خودکشی ابراهیم را باور نمی کنیم

نویسنده

samanrasoulpour.jpg

سامان رسول پور

s. rasoulpour. gmail. com

اسماعیل لطف اللهی، برادر دانشجوی سنندجی ابراهیم لطف اللهی که در بازداشتگاه سنندج به طور مشکوکی جان ‏سپرد، در گفتگو با روز از دستگیری این دانشجو، ملاقات با او در زندان و بالاخره مرگ وی گفته است. اسماعیل ‏معتقد است برادرش خودکشی نکرده و تاکید می کندکه: “ما خواستار کالبد شکافی جسد برادرم هستیم”. اسماعیل می ‏گوید: “ما هنوز خبر مرگ ابراهیم را باور نکرده ایم چرا که همه چیز فقط 8 روز به طول انجامید”. مصاحبه در پی ‏می آید. ‏

‎ ‎آقای لطف اللهی! چند روز بعد از بازداشت برادرتان، خبر خودکشی او را به شما دادند. چطور از مرگ ‏وی باخبر شدید؟‎ ‎

نیروهای امنیتی 16 دی ماه، برادرم را دقایقی پس از اینکه امتحان دانشگاهش تمام می شود، در خیابان بازداشت و به ‏بازداشتگاه سنندج منتقل کردند. 3 روز بعد او را به قرنطینه ی زندان سنندج انتقال دادند و ما در آنجا توانستیم با او ‏ملاقات داشته باشیم. اما در 25 دی، یعنی 8 روز پس از دستگیری او از ستاد خبری سنندج با ما تماس گرفتند و گفتند ‏ابراهیم در زندان خودکشی کرده و در قبرستان بهشت محمدی سنندج دفن شده است. ‏

‎ ‎شما هم به قبرستان رفتید؟‎ ‎

بله ما رفتیم و مرده شور قبرستان، قبر ابراهیم را به ما نشان داد. قبر که نه بتن!‏

‎ ‎بتن؟!‏‎ ‎

بله قبر او را با سیمان بتن کرده بودند. شاید برای اینکه نتوانیم جسد او را از خاک بیرون بکشیم و احیانا چیزی را ببینیم ‏که آنها نمی خواهند ما ببینیم. ‏

‎ ‎یعنی چی ببینید؟‎ ‎

آثار شکنجه و یا هر چیزی که می توان از طریق آن آدمی را به قتل رساند. ‏

‎ ‎کسی شاهد خاکسپاری جنازه برادرتون بوده؟‏‎ ‎

مرده شوری که در آنجا کار می کند به ما گفت چند نفر با چند ماشین حکومتی آمدند و جنازه را دفن کردند. ‏

‎ ‎یعنی او جنازه را دیده بود؟‎ ‎

نه ندیده بود چون نیروهای امنیتی خودشان آن را دفن کرده و اجازه نداده بودند کسی نزدیک شود. ‏

‎ ‎شما گفتید که چند روز پس از بازداشت ابراهیم، با او در زندان ملاقات کردید. از روز ملاقات بگویید. ‏وضع جسمی و روحی برادرتان در جریان ملاقات چطور بود؟‎ ‎

من و مادرم به زندان رفتیم تا او را ببینیم و توانستیم با او ملاقات کابینی داشته باشیم. برادرم در طول ملاقات روحیه ی ‏خوبی داشت و مثل همیشه بود . حتی از من خواست برایش لباس گرم ببرم. در کل حال او خوب بود. ‏

‎ ‎یعنی به نظر نمی رسید که قصد خودکشی داشته باشد؟‎ ‎

مطلقا! ما باور نمی کنیم که او خودکشی کرده باشد. هم از لحاظ روحی و هم جسمی خوب بود. اگر خودکشی کرده پس ‏چرا نگذاشتند جسد او را ببینیم و یا چرا خودشان جسد را دفن و بعد هم سیمان کردند؟

‎ ‎اصلا چرا او را بازداشت کردند؟‎ ‎

او به مسائل دانشجویی علاقه داشت و پسری پر انرژی بود. می گفتند فعالیتهایی در دانشگاه داشته. حتی قبل از اینکه ‏بازداشتتش کنند، نیروهای امنیتی یکی، دو بار برای دستگیری او به منزل ما آمده بودند اما وقت هایی که ابراهیم در ‏خانه نبود. تا اینکه در روز امتحان بازداشتش کردند. سابقه احضار یا بازداشت قبلی نداشت. ‏

‎ ‎ابراهیم در کدام دانشگاه وچه رشته ای مشغول به تحصیل بود؟‎ ‎

او 27 سال سن داشت و دانشجوی ترم 7 رشته ی حقوق در دانشگاه پیام نور سنندج بود. ‏

‎ ‎بعد از دریافت خبر مرگ وی، شما کجاها رفتید؟ قضیه را پی گیری کردید؟‎ ‎

ما فقط به ستاد خبری رفتیم و آنجا گفتند که خودکشی کرده. حتی نگفتند چطور خودکشی کرده. در آنجا تنها به ما اجازه ‏دادند تا 3 روز مراسم عزا برگزار کنیم. ‏

‎ ‎شما که فرضیه ی خودکشی را رد می کنید، برای اینکه به واقعیت پی ببرید از مجرای قانونی کاری خاصی ‏خواهید کرد؟‎ ‎

ما خواستار نبش قبر هستیم. باید روی جسد برادرم کالبد شکافی انجام بگیرد تا علت اصلی مرگ او مشخص شود. ما ‏وکیل گرفته ایم و اعلام جرم خواهیم کرد و از نیروهایی که مستقیم و غیر مستقیم در مرگ برادرم نقش داشته اند ‏شکایت می کنیم. حتی ما الان واقعا نمی دانیم که برادرم در آن قبر است یا نه. پس باید نبش قبر صورت بگیرد. ‏

‎ ‎پدر و مادرتان در چه حالی هستند؟‎ ‎

خیلی ناراحتند. هنوز باورشان نشده که ابراهیم دیگر زنده نیست. همه چیز 8 روز به طول انجامیده؛ اول او را بازداشت ‏می کنند، بعد ما در زندان، ملاقاتش می کنیم و چند روز پس از ملاقات به ما زنگ می زنند و آدرس قبر او را به ما ‏می دهند. ما شوکه شده ایم. ‏

‎ ‎چیزی هست که در آخر بخواهید بگویید؟‎ ‎

نه ! ما امیدواریم مجرمان واقعی پیدا شوند و ما مجازات آنها را با چشمانمان ببینیم. ‏

 

 

 

 

 

 

‏ ‏