برادران علایی، قربانی برنامه تبلیغاتی اطلاعات

نویسنده

» گفت وگو با هادی قائمی

hadighaemi.jpg

دیروز سه سازمان دیده بان حقوق بشر، پزشکان مدافع حقوق بشر و کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران با انتشاربیانیه ای خواستار آزادی برادران علایی شدند که به گفته بیانیه، درمیان چهارشهروندی هستند که مقامات ایرانی از آنها به عنوان براندازان نظام یاد کرده اند. هادی قائمی سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در گفت وگو با روز جزییات بیشتری را درخصوص این بیانیه و روند این پرونده مطرح کرده است. این گفت وگو را می خوانید.

با توجه به چه شواهد و قرائنی شما معتقد هستید که برادران آرش وکامیارعلایی جزو چهار شهروندی هستند که به گفته سخنگوی قوه قضاییه در آنچه براندازی نرم نامیده شده دست داشته اند؟

بنا به تایید منابع موثق در ایران که از پرونده آگاهی دارند دو نفر از متهمان پرونده برادران علایی می باشند و تا کنون اطلاعی در مورد دو نفر دیگر کسب نشده است. سخنان آقای جمشیدی در آخرین کنفرانس مطبوعاتی شان کاملا مطابق با اظهاراتی بود که قبلا، مقامات - از جمله شخص ایشان- در مورد این پرونده بیان کرده بودند. گروه های حقوق بشر که این پرونده را دنبال می کنند برطبق اطلاعات کسب شده متقاعد شده اند که سخنان آقای جمشیدی در رابطه با پرونده برادران علایی است.

چرا خواستار آزادی برادران علایی هستید؟

این دو برادر پزشک، در مبارزه با ایذر و اعتیاد به مواد مخدر درایران و منطقه بسیار پیشگام بوده و در سطح جهانی شناخته شده هستند. برطبق همه قراپن این دو برادر افرادی غیرسیاسی بوده و تمام توانایی خود را وقف ارتقای بهداشت عمومی کرده اند. بازداشت و دادرسی و دادگاه آنها بسیار ناعادلانه بوده است.

چه مشکلات حقوقیی در مسیربررسی پرونده آنها وجود داشته است؟

بازداشت این دو نفر تحت عنوان تحقیقات، بیش از چهار ماهی که آیین دادرسی ایران اجازه می دهد به طول کشید. با وجود آنکه باید با گذاشتن وثیقه آزاد می شدند، چنین امکانی به وجود نیامد. دادگاه آنها با چنین اتهامات سنگینی فقط یک روز طول کشید و دادستان از اراپه تمامی شواهد در دادگاه خودداری کرد. درنتیجه، برادران علایی نتوانستند از خود در قبال این اتهامات دفاع کنند. همچنین برطبق اطلاعات ما شواهدی که برعلیه آنها اراپه شده به هیچ وجه با اتهامات همخوانی ندارد.

آیا اطلاع دارید محور اصلی شواهدی که مطرح شده چیست؟

برطبق اطلاعات ما شواهد اراپه شده برای اثبات اتهامات، براساس سفرها و حضور آنها در کنفرانس های بین المللی بوده است و تلاش هایی که برای حضور دیگر متخصصین ایرانی در چنین مجامع بین المللی انجام داده اند. باتوجه به آنکه تمامی این نشست ها در زمینه ارتقای بهداشت عمومی و در رابطه با تخصص های آنها بوده، اتهام راه انداختن شبکه جاسوسی یا اتهام براندازی نرم با این گونه فعالیت های حرفه ای و پزشکی همخوانی ندارد.

بر طبق چه شواهدی مقامات این فعالیت ها را به سازمان سیا و دولت آمریکا ربط داده اند؟

این دقیقا سوالی است که دادستان و قوه قضاییه باید به آن پاسخ بدهند. البته، آقای محسنی اژه ای وزیر اطلاعات امروز اعلام کردند که هیچ نیازی برای برملا کردن این اطلاعات نیست. اما بسیارمهم است که گفته شود تمامی فعالیت های این دو پزشک با اطلاع دولت ایران و اجازه آن انجام شده است. از جمله مشارکت آنان در هماهنگی سمیناری در آبان سال ۸۵ در ایالات متحده که در راستای یک برنامه تبادل تجربیات حرفه ای در زمینه بهداشت عمومی انجام گرفت واین دو برادر در آن شرکت کردند و افرادی را از ایران به آنجا آوردند، که همه اینها با آگاهی کامل دولت ایران و اجازه آن انجام شد و حتی نماینده ای از دولت ایران برای یک روز در این برنامه شرکت کرد. اگر منظور قوه قضاییه از اتهام شبکه جاسوسی و ارتباط با دولت آمریکا این چنین فعالیت هایی باشد، این حداکثر بی عدالتی و تعقیب توهماتی است که سالهاست بر دستگاه های اطلاعاتی و قوه قضاییه سایه انداخته است.

چرا این نوع فعالیت های حرفه ای را وزارت اطلاعات و قوه قضاییه ممکن است به براندازی تعبیر کنند؟

ببینید، این فعالیت ها کاملا آشکار، شفاف و با اجازه دولت ایران بوده و هیچ مبنای سیاسی هم نداشته است. اما درحال حاضر وزارت اطلاعات ایران مصر است به نحوی ثابت کند که در قبال سیاست های آمریکا در ایران موفق و بیدار است و از آنجایی که هر دو دولت آمریکا و ایران در درگیری های لفظی های خود یکدیگر را به چالش می کشند این دو برادر قربانی این ترفند تبلیغاتی وزارت اطلاعات شده اند و متاسفانه قوه قضاییه هم با این برنامه های تبلیغاتی همکاری می کند.

فکرمی کنید چه آینده ای در انتظار برداران علایی است؟

اگر قوه قضاییه ایران کمترین نگاهی به عدالت دارد، قاضی این پرونده با توجه به فقدان شواهد باید آنها را تبرئه کند. اگر فکر می کنند شواهد محکمی دارند باید آن را به جامعه بین المللی ارائه دهند، و گر نه محکومیت این دو برادر نه تنها چهره حقوق بشر ایران را بیش از این مخدوش می کند و در راستای منافع ملی ایران نیست و به آن صدمه فراوانی می زند، بلکه کل مبحث بهداشت عمومی به خصوص مبارزه با ایدز را که نیاز شدید به همکاری های جهانی دارد، تضعیف و فعالان آن را در بیم وهراس فرو می برد. هزینه چنین وضعیتی را تنها ملت ایران خواهد داد، با عدم دسترسی به تخصص های بین المللی و عدم حضور در محافل علمی جهانی.