پایگاه اطلاعرسانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بخشی از خاطرات وی را بازنشر کرده است. هاشمی رفسنجانی در کتاب “دوران مبارزه”، به ایام حبس خود در ابتدای دههی ۵۰ اشاره کرده و نوشته است: “مجموعاً عشرت آباد زندان خوبی بود.مدتی را گذرانده بودیم و جمع خوبی هم بود و با توجه به باز بودن در سلولها برای ما امکان تجمع بود… نوروز ۱۳۵۱ که از راه رسید، ما در زندان بودیم. روز سیزده فروردین، بیرون محوطه زندان پتو انداخته بودیم و زندانیان و ما را ملاقات حضوری داده بودند.” به این خاطره، عکسی نیز از این ملاقات پیوست شده است.
گزارش رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام از ملاقات نوروزی در زندان عشرتآباد، نگارنده را به یاد دوران حبس در بازداشتگاه مخفی سپاه در عشرتآباد انداخت. آنجا که “مکان” در ظاهر همان زندان مشهور بود، اما شرایط یکسر متفاوت. نوروز ۱۳۸۰، جمعی از فعالان ملی ـ مذهبی، هر یک جدا در سلول انفرادی (سلولهایی با طول حدود ۲ متر و عرض حدود ۱۵۰ سانتیمتر) محبوس بودند. از زندهیادان مهندس سحابی و هدی صابر تا دکتر پیمان و دکتر ملکی و دکتر رییس طوسی و برخی دیگر (ازجمله دکتر پدرام، دکتر رجایی و دکتر مدنی که اکنون نیز هر سه زندانیاند).
در بازداشتگاه ۵۹ متعلق به اطلاعات سپاه پاسداران، واقع در عشرتآباد (میدان سپاه)، خبری از “درهای باز” و امکان دیدار زندانیان با یکدیگر و نیز دید و بازدید نوروزی با خانواده نبود. آنچه بود بازجوییهای طولانیمدت (گاه تا بامداد و اذان صبح) بود و خشونت و توهین و بدرفتاری در جلوههای گوناگون.
فروردین ۸۰ به پایان نرسیده، همین بازداشتگاه مخفی، محبس گروهی از اعضای نهضت آزادی ایران شد. اطلاعات سپاه (اطلاعات موازی در دوران اصلاحات) حتی از به انفرادی افکندن زندهیاد دکتر احمد صدر حاج سیدجوادی نیز دریغ نکرد. پیرمرد در آن هنگام حدود ۸۵ سال داشت.
سال نو که تحویل شد، تنها صدای رسا و غریو شجاعانه و مومنانهی هدی صابر بود که دیوارهای انفرادی را با خواندن دعای مشهور، درهم میشکست و زندانیان جدا از هم افتاده را به یکدیگر پیوند میداد: “… یا محول الحول و الاحوال، حول حالنا الی احسن الحال”. صابر تا زمانی که مسئول بازداشتگاه او را وادار به سکوت کرد، در بازداشتگاه مخفی سپاه، بذر امید و شور میپراکند.
آنچه هاشمی رفسنجانی از سهلگیری با زندانیان سیاسی در دوره شاهنشاهی میگوید، گزارش جدید و غیرمترقبه و منحصر بهفردی نیست. عکس بسیاری از زندانیان مشهور سیاسی در نظام سلطنتی با کت و شلوار و کراوات در دوران حبس، به اندازهی لازم در اینترنت و کتابهای منتشر شده، در دسترس است (ازجمله عکس مشهور مهندس بازرگان، دکتر سامی و دکتر پیمان).
این البته بهمعنای فقدان سختگیری یا برخوردهای خشن با متهمان سیاسی در رژیم شاهنشاهی نیست. گزارشهای گوناگون و شواهد فراوانی از شکنجه و بدرفتاری با زندانیان سیاسی توسط ساواک وجود دارد. اما مقصود در اینجا، چنانکه آمد، مقایسهی دو “عشرتآباد” است. قرار نیست نحوهی مواجهه با زندانیان سیاسی در جمهوری اسلامی با قبل از انقلاب مقایسه شود. بماند که در این حوزه (مقایسه کلی) نیز، نتیجه تأسفبار خواهد بود.
