نحوۀ سازش ایران با حماس

نویسنده

» اکونومیست لندن و غزه

hamas862.jpg

ایران از حماس حمایت می کند، اما این رابطه احتمالا ً به آن نزدیکی که برخی تصور می کنند، نیست. نقش ایران در درگیری فعلی میان اسرائیل و حماس چیست؟ به گفتۀ بسیاری از اسرائیلی ها، رابطۀ تهران و حماس رابطه ای تنگاتنگ و خلل ناپذیر است. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسبق اسرائیل و رهبر حزب تندروی لیکود در هفتۀ جاری خاطر نشان کرد، ایران “حامی” حماس است و هر دو خواهان نابودی اسرائیل هستند. او افزود، حماس عملا ً در جوار اسرائیل یک “پایگاه ایرانی” ایجاد کرده است. شیمون پرز رئیس جمهور اسرائیل نیز در مصاحبۀ ماه جاری موضع مشابهی را اتخاذ کرد و هشدار داد که حماس نباید آلت دست ایران شود.

اسرائیل می گوید، ایران حماس را مسلح کرده است. تزیپی لیونی وزیر امور خارجۀ اسرائیل معتقد است که ایران به شدت در پیشرفت حماس دخالت داشته است. او می گوید، حماس ابتدا از موشک های ساخت داخل برای حمله به اسرائیل استفاده می کرد، اما اکنون “موشک های پیشرفته ای را که از ایران می آیند”، شلیک می کند. سران اسرائیل همچنین به حمایت لفظی ایران از حماس و انتقاد شدید این کشور از کوتاهی مصر و عربستان سعودی در شکست محاصرۀ اقتصادی غزه توسط اسرائیل اشاره کرده اند.

اما شاید روابط حماس با ایران مبهم تر از آنچه که در نگاه اول بنظر می آید، باشد. اول اینکه رهبران تبعیدی حماس در دمشق پایتخت سوریه هستند نه تهران. دوم اینکه قیاس درگیری فعلی اسرائیل با حماس در نوار غزه و جنگ اسرائیل با حزب الله لبنان در سال 2006 نوع رابطۀ حماس با ایران را مشخص می کند. حزب الله یک جنبش مبارز اسلامی و شیعه است که بی شک روابط نزدیکی با ایران شیعه دارد. در واقع، ایران، در کنار سوریه، یک نقش محوری را در ایجاد تشکیلات حزب الله در دهۀ 1980 ایفا کرده است و امروز تأکید هر دو (ایران و حزب الله) بر روابط نزدیک استراتژیک است.

اما حماس تشکیلات متفاوتی است. در واقع، حماس یک گروه اسلام گرای سنی است که شباهت چندانی به ایران ندارد. در حالیکه ایران یکسری اهداف مشترک انقلابی با حماس دارد و هر دو مخالف اسرائیل هستند، اما همکاری این دو احتمالا ً بخاطر مصلحت و اتحاد استراتژیک است.

تشخیص حمایت مادی ایران از حماس دشوار است. ایران کمک های مالی در اختیار حماس قرار داده است، اما شاید کمک های نقدی که در اختیار این گروه قرار گرفته اند، بیشتر از ناحیۀ کشورهای سنی عرب مانند عربستان سعودی و قطر باشند. به علاوه، اگرچه ایران احتمالا ً تعدادی از موشک های گراد کاتیوشای خود را در اختیار حماس گذاشته است، اما بنظر می رسد اکثر موشک های زرادخانۀ حماس با نام قسام ساخت خود آنهاست. بنابراین، بنظر می رسد ایران نسبت به حزب الله در جنگ این گروه با اسرائیل در سال 2006 دست و دل بازتر بوده است.

بنظر می رسد حمایت ایران از حماس بیشتر در مقام حرف است تا عمل. بدنبال فتوای آیت الله خامنه ای دربارۀ اینکه هر کسی که در دفاع از فلسطینیان کشته شود، شهید است، گروه های دانشجویی ادعا کردند که 70 هزار داوطلب برای رفتن به غزه ثبت نام کرده اند. برخی از دانشجویان نیز در فرودگاه بین المللی مهرآباد تحصن کردند و خواستار کسب اجازۀ سفر به غزه برای کمک به فلسطینیان شدند.

اما به محض اینکه دانشجویان به سفارتخانه ها حمله کردند، مقامات ایران این تظاهرات را مهار نمودند. سپس، خود خامنه ای در یک پیام تلویزیونی از آنهایی که پیشنهاد رفتن به غزه را داده بودند، تشکر کرد و گفت، دست ایرانیان در این مقوله بسته است. در واقع، این پیام به معنای ممنوعیت سفر ایرانیان به غزه برای کمک به فلسطینیان بود.

در نظر احمدی نژاد نیز برانگیختن خشم عمومی دربارۀ غزه مشغولیتی برای مردم است تا توجه شان از مشکلات جاری اقتصادی پیش از انتخابات ریاست جمهوری ماه ژوئن به غزه معطوف گردد. بنابراین، ممکن است ایران به آیندۀ غزه علاقه مند باشد، اما مسائل دیگری مانند برنامۀ جنجال برانگیز هسته ای ایران، درگیری مستقیم این کشور با اسرائیل و روی کار آمدن باراک اوباما وجود دارند که ایران درگیر آنهاست.

منبع: اکونومیست، 17 ژانویه