- هرکسی میتواند از ما سئوال کند که پس از ۳۵ سال چه کار کردهایم؟
سومین هفته تیراست وعلی جنتی وزیرارشاد، این پرسش رادرمیان می گذارد. رئیسش حسن روحانی، رئیس جمهور مورد اعتماد مقام رهبری، پاسخگوئی یک سال ازاین ۳۵ سال را دروظیفه خود می داند:
- ما به مردم وعده دادیم که کشور را از مسیر بسیار سخت دیروز به مسیری آسانتر و راحتتر عودت خواهیم داد. یک سال از آن وعده ما گذشته و از آن روزهایی که به مردم قول دادیم یک چهارم زمانمان صرف شده است. باید بررسی کنیم که آیا به یک چهارم وعدهای که به مردم دادیم عمل شده است. اگر نشده باید از مردم عذرخواهی کنیم.
رویدادها، سالگردها وسخنان مقامات “نظام”، با پرتو افکنی فقط بردو حادثه مهم و اوضاع و احوال کنونی، مشتی، نمونه خروار ۳۵ ساله را در برابرهر پرسشگری می گذارد.
آخرین روز هفته برای “نگاه هفته” چهارشنبه و مصادف است با سالگرد سرکوب اعتراض دانشجویی در۱۸ تیر۱۳۸۷. سخنان ر ئیس جمهورفعلی که در آن روز دبیرشورای امنیت ملی بود و شخصا دستور سرکوب قیام دانشجوئی را صادر کرد، در فضای مجازی بازنشر می یابد و این خطوطش برجسته می شود: “اینها پستتر از آن هستند که برانداز نام گیرند. در کجای دنیا حرکتهای آشوبطلبانه تحمل میشود؟ لازم میدانم از نیروی انتظامی به خاطر تلاشهای شبانهروزیاش در این چند روز، از نیروی عزیز و قهرمان بسیج و همچنین پرسنل بیدار وزارت اطلاعات تشکر، سپاسگزاری و قدردانی نمایم که تلاش و فعالیت فوقالعادهای در این چند روز داشتهاند”.
محمد حسین نجات، مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران که در همان سال فرماندهی قرارگاه ثارالله سپاه را بعهده داشت و از سال ۱۳۷۹ “مسئول حفاظت از بیت رهبر جمهوری اسلامی” شد، حرف های با مزه ای در باره سرکوب جنبش سبزمی زند: “نیروی انتظامی در جریان اعتراضهای سال ۸۸ با غذا و نوشابه از بازداشت شدگان پذیرایی میکرد، زنان و دختران معترض را تا دم در خانه، همراهی کرده و تحویل خانوادههایشان میدادند. اگر دردنیا بگردید کسی به این خوبی با متهم برخورد نمیکند”.
آنقدر با متهمان بخوبی رفتار کردندکه ندا وسهراب و دیگرجانباختگان سال ۸۸ بر اثر زیاده روی در مصرف غذا و نوشابه جان خود رااز دست دادند. رهبران جنبش سبز هم دچار “ملاطفت” شده و به حصری چنان افتادندکه رهایی ازآن تنها با توبه ممکن است و یا مرگ. به تشخیص شخص شخیص “مقام رهبری”، جرم نخست وزیر امام ورئیس مجلسش “خیانت” است و حکمشان”سنگین”. ازسرمهرو لطف است که “حضرت آقا” پوشیده می گویند وپایواران “نظام” مُهر ازحکمی که معلوم نیست در کدام دادگاه و پس ازکدام محاکمه صادر شده است، برمی دارند. روزنامه رسالت، موسوی و کروبی را “محارب و باغی” می خواند و برایشان حکم “اعدام” صادر می کند. چهار روشنفکر دینی جنبه های گوناگون این “حکم” را مورد بررسی قرار می دهند وآینه ای تمام در برابر جمهوری اسلامی ۳۵ ساله می گذارند.
رئیس جمهور اسبق - محمد خاتمی- ممنوع الخروج بود، حالا هم برایش حکم “ممنوعالتصویر و ممنوعالخروج و ممنوعالبیان ” شدن درخواست می کنند. معلوم می شود ده “نماینده” امضاء کننده این درخواست، از زبان “یار” سخن می گویند.
جواد کریمی قدوسی – یکی از این نمایندگان- در نقل قولی تکذیب نشده، فرمان خصوصی آقای خامنه ای را عمومی می کند: “خاتمی یاغی و طغیانگر نسبت به نظام است و باید رسانهها، اصولگرایان و نخبگان نسبت به او موضعگیری کنند زیرا او از عناصر فتنه است و نباید فضا برایش امن شود”.
علی مطهری می گوید: “بهتر بود حکم ممنوعالحیاتی ایشان را هم ذکر میکردند تا خیال خودشان را راحت کرده باشند”. غلامحسین کرباسچی، که سابقه داغ و درفش و زندان را دارد، به طنز مژده می دهد که: “به زودی حکم ممنوع التنفسی صادر می کنند”.
