روزهای پس از توافق

علی اصغر رمضانپور
علی اصغر رمضانپور

همزمانی آخرین ساعات اعلام نتایج مذاکرات اتمی در وین با اعلام نتایج همه پرسی در یونان، بار دیگر بحث در باره چگونگی شکل گیری تصمیم های ملی را زنده می کند. تمایل مردم ایران و جهان به شکل گیری توافقی که به پایان دادن تحریم های جهانی علیه ایران و فضای سرد سیاسی میان ایران و جهان منجر شود در روزهای اخیر بر شانه سیاست مداران در وین سنگینی کرده است. این تمایل از نخستین روزهای پس از انتخاب حسن روحانی آشکارا ابراز شده است. به این ترتیب تصمیم سیاستمداران به توافق در وین نشانه تن دادن سیاستمداران به این تمایل عمومی است. تمایل عمومی که در یونان پس از چند ماه مذاکره دولت با رهبران اروپایی به رسمیت یافتن یک تصمیم ملی از طریق همه پرسی منجر شد.

می توان امیدوار بود که همزمانی این دو رویداد نشانه ای از اهمیت یافتن افکار عمومی مردم در تصمیم سازی سیاسی در سطح ملی و جهانی باشد. در ایران و سطح داخلی، احساس رسیدن به توافق، امید به بهتر شدن اوضاع در ایران ( اگرچه تدریجی و نه همه جانبه) را افزایش داده است. در سطح بین المللی نیز انتظار می رود کاهش تنش در روابط ایران و غرب به ثبات و آرامش بیشتر در خاورمیانه کم کند. اما در آتن رای مردم به دست کشیدن از کمک مالی اروپا، آنان را با روزهایی پر مخاطره روبرو می کند. تصمیم گیری در آتن نشان می دهد که راه درست برای تصمیم گرفتن در باره دوگانه های سرنوشت ساز می تواند پرسیدن از مردم باشد. به این ترتیب مردم یونان در ابتدای راهی هستند که مردم ایران امیدوارند به پایان آن رسیده باشند.

سیاست اتمی غیرشفاف جمهوری اسلامی و پیامدهای سیاسی و اقتصادی آن و به ویژه تحریم های ۵ سال اخیر مردم ایران را با بحران های ویرانگر اجتماعی و اقتصادی و سیاسی روبرو ساخت؛ بحران هایی که از دید مردم  بدون پایان دادن به تحریم ها قابل مدیریت نیست. به تعبیر دیگر، رسیدن به توافق می تواند به معنای پایان یک دوران دشوار باشد اما این امر به معنای حل خود به خودی بحران هایی نیست که حکومت و جامعه ایران با آن روبرو هستند. پایان تحریم ها آغاز آزمونی تازه برای مردم و حکومت ایران است. چنین آزمونی نه فقط پیش روی دولت که پیش روی جامعه سیاسی و منتقدان حکومت ایران در داخل و خارج از کشور هم هست.

حتی تندروهایی که بارها ناخشنودی خود را از فضا دادن به امکان ابراز تمایل عمومی به توافق نشان داده اند نیز می دانند که امکان بازگشت به سیاست های دوران تنش اتمی اندک است. همزمان، مدیران معتدل جامعه ایران نیز می دانند که حمایت اقتصادی و فنی غرب کلید حل همه مشکلات نیست. و برای حل مشکلات ایران باید به فرآیندی داخلی از افزایش مشارکت همه گروه های مردم و جریان های فکری و سیاسی در فضایی بدون تنش متکی بود. در چنین فضایی تن دادن به نوعی اعتدال و میانه روی در میان جناح های متنفذ در حاکمیت ایران نیز تا حد زیادی اجتناب ناپذیر است.

روزهای پس از توافق اتمی برای بازیگران صحنه سیاست در ایران روزهای مهمی است. سیاستمداران در صحنه داخلی ایران اهمیت بیشتری می یابند و جناح بندی قطبی شده حاکم بر سیاست ایران میان مخالفان و موافقان توافق هسته ای جای خود را به شکل بندی های تازه سیاسی می دهد. شکل بندی تازه می تواند به جای شکل بندی قطبی شده پیشین شکل بندی هایی مصالحه جویانه تر در میان جناح های باشد. این به معنای تغییر بنیادین فضای سیاست و ساختارهای اصلی حاکم بر رژیم سیاسی ایران نیست اما می تواند گامی مثبت برای تحول به سمت و سویی امید بخش برای کاستن از میزان تنش سیاسی در درون حاکمیت و جامعه ایران باشد.