذارند حرف ما به گوش کسی برسد.
فکرمی کنید موضوع سکوت رسانه ها وپوشش ندادن خبرهای دستگیری های اخیرهدایت شده است؟
من مطمئن هستم. با چند تا ازخبرنگاران صحبت کردم گفتند که بعد از خبری که پوشش داده بودند از دفعه بعد بخشنامه آمده بود که کاملا این قصیه را سانسورکنید اینجوری نیست که روزنامه ها نخواهند، اجازه ندارند.
خبرگزاری ها هم علی رغم اینکه می خواهند با ترس ولرز یک چیزی می نویسند. درحالی که این خبر خیلی مهم است. امروز مرضیه مرتاضی، درجبهه مشارکت می گفت، یک درخت سرمایه ملی برای کشوراست وما این همه درموردش صحبت می کنیم اما درمورد این دوآدم یک کلمه هم به روی خودمان نمی اوریم واین دونفر درزندان هستند. او گفت که وقتی درزندان بودیم فهمیدیم که اینها دارند نسخه این دونفر را می پیچند ومی خواهند کاری کنند که اینها وقتی آزاد می شوند نتوانند ادامه کار بدهند درحالی که همه این کارها به نفع زنان مملکت بوده است.
(عکس: آرش آشوری نیا، وب سایت کسوف)