هم زمان با آغاز دهه فجر، و نزدیک شدن مراسم راهپیمایی 22 بهمن، فشارها بر دانشجویان معترض، دانشجویان زندانی و فعالان دانشجویی افزایش یافته است.پیش از این آیت الله سیدعلی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی طی سخنانی در دیدار با اساتید دانشگاه گفته بود: “اِعمال قدرت مسئولان دانشگاهی برای جلوگیری از سوءاستفاده جریانهای سیاسی از دانشگاهها ضروری است. غفلت از این مهم ممکن است فضای سیاسیِ مراکز علمی ـ دانشگاهی را به عرصه ای برای سوءاستفاده دشمنان تبدیل کند.”
دور تازه بازداشت فعالان دانشجویی
با نزدیک شدن به روز 22 بهمن، دور جدیدی از بازداشت فعالان دانشجویی آغاز شده است.روز دوشنبه ماموران امنیتی با یورش به منازل وحید عابدینی، نوید عابدینی و اسماعیل ایزدی خواه، سه تن از فعالین سابق دانشجویی، آن ها را بازداشت کردند. ماموران امنیتی برخی از وسایل آنان را نیز ضبط کرده اند اما هنوز علت این بازداشت ها مشخص نشده است.
وحید عابدینی عضو اسبق انجمن دموکراسی خواهان دانشگاه تهران و نوید عابدینی دبیر سابق انجمن اسلامی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود.
همچنین روز گذشته، یک دانشجو و مدافع حقوق بشر را بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شد. نازنین فرزانجو، دانشجوی مترجمی زبان فرانسه و از همکاران مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در منزل شخصی خود در مهرشهر کرج، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شد. از علل بازداشت و سرنوشت نامبرده پس از دستگیری کماکان اطلاعی در دست نیست.
در کاشان نیز، محمد مختاری از فعالین سیاسی دانشگاه کاشان (دبیر اسبق انجمن اسلامی) و از اعضای دفتر تحکیم وحدت که چندی پیش از دانشگاه اخراج شده بود؛ در خانه یکی از دوستان خود در کاشان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
گفتنی است دو نفر از اعضای آن خانه نیز توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال یافتند و بعد از بازجویی آزاد شدند.
برخی اخبار تاییدنشده حاکی از آن است که روز دوشنبه نیز 12 تن از فعالان دانشجویی و سیاسی در کاشان بازداشت شده اند اما این خبر توسط منابع مستقل خبری تایید نشده است. برخی از دانشجویان دانشگاه کاشان خبر از نقش پررنگ یکی از اعضای حراست این دانشگاه به نام “خادم” در این دستگیری ها می دهند.
در تحولی دیگر، نادر احسنی از فعالین دانشجوئی و دستگیر شدگان آذر 1386 طی احضاریه ای که از طرف اجرای احکام دادگاه انقلاب برای اجرای حکم 1 سال زندان دریافت کرده است باید خود را تا پایان هفته به اجرای احکام دادگاه انقلاب معرفی کند.
نادر احسنی در تاریخ 11 آذر ماه 1386 جلوی منزل پدر خود بازداشت و به بند 209 زندان اوین منتقل شد. احسنی 68 روز در بند 209 زندان اوین زندانی بود، که 58 روز آن را در سلول های انفرادی بسر برد. وی که با قید وثیقه 100 میلیون تومانی از زندان آزاد شده بود، توسط شعبه 28 دادگاه انقلاب به 1 سال زندان محکوم شد که این حکم توسط شعبه 36 تجدیدنظر دادگاه انقلاب مورد تایید قرار گرفت.
دانشگاه اصفهان: بی خبری از دانشجوی آذری
هادی مرتضی سیلاب، مدیر مسئول نشریه دانشجویی دان اولدوزو در دانشگاه صنعتی اصفهان پس از گذشت یک ماه از تاریخ دستگیری همچنان در بازداشت به سر می برد. وی روز ۸ دی ماه و پس از شرکت در مراسم تشییع جنازه چنگیز بخت آور در قبرستان مارالان تبریز توسط ماموران امنیتی بازداشت شد.
