حمید احدی
یک سال و نیم بعد از آغاز به کار دولت جدید در حالی که گزارش ها نشان می دهد اهداف برنامه چهارم به کنار گذاشته شده و دولت در پی کارهای نمایشی و مخارج بی برنامه سرسام آور، کشور را به وارد کننده حبوبات و برنج تبدیل کرده است، جمعی از استادان با سابقه دانشگاه در نامه ای دلسوزانه از وضعیت امنیت غذائی کشور ابراز نگرانی کرده اند. همزمان با این نامه نشریات تایلندی اعلام داشتند که دولت تایلند موفق شد بزرگترین قرارداد فروش برنج را با ایران معادل دویست هزار تن به ارزش 3⁄2 میلیارد باهات به امضا برساند.
پنجاه و چهار استاد کشاورزی و منابع طبیعی از دانشگاههای دولتی کشور هفته گذشته در نامهای با عنوان «پیشنهادهای دلسوزانه به دولت در حوزهء عملکرد کشاورزی و منابع طبیعی» از اقدامات فعلی وزارت جهاد کشاورزی همچون تکیه بر خودکفایی چند محصول و به فراموشی سپردن سایر تولیدات کشاورزی انتقاد کرده و علت آن را به فراموشی شدن تجربیات گذشتگان و مسلمات علمی خوانده و نوشتند در صورت ادامهء روند موجود امنیت غذایی ایران در معرض تهدید جدی قرار خواهد گرفت.
در بخشی از این نامه آمده بود با دقت در سیاست گذاری های اعلام شده دولت آشکار می شود که در اکثر موارد توجهی به رهنمودهای سند چشمانداز و سیاستهای برنامهء چهارم وجود ندارد و متاسفانه سیاستهای دولت در بخش کشاورزی غالباً کوتاهمدت است. در حال حاضر فشار بر منابع آبی بهخصوص آبهای زیرزمینی به شدت بالا رفته بهطوریکه بنا به اعلام وزارت نیرو بیش از هفت میلیارد مترمکعب بیلان منفی در سفرههای زیرزمینی وجود دارد که نتیجه سیاست افزایش تولید برخی محصولات به هر قیمتی و بدون توجه به منابع پایه بوده که حتی در حال حاضر امنیت غذایی و امنیت ملی کشور را تهدید میکند و ادامه این وضعیت نه تنها امنیت سیاسی و اجتماعی را به خطر خواهد انداخت بلکه عمران و آبادانی و اقتصاد کشور و حقوق نسلهای آتی را در معرض تهدیدات جدی قرار داده و در نهایت باعث گسترش کویرهای جدید در استانهایی چون فارس، خراسان، کرمان، آذربایجان، همدان، مرکزی، قزوین، زنجان، قم، سمنان و تهران خواهد شد و یقیناً برای اصلاح سیاستهای اجرایی فردا دیر خواهد بود و آیندگان بحق نسل فعلی را مسوول میدانند.
استادان نویسنده نامه در انتها یادآوری کرده اند که در سند چشمانداز و برنامهء چهارم در مورد تامین امنیت غذایی و مهار تورم و افزایش قدرت خرید تاکید شده بود و متاسفانه سیاستهای جاری دولت و روشهای اجرایی غلط وزارت جهاد کشاورزی عملکردی غیر از این داشته است.
استادان با تاکید بر این که پس از 40 سال واردکنندهء حبوبات شدهایم نوشته اند افزایش سطح زیر کشت گندم چه در زراعت آبی و چه در زراعت دیم و کاهش چشمگیر کشت علوفه خشبی (که غیرقابل واردات نیز است) سبب افزایش قیمت تمام شدهء گوشت و لبنیات و فشار بیش از حد به منابع گیاهی طبیعی شده است. افزایش قیمت تمام شدهء محصولات دامی و لبنی سبب کاهش قدرت خرید مردم و به تبع آن مشکل تغذیه مناسب و افزایش تورم شده و با کاهش توان مصرف مواد پروتیین حیوانی سوءتغذیه شدیدی به خصوص در بین جوانان و افراد سالخورده و اقشار کمدرآمد شده که هزینههای اقتصادی حاصل از سوءتغذیه برای جامعه میلیاردها دلار پیشبینی شده است و عملاً امنیت غذایی را به شدت تهدید میکند.
