مقاله چند روز پیش نیویورکتایمز پیرامون یک کیسه پر از پول که در هواپیما از سوی مسوولان ایرانی به داوودزی معاون حامد کرزی رئیسجمهور افغانستان داده شده و یکی از نزدیکان خود کرزی منبع درز آن بوده هنوز موضوع داغ سایتهای ایرانی و افغانی است. شفافسازی و نیز توضیح کارشناسی سخنگوی وزارت خارجه پیرامون روابط خارجی با همسایه مهم و حساسی مانند افغانستان میتوانست خبر داغ سایتها را به یک خبر کاملاً عادی مبدل سازد. نیویورکتایمز یک بنگاه خبری کارآمد و به لحاظ پرستیژ مطبوعاتی قدرقدرتی رسانهای است، اما به دلیل اینکه در اکثر موارد سخنگوی وزارت خارجه و منافع امریکاست،
در رقابت بین نفوذ ایران و امریکا در افغانستان طبعاً منافع و نفوذ امریکاییها را نمایندگی میکند. البته از هیچ تلاشی نیز برای زمین زدن نفوذ ایران در افغانستان دریغ نمیکند. و صدالبته، تحویل دادن یک بسته بزرگ پول به مقامهای افغانی و بیدرنگ انتشار خبر آن در مطبوعات حاکی از آن است که این روزها به سختی بتوان اطلاعات را پنهان نگاه داشت. اصل ماجرا به این واقعیت انکارناکردنی و کاملاً عادی بازمیگردد که از 40 سال پیش و قبل از انقلاب، وزارت خارجه ایران همواره بر اساس یک دغدغه و محاسبه امنیتی یک ردیف بودجه خاص کمک سالیانه به افغانستان را تعریف میکرده است. افغانها نیز در بودجهریزی و برنامه خود برای اداره کشور از 40 سال پیش همواره روی کمک ایران حساب ثابت باز کرده و آن را لحاظ میکردهاند. بر اساس توافقنامه بن نیز که منجر به تشکیل دولت موقت و بعد دولت دائمی در افغانستان شد بسیاری از کشورها متعهد به پرداخت کمک به این کشور شدند و هر کشوری بازسازی بخشی از توان ملی این کشور مثلاً ارتش، پلیس، یا دستگاه قضایی را بر عهده گرفت.
طبق توافقنامه بن که پس از سقوط طالبان در اوج دوستی و گرمی روابط ایران و امریکا منعقد شد و بسیاری از مفاد آن با نظرات ایران و نیز دیدگاههای نماینده ایران جواد ظریف هماهنگ شد ما نیز همانند امریکا، آلمان و ژاپن متعهد به پرداخت بخشی از هزینه بازسازی افغانستان شدیم، با این تفاوت که خاک ایران بدون فصل به افغانستان متصل است و دیگر کشورها هزاران کیلومتر با افغانستان فاصله دارند. به همین دلیل وزارت خارجه ایران در هیچ شرایطی خود را به مقررات پروتکلی محدود نکرده و بسیار بیش از آنچه در بن متعهد شده در افغانستان پول خرج و سرمایهگذاری کرده است و این پول هیچگاه منحصر به مجاری رسمی و حتی مقامهای رسمی نمیشده است. به عبارت دیگر به علت پیچیدگیهای بازیگران و بازی سیاسی در افغانستان شاید بتوان گفت به عنوان یک تدبیر، اغلب طیفهای سیاسی در این کشور از کمکهای مالی ایران بهرهمند بودهاند.
آقای محمدرضا بهرامی سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در کابل با تایید کمکهای مالی و هزینههای کلانی که ایرانیها در بازسازی افغانستان- به خصوص در مناطق غربی نزدیک به مرز ایران- صرف کردهاند بر این نکته تاکید میکند که «بله، بخشی از کمکهایی که ما به افغانستان میدهیم به صورت پول نقد به مقامهای ارشد این کشور داده میشود. بنابراین به نظر میرسد تقریباً همه سفرایی که محل ماموریت آنان افغانستان بوده است بستههایی از پول را به کرزی دادهاند. بهرامی میافزاید: معمولاً پولی که دریافت میشده در سایت وزارت خارجه افغانستان در بخش مربوط به کمکهای خارجی مندرج است و میتوان آن را ردیابی کرد.» به قول آقای بهرامی حال اینکه این پول در کیسه یا چمدان و جعبه کوچک و بزرگ داده شده در اصل ماجرا تاثیری ندارد. زیرا بنا بر نظر بسیاری از کارشناسان کمکهای ایران و نیز نشت و سرایت منابع ایرانی به افغانستان از وزارت خارجه، وزارت کشور، استان خراسان و دیگر نهادها صورت میپذیرفته است و هنوز ادامه دارد.