اتهام مرتضی سیلاب، تبلیغ علیه نظام، عضویت در گروههای غیرقانونی و اجتماع و تبانی جهت ارتکاب جرم بر علیه امنیت ملی از طریق شرکت در مراسم تشییع جنازه عنوان شده است.
مسئولین قضائی درخواست وکیل و خانواده وی برای تبدیل قرار بازداشت به قرار وثیقه را رد و از پاسخ گویی به خانواده او امتناع کرده اند.
در جریان مراسم خاکسپاری جنگیز بخت آور ۲۲ تن از فعالین آذربایجانی از جمله ابراهیم فرج زاده، هادی مرتضی سیلاب، علی تهمتن، رضا ابری، فرزین اصغری، علی ایمانی، یعقوب وجودی، محمد رضا یوسفی، ابراهیم آسمانی و سه برادر به نامهای مهدی، مجید و نصیب جوادپور بازداشت شدند. از این میان بازداشت شدگان ابراهیم آسمانی، ابراهیم فرج زاده، محمد رضا یوسفی مهدی، مجید و نصیب جوادپور هرکدام به قید وثیقه ۳۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شده اند اما از سرنوشت یعقوب وجودی، فرزین اصغری وعلی ایمانی دیگر فعالین آذربایجانی که در این مراسم بازداشت شده بودند اطلاعی در دست نیست.
دانشگاه علم و صنعت: نامه نگاری برای احقاق حق
به دنبال درگذشت یک دختر دانشجو در دانشگاه علم و صنعت بر اثر برخورد با ماشین سنگینی که در محوطه دانشگاه مشغول کار بود، دانشجویان این دانشگاه، مراسم یادبودی برای وی برگزار کردند. دانشجویان که خواستار پاسخ گویی رییس دانشگاه درباره اتفاق رخ داده بودند، هنگامی که با بی توجهی وی رو به رو شدند، بیانیه ای صادر کردند. در این بیانیه ـ که امضای شورا صنفی دانشکده کامپیوتر زیر آن است ـ آمده: “مرگ دردناک همکلاسیمان چنان بهت آور و حیرت انگیز بود که هیچ انسان باشرافتی نمی تواند از کنار آن به راحتی رد شود. زیر گرفتن یک دانشجوی دختر توسط یک کامیونت ـ که راننده آن فاقد گواهینامه و بی اطلاع از کوچکترین نکات ایمنی بود- در دانشگاهش، در محلی که هر روز صدها نفر از آن عبور می کنند تنها گوشه ای از فاجعه ای بود که رخ داد. اما آنچه بیش از پیش بر درد و حزنمان افزود پاسخ مسئولان بر این بی تدبیری و سهل انگاری بود. ابتدا روابط عمومی دانشگاهی که کارفرمای هر طرح عمرانی داخل دانشگاه است به جای پاسخ گویی شفاف در قبال کشته شدن یک دانشجو، این حادثه وحشتناک را سانحه رانندگی خطاب می کند و در کمال تعجب محل وقوع حادثه را محوطه کارگاه ساختمانی می داند و چنان از هندزفری مرحومه یاد میکند که گویی هندزفری عامل حادثه بوده است. حال آنکه شاهدان عینی نه آنان که دست پرورده تخیل ایشانند- به خوبی از چند و چون حادثه خبر داده اند. آنگاه نوبت به رسانه ها می رسد و بیشرمی و گستاخی تا آنجا ادامه مییابد که هندزفری عامل کشته شدن یک دختر دانشجو میگردد.”
این بیانیه با اشاره به سخنان رییس این دانشگاه درباره حادثه فوق چنین ادامه می دهد: “شخص رئیس دانشگاه به عنوان مسئول هر حادثه بزرگ و کوچک در محیط دانشگاه، به جای پاسخگویی در برابر دانشجویان، در موشکافی واقعه با ذکر جمله تاریخی «وسیله نقلیه ای که دانشجوی متوفی با آن برخورد کرده است کامیون نبوده بلکه کامیونت بوده است» این چنین متواضعانه مسئولیت پذیری خود را در قبال جان دانشجویان به منصه ی ظهور می گذارد.”
