نفس پخش یک برنامه مانند مسابقات جام جهانی فوتبال در مکان فرهنگی همچون سینما، میتواند به نحوی تعامل گروههای مختلف را در بر داشته باشد و یک فضای شاد و فرحانگیز را برای مخاطبینی که اکثر آنها نیز از نسل جوان این سرزمین هستند، فراهم آورد. این قضیه مسلما به حوزه فرهنگ مربوط میشود نه امنیت. معتقدم که نیروی انتظامی باید نگاهی امنیتی به صورت مسالهها داشته باشد، نگاه فرهنگی کار نیروی انتظامی نیست. آنچه مربوط به این نهاد میشود برقراری امنیت در جامعه است. اگر از پخش اینگونه مسابقات که هر چند سال روی میدهد ممانعت شود و اجازه داده نشود که مردم در یک مکان عمومی به تماشای برنامههای مورد علاقهشان بنشینند، میتواند پیامدهای فرهنگی زیادی داشته باشد. مهم این است که مردم احساس کنند یا در واقع یاد بگیرند که چگونه در فضای فرهنگی با یک مساله ورزشی و هیجانانگیز برخورد درست و فرهنگی داشته باشند و آنجا جایگاه فرهنگی خود را پیدا کنند. اینجاست که میتوانیم به مردم یاد دهیم که در تعامل فرهنگی با یکدیگر و در بهرهگیری از فرصتهای فرهنگی رفتار خود را به رفتاری بهنجار و مورد پسند بدل کنند. به گونهیی که دیگر شاهد ناهنجاریهایی که مورد اشاره فرمانده نیروی انتظامی قرار گرفت نباشیم. ممکن است در یک مقطعی و در زمان اجرای آن تنشهایی ایجاد شود و اینجاست که وظیفه نیروی انتظامی تعریف میشود آن هم نه با برخورد فیزیکی و درگیر شدن بلکه با هدایت کردن مجموعه و با حفاظت و حراست از کسانی که قصد تجربه کردن این فضا را دارند و میخواهند نحوه رفتار در اینگونه اماکن را یاد بگیرند، لذا معتقدم نیروی انتظامی اجازه دهد که تصمیمگیری در مورد این مساله در شورای اجتماعی کشور انجام شود و این شورا مبنی بر پخش یا عدم پخش آن نظر دهد، نه اینکه نیروی انتظامی به تنهایی در این قضیه تصمیمگیر باشد. در واقع نیروی انتظامی تامینکننده امنیت اجتماعی مردم است و تامین این امنیت در صورتی میتواند فراهم شود که مردم یک فعالیت اجتماعی داشته و در عرصههای اجتماعی و فرهنگی حضور پررنگ داشته باشند و به نوعی با انجام آن کار اجتماعی بتوانند رفتار خود را اگر نابهنجاری در آن دیده میشود در آینده نزدیک بهنجار و اجتماعی کنند.
در واقع مسابقات جام جهانی فوتبال و ایده پخش مستقیم آن از سینماها، فرصتی است که برای عرضه فرهنگ ایرانی ایجاد شده و اقتضای فرهنگ ایرانی این است که خود را در این عرصهها به نمایش بگذارد و از این فرصت بهترین استفاده را ببرد.
مهمترین اثر این پدیده را شاید میتوان ایجاد این اعتماد در باور مردم دانست که میتوانند حضور پررنگ در حوزههای اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و… داشته و به نحوی نیز پاسخگوی کار فردی خود باشند و آنگونه که دوست دارند در یک فضای شاد و طربانگیز قرار بگیرند، بدون اینکه کوچکترین بیهنجاری از خود به نمایش بگذارند.
قطعا تجربه شادمانی کردن در کنار هم این اثر را در جامعه خواهد داشت و در آینده نیز مردم میتوانند یاد بگیرند با هم و در کنار هم به پیشرفت فرهنگ جامعه کمک کنند. در آینده نیز در جامعه ما این اثر را بگذارد تا ایرانیان از خمودی و رخوت و بیتفاوتی و… خارج شوند و در عرصههای فرهنگی و اجتماعی فعال شده و حضور داشته باشند، مضافا اینکه بسیاری از فنون و مصادیق اجتماعی شدن را یاد میگیرند که میتوان آن را امری بسیار مفید برای معرفی فرهنگ ایرانی دانست.
منبع: اعتماد، پانزده اردیبهشت