دراینجا یک قاضی کارکشته که در دادن “حکم ممنوع التنفسی” ید طولایی دارد، دری دیگر از درهای عطوفت جمهوری اسلامی را می گشاید. مصطفی پورمحمدی، از قضات دادگاه مرگ سال ۶۷ و وزیر دادگستری روحانی، میگوید: “وزارت دادگستری طرف حساب این موضوع نیست و برای کسی حکم ممنوعالخروجی صادر نمیکند”.
بنزین پتروشیمی که در زمان رئیس جمهور سابق توزیع می شد تا خود کفایی و عدم تاثیر تحریم هارا به اثبات برساند، درآزمایشگاهی درآلمان بررسی واعلام می شودکه حاوی ۲۰ درصد سرب اضافی است. مردان احمدی نژاد، از بدهکاران بزرگ بانکی از کار در می آیند؛ و صدالبته دکتر محمود احمدی نژاد راست راست برای خودش می گردد.
محمد باقر قالیباف از نامزدهای ریاست جمهوری که درپشت موتورهزار، تظاهرکنندگان سال ۸۸ را “چوب زنی” می کرد، سر از معامله ۲۰ هزار میلیارد تومانی شهرداری تهران و سپاه پاسداران در می آورد که بی اطلاع شورای شهر انجام شده است.
روزنامه نگار دیگری برای اجرای حکم به زندان میرود وهمکاران “روز” در تیتر زیبائی سرنوشت روزنامه نگاران ایرانی را ثبت می کنند: “شلاق، حکم آشنای حکومت برای روزنامهنگاران”.
علی یونسی، وزیر اطلاعات اسبق که دستیار ویژه حسن روحانی در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی، می گوید: “عدهای اساسا نام بردن از حقوق اقلیتهای مذهبی و دینی و اقوام را برنمیتابند”.
و همه راهها به داعش می رسد. واشنگتن پست می نویسد: “اشتباه محاسبه سلیمانی، ایران را در چشم انداز فاجعه قرار داده است”. روزنامه آمریکائی، سیاست خارجی آیت اله خامنه ای را که توسط سردار قاسم سلیمانی به اجرادر می آید، در چند خط خلاصه می کند: “عملیات بی رحمانه سلیمانی در سوریه، لبنان و سپس در عراق، اکنون تندروهای سنی عرب را به صحنه آورده است. این سردار با خطاهای مکرر خود فرصت های گرانبهایی را در مسیر حفظ منافع ایران از دست داد. اوبا تندروهای حکومت سوریه متحد شد، و اکنون آنها در عراق هم جاپای محکمی بازکرده اند، و با مشارکت میانه روها در دولت عراق مخالفت کرد و داعش اکنون دارد از آن بهره برداری می کند”.
مجیدمحمدی – تحلیگر سیاسی- نقش آیت اله خامنه ای را در بر پائی جنگ شیعه و سنی یا جنگ اسلامگرایان شیعه و سنی، مورد بررسی قرار می دهد.
و نیکلاس برنز، دیپلمات پیشین و استاد دانشگاه هاروارد، در نشریه آمریکایی باستن گلوب، وضعیت خاورمیانه امروز را ترسیم می کند: “خاورمیانه به نقطه انفجار می رسد”.
هفته به پایان می رسد. سخنان وزیر ارشاد دولت روحانی و نامه سرگشاده چهار روشنفکر دینی، فشرده رویدادهای هفته رابادو تصویر عمومی همراه می سازد تابه این پرسش وزیر ارشاد:
ـ پس از ۳۵ سال چه کار کردهایم؟
پاسخ داده شود.
علی جنتی می گوید: “نگران آینده کشور، وضع اقتصاد، میلیونها جوان بیکار که نمیتوانند ازدواج کنند و نمیتوانند مسکن بخرند هستیم که همه اینها امالفساد است. سرقت در حال افزایش است، فساد اخلاقی زیاد شده، سن روسپیگری پایین آمده و بنیان خانواده دچار آسیب شده، که ناشی از همین مشکلات است… جامعه ما دچار دروغ و جوسازیهای بیجهت شده است و اینها مایه نگرانی است”.
عبدالعلی بازرگان، محسن کدیور، صدیقه وسمقی و حسن یوسفیاشکوری خطاب به آیت اله خامنه ای می نویسند: “راهی که شما عملا پیش گرفتهاید و با نقض گسترده قانون اساسی، کشور را با بحرانهای متعدد به پرتگاه استبداد مطلقه و حکومت خودکامه شخصی سوق داده و قوای امنیتی ونظامی را به اتکای ارز نفتی، بر مقدرات شهروندان مسلط کردهاید”.
خانم ها!آقایان!
روز آخرهفته، قاضی شرعی که پسرانش را اعدام کردو بسیار حکم “ممنوع التنفس” برای بیگناهان نوشت، چنان بی نفس می شود که گفتی هرگز نبوده است.
نودمین سال ترور شاعر آزادی میر زاده عشقی است که در نخستین اپرای ایرانی، سرود:
این خرابه ایران نیست ایران کجاست؟
آنچه من دیدم دراین قصر خراب
بد به بیداری خدایا یا به خواب؟
پادشاهان را همه اندوهگین
دیدم اندر ماتم ایران زمین
ننگ خود دانندمان اجدادمان
ای خدا دیگر برس بر دادمان