حکایت دههی ۶۰ که “تونل وحشت”ی در تاریخ سیاسی معاصر ایران محسوب میشود، بهجای خود؛ در سالهای بعد نیز بدرفتاری نهادهای امنیتی و اطلاعات و قضایی با کنشگران سیاسی و مدنی کم نبوده است. در مورد مشخص اطلاعات سپاه نیز، حتی در دوران دولت اصلاحات یا در همین دوران دولت بنفش، برخوردهای غیرقانونی این سازمان امنیتی محسوس بوده است. و این مستقل از رفتارهای تأسفبار دادگاه انقلاب و سازمان زندانها و رأس دستگاه قضایی با زندانیان سیاسی است.
بازداشتگاه عشرتآباد سپاه به پیگیری مجلس و دولت اصلاحات، لو رفت و به کار خود خاتمه یافت. زندان عشرتآباد شاه نیز به تاریخ پیوست و پارک ـ موزه شد. اما تمامیتخواهی و سرکوب و تهدید دموکراسیخواهان همچنان جولان میدهد.
چنانکه در آستانهی نوروز ۱۳۹۲ نه تنها خبری از مرخصی زندانیان سیاسی نیست بلکه همان چند نفری هم که به مرخصی رفتهاند، دوباره به زندانها فراخوانده میشوند. دو تن از شهرهترین زندانیان سیاسی امروز ایران (موسوی و رهنورد) نیز جز ساعتی در تمام طول تعطیلات، امکان ملاقات با فرزندان خویش نداشتهاند.
در چنین روزها و وضعی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام که عکس و خاطرهی معنادارش از زندان عشرتآباد در پایگاه اطلاعرسانی وی بازنشر مییابد، میتواند اقدامات موثری برای تغییر تدریجی وضع ناگوار پیشه کند. ازجمله آنکه بهواسطهی حضور رییس قوه قضاییه در مجمع، امکان بازدید برخی اعضا ـ بهویژه خود ـ را از زندانها فراهم سازد. آنجا که میشود در تماس مستقیم با زندانیانی که برخی تا چند سال پیش بخشی از حاکمیت سیاسی محسوب میشدند، ارزیابی واقعبینانهتری از وضع زندانهای جمهوری اسلامی داشت، و در گام بعد، و برای اصلاح وضع، راهکارهای عملیاتی پیشنهاد و پیشه کرد.
هاشمی رفسنجانی همچنین میتواند به شکلی صریح و علنی، لزوم تغییر وضع زندانیان سیاسی را در مجمع به بحث گذارد؛ جایی که برخی از بازیگران سیاسی موثر حکومت در آن حضور دارند، و رهبر جمهوری اسلامی نیز نمیتواند نسبت به متوسط مواضع مطرح شده در آن، بیتوجهی تمام و کمال نشان دهد.
وی همچنین میتواند از رابطهی دیرینی که با برخی سطوح موثر و ارشد سپاه دارد، برای کمک به تقویت دموکراتیزاسیون سود جوید. شاید بتوان از این طریق اطلاعات سپاه را به پرهیز از رفتارهای اقتدارگرایانه و سرکوبگرانه ترغیب کرد.
هاشمی رفسنجانی در چند سال اخیر مواضع قابل تمجیدی اتخاذ کرده، و کوشیده با خواستههای اکثریت ایرانیان همدلی کند؛ چیزی که از چشم کنشگران سیاسی و مدنی پنهان نبوده است. اما پتانسیل سیاستمدار ۸۰ ساله برای یاری رساندن به گذار دموکراتیک بیش از این است. این بضاعت و توان و امکان با سود جستن از حمایت و همراهی نیروهای اجتماعی کیفیتی دیگر مییابد؛ اگر هاشمی خود به این مهم باور داشته باشد.