در بخشی از نامه دلسوزانه کارشناسان متبحر رشته کشاورزی و تغذیه تاکید شده که با اجرای طرحهای تکبعدی خوشحالی دولت از خودکفایی گندم باعث فراموشی و بیتوجهی به بسیاری از محصولات مهم شده که این امر سبب ضرر و زیانهایی به مراتب بزرگتر از سود خودکفایی شده است. پس از 40 سال واردکنندهء حبوبات شدهایم و قیمتهای داخلی آن به صورت سرسامآور نسبت به سال گذشته افزایش یافته و یا صنعت نساجی برای تامین نیاز الیاف حداقل 40 هزار تن پنبه محلوج باید وارد کشور کند و ضریب خوداتکایی روغن نباتی با کاهش شدید کشت پنبه و کاهش تولید سویا و آفتابگردان با وجود ادعا و اعلام مسوولان بخش، پایین آمده است. همه این مصادیق نشانگر عدم توجه عمقی به سیاستهای چشمانداز و برنامهء چهارم از سوی دولت است، در حالی که در سند چشمانداز و برنامهء چهارم به درستی و به صورت دقیق به ارتقای سطح درآمد و زندگی روستاییان و کشاورزان و رفع فقر با توسعه زیرساختها و افزایش تولید و توسعهء صنایع تبدیلی پرداخته شده است.
استادان با تجربه دانشگاه در بخش دیگر نامه از مسوولان دولتی خواسته اند در پاسخ گوئی و دفاع از اقدامات خود عجله نکنند و به جای ارائه آمار متناقص در صدد چاره اندیشی و اصلاح باشند و از جمله نشان دهند برای کاهش فاصلهء قیمت تولید و مصرف چه برنامه دارند و چه اقدامی صورت داده اند. در حالی که خود عملاً با واردات انگور یا نارنگی خارجی به قیمتهای بالای دو هزار تومان سبب افزایش قیمت فرآوردههای داخلی آن هم فقط در سطح توزیع و برای مصرفکننده شدند و یا با تخصیص حداکثر 10 تا 20 میلیارد تومان میخواهند قیمتهای میوه نوروزی را کنترل کنند و چون موفق نمی شوند روز به روز از قدرت خرید اقشار با درآمد ثابت و آسیبپذیر کاسته و سبب سوءتغذیه شدید میشوند و توان بخش گستردهای در جامعه برای تهیهء مایحتاج ضروری خود تحلیل میرود.
و چنین است که باید گفت دولت در 16 ماه گذشته همهء تلاش خود را صرف گذران روز کرده و پروژههای زودبازده مطرح بوده در نتیجه هیچ برنامه مشخصی برای نوسازی و بازسازی عمومی بخش کشاورزی ندارد تا کشاورزان بتوانند با افزایش بهرهوری و کاهش هزینهء تولید ضمن کمک به کاهش تورم جامعه وضعیت زندگی خود را بهبود دهند; باغات، مزارع، دامداریها، مرغداریها، مراکز تولید و حتی بخش عمدهای از صنایع غذایی مستهلک شدهاند. چرا که ساختار فعلی آنان پاسخگوی رقابتی کردن کشاورزی نیست و منابع مالی دولت به صورت مقطعی و تصمیمگیریهای موردی هزینه میشود و هدف بلندمدت مشخصی در این زمینه وجود ندارد. در حالی که با افزایش منابع ملی میتوان در میانمدت، ضمن نوسازی بخش، میلیونها شغل ایجاد کرد ولی متاسفانه بودجههایکلان دولتی بیهدف صرف امور غیرمولد و جاری میشوند.
در بخش پایانی این نامه یادآوری شده است:«با ادامهء روند سیاستهای اجرایی در سیستم دولت محترم و بدون تغییرات سریع و علمی در سیاستها، برنامهها و در روشهای اجرایی، رسیدن به اهداف سند چشمانداز و برنامه چهارم یعنی توسعه پایدار، افزایش بهرهوری منابع، کاهش هزینه تولید و کاهش تورم، کاهش اختلاف طبقاتی، افزایش درآمد و سطح زندگی کشاورزان و روستاییان، حفظ منابع آب و خاک و پوشش گیاهی، توسعه صادرات، بهبود و توسعه صنایع غذایی، رقابت پذیری اقتصادی تولید با کشورهای خارج، پایداری امنیت غذایی و گسترش عدالت اجتماعی بعید و غیرممکن به نظر میرسد.
وعده های مانده
یک سالونیم پیش که دولت احمدی نژاد بر سر کار آمد برخی از وعده هایش از جمله این بود خودکفایی در کشت جو طی یکسال، خودکفایی در کشت برنج در سه سال و کاهش وابستگی به واردات دانههای روغنی، اینک با گذشت یک سال و نیم زمان کافی است تا معلوم شود که وعده ها چه شده است. به عنوان مثال برنج. اکنون، کمتر فروشگاهی را میتوان یافت که برنج باسماتی وارداتی را با قیمتی پایینتر و بستهبندی شکیلتر از برنج ایرانی، عرضه نکند.
