نامه زندانیان از اوین و گوهر دشت به باراک اوباما طنین صدای اکثریت مردم ایران است که باید باز از داخل ایران پژواک وسیع تری بوسیله جامعه مدنی پیدا کند.درخارج کشور بوسیله ایرانیان دموکراسی خواه بلند تر و بلندتر شود تا در زمانی که روحانی دست خود را برای گفتگوی سازننده با غرب دراز کرد.کشورهای غربی به این در خواست پاسخ شایسته دهند، آن را پس نزنند. شرایط منطقه و ایران را به سوی جنگ و جدال سوق ندهند. چرا که هم در ایران طرف داران تنش قدرتمند هستند در این تنش منافع فراوان دارند و هم در غرب هواداران تنش بسیار نیرومند می باشند.
در ایران راست افراطی را سودای تنش مدام با غرب است تا هم بر سریر قدرت تکیه زد و هم منافع خود را ببرد. بعد از اتتخاب روحانی این جریان از سکه افتاده است اما از اصل خود نیفتاده و قدرت مند است. در میان نظامیان و هم در بخشی از بیت رهبری و در ارکان نظامی نیرو دارد و توان سازماندهی و سرکوب خود را حفظ کرده است.در صورت شکست گفتگوها باز می تواند در را بر پاشنه تنش با غرب بگرداند.در عین حال با توجه به سخنان اخیر رهبری نظام که اهل مذاکره است اما به مذاکره خوشبین نیست. فضا در صورت شکست مذاکرات برای راست افراطی می تواند مناسب شود. پس نباید قدرت راست افراطی را نادیده گرفت.اگر چه تا حد زیادی در حال حاضر از ضربه انتخاباتی که خورده است در توازن قوا در درون حکومت دست بالا را ندارد.
نیروهای قدرت مندی در جهان هستند که مصالحه ایران با غرب را نمی پسندند.در امریکا این نیروها حتی دولت اوباما را تحت فشار قرار داده اند تلاش دولت وی را در جریان روند صلح خاورمیانه به ناکامی کشانده اند. پس این نیروها می توانند با توجه به شرایط منطقه مانع از گفتگو سازننده میان ایران و غرب شوند. در این جاست که افکار عمومی این کشور باید درک کند که ایران با دولت روحانی برای حل مسئله هسته ای می آید.در این رابطه است که نقش ایرانیان خارج از کشور بسیار مهم می شود تا بتوانند این پیام و خواست مردم ایران به به افکار عمومی جهان منتقل کنند.خواستی که دولت روحانی را در انتخابات پیروز کرد.
حال چه می توان کرد.
موج ضد تحریم می تواند پیام این نامه رابازتر و کامل تر کند.این نامه با نامه ها و درخواست های نهاد های مدنی در ایران می تواند رساتر و رساتر گردد.در این نامه فرض برآن بوده است که روحانی با دست مصالحه جلو می آید و سودای بازیگری و گفتگو برای گفتگو ندارد.فرض دیگر برآن بوده است که دولت اوباما اهل مصالحه است اما تحت فشار تندروان است که در مصالحه هسته ای با ایران شکست بخورد. در نتیجه از اوباما خواسته شده است که دست روحانی برای گفتگو را پس نزند.
اما این همه ماجرا نیست. این نامه می تواند استمرار مبارزه برای دفع تحریم علیه مردم ایران باشد که مقصران آن هم در داخل قدرت ایران و هم در خارج هستند. هم از طرفی میثاق تفاهم برای حل بحران، قوانین بین المللی می باشد. که به نظر می رسد که باید مبنای تفاهم باشد.
روحانی در مصاحبه مطبوعاتی خود از وجود اراده سیاسی برای مصالحه هسته ای سخن گفت. این اراده باید در نزد هر دو طرف باشد. در طی این چند سال مذاکرات هسته ای هر از گاه به واسطه رفتار یک طرف به نتیجه نرسیده است. در مناظره سوم انتخاباتی ولایتی تصریح کرد که حداقل در یک نوبت تیم هسته ای ایران فرصت توافق را از میان برده است در مواقعی طرف غربی این چنین کرده است. که داستان آن مفصل است.
حال فرصتی دیگر فراهم آمده است که مذاکرات به نتیجه برسد. ولی خطر عدم تفاهم وجود دارد.
صدای مخالفت با تحریم ها به معنی این است که جامعه مدنی ایران پیام مشخص به حکومت و غرب دارد.نامه زندانیان در این راستا قابل ارج است. البته پیام این نامه می باید بوسیله جامعه مدنی ایران کامل تر شود. تصریح شود که که مردم ایران از حاکمان خود می خواهند که که با جامعه جهانی تعامل کنند. از جامعه جهانی هم انتظار تعامل دارند. این صدا را می توان بلند تر کرد و هر کس به سهم خویش در این راه می تواند تلاش کند در این مسیر ایرانیان خارج از کشور می توانند هم بر کامل شدن پیام بیفزایند و هم این صدا را در جهان بلندتر کنند به مردم ایران نشان دهند که صدای آنان در دنیا هستند تا به دین وسیله از تحریم و جنگ دور شویم.