حال اینکه مقامهای افغانی در هزینه کردن کمکهای مالیای که از ایران دریافت میکنند از چه شیوهای استفاده میکنند موضوعی است که پیگیری آن نه ممکن است و نه قابل ردیابی. در واقع اینکه این کمکهای خارجی که از افغانستان سر در میآورند چگونه خرج میشود و بر اساس چه راهکارهای اجرایی میتوان سهم شهروندان محروم را افزایش داد موضوع دیگری است که البته از دغدغههای نهادهای بینالمللی نیز هست. در مطالعه روابط سیاسی و امنیتی افغانستان چند نکته را نمیتوان از نظر دور داشت و آن اینکه رقابت بین ایران و امریکا و همچنین رقابت بین هند و پاکستان در دو سطح کاملاً متفاوت جریان دارد. به گفته بهرامی، روابط دو کشور ایران و امریکا با دولت افغانستان به شکلی بوده است که ارتباطات خود را هیچگاه به مقررات پروتکلی محدود نکردهاند. سفرای ایران و امریکا به دلیل اینکه به شدت درگیر مسائل افغانستان هستند برخلاف دیگر کشورها بدون اینکه نیاز داشته باشند ابتدا با وزارت خارجه این کشور هماهنگ کنند و روند اداری پروتکلی را رعایت کنند همیشه با یک تماس و هماهنگی تلفنی با دفتر رئیسجمهور فرصت ملاقات با کرزی یا امکان مبادله فوری پیام را داشتهاند، در حالی که دیگر کشورها برای ارتباط با مقامهای عالی افغان از قبل باید با وزارت خارجه و طبق مقررات دیپلماتیک عمل کنند. هند و پاکستان در ردیف دوم اهمیت کشورهایی هستند که در افغانستان نقش بازی میکنند، با این تفاوت که افغانها بخش مهمی از مصیبتهای تاریخی خود را متوجه پاکستان میبینند و حتی با اعلام استقلال پاکستان، کشور افغانستان با درخواست اسلامآباد برای عضویت در سازمان ملل مخالفت کرد. هندیها نیز اگر در افغانستان حضور دارند در موارد بسیاری درگیر پی زدن نفوذ پاکستانیها در این کشور هستند و تمامی تلاش آنها در افغانستان همیشه در معرض حمله دستگاههای امنیتی پاکستان بوده است. با این توضیح تا حدودی میتوان به پیچیدگی روابط و معادلات سیاسی در افغانستان پی برد.
شاید این نقد اساسی به وزارت خارجه و کارشناسان آن وارد باشد که بر چه اساس و مبنایی پیش از اعلان نتایج نهایی انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته افغانستان پیروزی حامد کرزی را تبریک گفتند. تبریک زودهنگامی که اعتراض بسیاری از دوستان قدیمی ایران و رقبای کرزی را برانگیخت و به دلیل ابهاماتی که بعداً در جریان رئیسجمهور اعلام کردن کرزی رخ داد به اعتبار سیاسی ایران آسیب وارد آورد. بسیاری معتقدند این تبریک نابهنگام ریشه تظاهرات و اعتراضهای جهت دادهشده علیه ایران بوده است. اما واگذاری چند میلیون دلار یا یورو به مقامهای افغان به ترتیبی که نیویورکتایمز به آن اشاره و کرزی آن را تایید کرده، امری است که در چارچوب ساختار تشکیلاتی- مالی دولت افغانستان باید مورد ملاحظه قرار بگیرد. چارچوبی که کشور ایران از درگیریها و بحرانها مداوم آن خلاصی ندارد.
منبع: شرق،پنجم آبان