در واقع، در طول یکسالونیم گذشته حرکتی به سمت خودکفایی برنج رخ نداده، نه برنامهء مکتوبی ارایه شده و نه تحول اساسی به وجود آمده است در همین حال واردات باز هم افزایش گرفته است. در حال حاضر، دولت مدعی خودکفایی در تولید گندم است اما واردات بیش از یکونیم میلیون تن گندم در شش ماههء اول سال، نشان می دهد که خودکفائی خیالی است که خود مسوولان باورش ندارند . البته توجیهشان این است که گندم را باید استراتژیک دید و ذخیره داشت، در حالی که کارشناسان می گویند وقتی در یک محصول به خودکفایی نایل شدیم دیگر ذخیره سازی استراتژیک چه معنا دارد. تازه سیلو برای چنین ذخیره سازی کجاست.
یک کارشناس شناخته شده مواد غذائی و کشاورزی گفته است یک جنبه خودکفایی، دستیابی عموم مردم به غذای کافی و سالم در تمام طول سال و در تمامی نقاط کشور، مربوط میشود. در سالجاری و در نتیجهء سیاستهای غیرکارشناسی دولت برای اولینبار بعد از چهلسال، واردکنندهء عمدهء حبوبات شدیم. این در حالی است که در سال1383 حدود 80 و سال 84 نیم آن رقم حبوبات صادر کردیم اما با وجود اینکه در سالجاری، صادرات چندانی در خصوص حبوبات نداشتیم و حتی واردات قابل ملاحظهء این محصول را نیز داشتهایم، باز با افزایش قیمت چشمگیر حبوبات مواجه بودیم.
یکی از معاونان سابق وزارت کشاورزی هفته گذشته در مقاله ای نوشت کارشناسان سیاستهایی را میپسندند که موجب خودکفایی پایدار در محصولات شود و از سوی دیگر، موجبات اختلال در سایر بخشها را فراهم نکند، آنگاه طبیعی است که آنان، بهطور مثال، خودکفایی گندم به قیمت واردات حبوبات را نپذیرند و خودکفایی به قیمت کاهش تولید علوفه و افزایش قیمت گوشت و واردات گوشت به جای گندم را مطلوب ندانند. کارشناسان، خودکفایی پایدار در گندم را خواستارند که مبتنی بر علم و دانایی محوری بوده و ضرورتی هم برای تنگتر کردن عرصهء تولید در پنبه، یونجه، حبوبات و سایر محصولات را ایجاد نکند و نیازمند افزایش قیمت هم نباشد. تحقق این هدف، در گرو افزایش عملکرد در واحد سطح و گذر از معبر تحقیقات و آموزش و ترویج کشاورزی است که در وضعیت چندان مناسبی قرار ندارند.
قیمت بالا و خرید بالا
همزمان با نامه استادان دانشگاه، نشریه بانگوک نیوز از قول کریک کرای، وزیر بازرگانی آن کشور از افزایش واردات برنج توسط ایران خبر داد و اظهار داشت که از قیمت کیلویی 320 دلار که اندکی بیش از قیمت 317 دلار بازار جهانی است راضی به نظر می رسید.
وزیر تایلندی با اشاره به قراردادی که هفته گذشته با مقامات ایرانی امضا شد گفته ایران به یکی از مهمترین خریداران برنج تایلند تبدیل شده است و در سال جاری، غیر از قرارداد اخیر، 800 هزار تن برنج از تایلند خریداری کرده است.
کریک کرای پیش بینی کرده که تقاضای ایران برای برنج در سال آینده به یک میلیون تن خواهد رسید، هر چند بخشی از این تقاضا توسط ویتنام، پاکستان و اروگوئه تامین میشود. وی موجودی برنج را بین 600 و 700 هزار تن اعلام کرد که برای تقاضای ایران و اندونزی کافی خواهد بود.
ایران علاوه بر خرید دولتی، معادل 100 هزار تن برنج نیز از صادر کنندگان بخش خصوصی تایلند خواهد خرید. ریئس موسسه صادر کنندگان برنج تایلند گفت بدین ترتیب کشور تایلند به هدف خود در بالابردن قیمت برنج و رسیدن به مرز صادرات 5⁄8 میلیون تن در سال خواهد رسید.