این دانشجویان با انتقاد از مواضع رییس دانشگاه، خطاب به او چنین نوشته اند: “آقای رئیس! بد نیست بدانید که کامیونت با دانشجو برخورد کرده و بعید می دانیم دانشجو چندان تمایلی به برخورد با کامیونت داشته باشد و از طرفی بحث بر سر کامیون یا کامیونت، از بار مسئولیت شما چیزی کم نمی کند. جای تأسف است که شخصی که در مسند ریاست دانشگاه تکیه زده به جای عذر خواهی از جامعه دانشگاهیان و همدردی با خانواده آن مرحومه این چنین سخن می راند. و چه وحشت آور است حال خانواده ی آن مرحومه که دختر عزیزشان در دانشگاهش با کامیونت به فجیع ترین شکل ممکن کشته شده و حال اینگونه شاهد ابراز همدردی مسئولین هستند.”
این بیانیه در پایان می افزاید: “اینک شورای صنفی به عنوان نماینده دانشجویان، رئیس دانشگاه را موظف به پاسخگویی مسئولانه و شفاف در قبال کشته شدن این دانشجو می داند و بی شک دانشجویان دانشکده کامپیوتر، تا روشن شدن دلایل حادثه و مشخص شدن تمامی افرادی که با اهمال و بی توجهی آنها چنین حادثه شومی به وقوع پیوسته است، ساکت نخواهند نشست. براستی چه تضمینی وجود دارد که حوادثی از این دست، بار دیگر جان دانشجویان را تهدید نکند؟”
سورنا هاشمی و علی رضا فیروزی در اوین
علیرضا فیروزی و سورنا هاشمی که از روز ۱۲ دی ماه در پی سفر به شهر تبریز ناپدید شده بودند و شواهد حاکی از بازداشت آنها بود، در چند روز گذشته در اندرزگاه یک زندان اوین دیده شده اند. طبق گفته چند تن از افرادی که اخیرا از زندان اوین آزاد شده اند، سورنا هاشمی ۱۰ روز قبل به مدت دو روز در اندرزگاه یک زندان اوین بوده ولی پس از آن او را به نقطه نامعلومی منتقل کرده اند.این در حالی است که طی یک ماه گذشته با وجود مراجعه مکرر خانواده های علیرضا فیروزی و سورنا هاشمی به زندان اوین و دادگاه انقلاب، مسئولان هیچ اطلاعاتی در اختیار خانواده ها قرار نداده و به آنها گفته بودند که فرزندانشان در زندان اوین نیستند.
خانواده علیرضا فیروزی روز گذشته به همراه عکس این دو به زندان اوین مراجعه کردند و از زندانیان آزاد شده خواستار شناسایی آنان شدند، که هشت زندانی آزاد شده از اندرزگاه یک زندان اوین با اطمینان از حضور سورنا هاشمی در زندان اوین خبر دادند. با این حال هنوز از علیرضا فیروزی نشانی به دست نیامده است، اما با توجه به اینکه این دو نفر با هم بازداشت شده بودند، به احتمال بسیار زیاد آن دو با هم به زندان اوین منتقل شده اند.
هم اکنون مشخص نیست که این دو فعال دانشجویی در کدام یک از بندهای زندان اوین یا بازداشتگاهی دیگر هستند. پیشتر در پی مراجعه خانواده علیرضا فیروزی به آگاهی تهران، آنان با ردیابی موبایل علیرضا فیروزی، خبر داده بودند که تلفن همراه وی در تهران ردیابی شده است.
طی یک ماه گذشته به علیرضا فیروزی و سورنا هاشمی اجازه حتی یک تماس کوتاه با خانواده ها هم داده نشده است. مشخص نیست که چرا مسئولان دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی در طول یک ماه گذشته خانواده این دو زندانی را بی خبر نگاه داشته بودند!
علیرضا فیروزی و سورنا هاشمی دانشجویان محروم از تحصیل دانشگاه زنجان هستند که پس از افشای موارد اخلاقی یکی از مسئولان دانشگاه، بازداشت و دوره ای را در زندان سپری کردند. سورنا هاشمی از اعضای دانشجویان لیبرال و علیرضا فیروزی فعال حقوق بشر و روزنامه نگار و وبلاگ نویس مستقل است.