علیاکبر ولایتی که رسما به عنوان مشاور آیتالله خامنهای در امور بینالملل شناخته میشود، از دید برخی صاحب نظران در واقع مسئول سیاست خارجی موازی در جمهوری اسلامی شناخته می شود.
چندی پیش سایت “دولت بهار” وابسته به اسفندیار رحیممشایی از قول منابع خارجی خبر داد که همزمان با مذاکرات رسمی ایران و امریکا، مذاکرات دیگری هم در جریان است. این سایت در گزارشی نوشته بود: “بر اساس ادعای رسانههای غربی نماینده سعید جلیلی و علیاکبر ولایتی طی ماههای گذشته به صورت موازی و جداگانه با دیپلماتهای عالیرتبه آمریکایی دیدار و مذاکره کردهاند.”
یکی از خوانندگان سایت در اینباره پرسیده بود: “من که نمیفهمم یعنی چی! آقای ولایتی و آقای جلیلی که علی الظاهر نباید به عنوان نماینده دو فرد یا جریان تلقی میشدند پس چرا موازی؟!”
در مهرماه سال ۱۳۹۱ نیز اخباری از مذاکرات مخفیانه ولایتی با امریکاییها منتشر شده بود. در آن زمان روزنامه فرانسوی لوموند خبر داد که “یکی از مسئولان دولت آمریکا” به طور مخفیانه با علی اکبر ولایتی مذاکره کرده است. لوموند، این مسئول آمریکایی را “رابرت اینورن” معرفی کرد که - به نوشته این روزنامه - در سال ۲۰۰۹ پیشنهاد مبادله اورانیوم غنی شده را به ایران داده بود.
در حای که مذاکرات مخفیانه ایران و امریکا ادامه داشت، محمود احمدینژاد چند بار کوشید تا ابتکار عمل در سیاست خارجی را خود برعهده گیرد. از جمله در مهر ۱۳۹۱ در جریان سفر به نیویورک گفته بود که امکان برقراری ارتباط بین تهران و واشنگتن وجود دارد. اما علیاکبر ولایتی بلافاصله این سخنان را تکذیب و اعلام کرد: “سیاست کلی جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با آمریکا همچنان مثل گذشته است و هیچ تصمیمی برای تغییر این سیاست در نظام جمهوری اسلامی ایران گرفته نشده است.”
چندی بعد علیاکبر صالحی وزیر خارجه وقت ایران مذاکره با امریکا را دو گونه دانست که هر دو نوع آن با تصمیم آیتالله خامنهای انجام میشود: “ما دو نوع مذاکره با آمریکا داریم، یک نوع مذاکره فراگیر که درخصوص رابطه سیاسی با این کشور است، انجام یا عدم انجام این مذاکره را مقام معظم رهبری مشخص می کنند و از اختیارات ایشان است و البته ما تا به حال چنین مذاکراتی نداشته ایم و اگر زمان و شرایط مذاکره مهیا شود، مقام معظم رهبری در این باره تصمیم خواهند گرفت.”
او اضافه کرده بود: “ما با آمریکایی ها در برن درخصوص موضوع افغانستان مذاکره کردیم، همچنین در بغداد درخصوص موضوع بحران داخلی عراق با آمریکاییها مذاکراتی داشتیم بنابراین میبینید که ما میتوانیم مذاکره موضوع داشته باشیم. حتی همین مذاکره موضوعی نیز با نظر رهبری صورت میگیرد و نه اینکه کسی سر خود مذاکرهای با طرف آمریکایی انجام دهد.”
در تمامی مذاکرات انجام شده با امریکا، وزارت خارجه کنار گذاشته شده بود. گفته میشد مدیریت مذاکرات را مشاوران امنیتی-نظامی و مشاوران دیلماتیک آیتالله خامنهای پیش بردهاند که نوعی وزارت خارجه موازی را تشکیل دادهاند.
نفوذ و نقش علیاکبر ولایتی در جریان مناظرههای انتخاباتی ریاستجمهوری در تابستان گذشته بیشتر مشخص شد. او صریحا از شیوه مذاکره سعید جلیلی با غربیها انتقاد کرد و آن را “مشکلساز” خواند. ولایتی خطاب به جلیلی گفته بود: “دیپلماسی این نیست که در داخل کشور بگوییم ما اصولگراییم و انعطااف نداریم. دیپلماسی خشونت و سرسختی نشان دادن نیست. دیپلماسی تعامل و بده بستان است. نمیشود که آنها هرچه که ما میخواهیم بدهند و ما هیچ کاری نکنیم! دیپلماسی بیانیه صادر کردن پشت تریبون نیست!”
انتقادات تند ولایتی از جلیلی به معنی نارضایتی آیتالله خامنهای از روند مذاکرات در آن زمان تلقی شد. گفته میشد که ولایتی بدون توافق رهبر ایران اجازه پیدا نمیکرد که چنین انتقادهایی به مذاکرات هستهای وارد کند. در آن زمان تریبون های رسمی و مطبوعات از درج هرگونه انتقادی به روند مذاکرات منع شده بودند و سخنان ولایتی اولین انتقاد جدی از روش مذاکره سعید جلیلی محسوب میشد.
ولایتی بعد از انتخابات نه تنها کنار نرفت، بلکه فعالتر شد و همچنان بازی در نقش وزیر خارجه موازی را ادامه داد. او اینبار در سخنانی متعدد از روند مذاکرات دولت جدید حمایت میکرد. او حتی دیماه گذشته در یک برنامه تلویزیونی خواستار مذاکره مستقیم ایران و آمریکا شد. ولایتی گفته بود: “ما باید با کشورها جداگانه صحبت کنیم، چرا که هر کدام از این کشورها، ویژگیها و منافع خاص خودشان را دارند. “
چند روز پیش علیاکبر ولایتی در گفتگویی با نشریه راستگرای “مثلث”، ابعاد جدیدی از نقش پشت پرده خود را فاش کرد. او گفت: “آقای دکتر ظریف از همکاران قدیمی بنده هستند و بیش از سیسال سابقه همکاری داریم. […] ایشان در حوزه بینالمللی فردی متخصص، پایبند و متعهد به الزامات نظام جمهوری اسلامی است و من در خصوص مسایل مختلف اگر نکتهای به ذهنم برسد، به ایشان عرض میکنم.”
او در همین گفتگو از ادامه مذاکرات دفاع کرده و افزوده بود: “حضرت آقا فرمودند که عدهای در آن دولت و در این دولت معتقد به مذاکرات هستند؛ واقعبینی اقتضا میکند که ما به خواسته کسانی که در دستگاه دیپلماسی و دولت بودند یا هستند و به ادامه مذاکرات اعتقاد دارند، توجه کنیم و مذاکرات ادامه یابد. واقعبینی اقتضا میکند که اگر افرادی مثل خانم شرمن و وزیر خارجه آمریکا حرفهای نامربوطی زدند و پا را از گلیم خود درازتر کردند، صحنه مذاکره را ترک نکنیم. جواب بدهیم، باشیم و بایستیم؛ اما ازموضع اقتدار.”
مدتهاست که مشخص شده است، سیاست خارجی ایران زیر نظر آیتالله خامنهای اداره میشود. امروز دیگر مخالفان دوآتشه مذاکره با امریکا و محافظهکاران تندرو امیدی به توقف مذاکرات ندارند چرا که میدانند از مدتها قبل از استقرار دولت کنونی با اشاره آیتالله خامنهای این مذاکرات آغاز شده بود.
دیروز خبرگزاری فارس در گزارشی با عنوان “با اجازه آمریکا بـله!” آورده بود: “در وضعیت فعلی مسئله اصلاً دوگانه مذاکره - عدم مذاکره نیست؛ اتفاقاً حرف ما این است که مذاکره کنیم اما مذاکره ای با حفظ مصالح، منافع و عزت ملی. به عبارت دیگر ما بین مذاکره و عدم مذاکره سرگردان نیستیم، بلکه مسئله اصلی ما، «مذاکره خوب- مذاکره بد» یا «توافق خوب- توافق بد» است؛ پس اینکه همه منتقدان دولت، مخالف اصل مذاکره هستند، یک ادعا بیش نیست؛ ادعایی برای خفه کردن منتقدان!”