بر اساس آخرین اطلاعات مرکز آمار ایران، جمعیت کشور در روز ۱۵ فروردین ۱۳۹۳ به ۷۷ میلیون و ۳۳۶ هزار و ۹۸۰ نفر رسیده است. بنابر گزارش این سازمان، نرخ رشد جمعیت ایران از بیش از ۲ درصد در اوایل دههی ۶۰ به ۱.۲۹ درصد در سرشماری سال ۹۰رسیده است. همچنین دادههای مرکز آمار کشور میگوید که بُعد خانوار به۵۵.۳ نفر رسیده که نسبت به سال ۸۵ نزدیک به چهل و هشت صدم درصد کاهش داشته است. در حال حاضر حدود ۲۱ میلیون و ۷۸۵ هزار و ۶۴ خانوار در ایران زندگی میکنند.
با استناد به این اطلاعات و با وجود سیاستهای حکومتی برای افزایش جمعیت کشور، آخرین آمارها از رشد منفی جمعیت حکایت دارد. پیگیری سیاستهای افزایش جمعیتی در ایران وقتی جدی شد که رهبر جمهوری اسلامی به صراحت از ازدیاد جمعیت دفاع کرد و گفت: “ایران ظرفیت داشتن جمعیت ۱۵۰ میلیونی را دارد. من معتقد به کثرت جمعیتم. هر اقدام و تدبیری که میخواهد برای متوقف کردن رشد جمعیت انجام بگیرد، بعد از صد و پنجاه میلیون انجام بگیرد.”
سیاستهای اینچنینی حکومت اما همواره مورد انتقاد فعالان زن بوده است، چرا که مهمترین هدف آن را به عقب راندن جامعهی زنان و تعریف نقش آنها تنها به عنوان مولد فرزند میدانند.
همراهی دولت یازدهم
پیش از این، دولت احمدینژاد اصرار بسیاری بر سیاست افزایش جمعیت داشت و مجموعه سیاستهای تشویقی هم در این زمینه به تصویب رساند. این سیاست اگرچه در ابتدا با مخالفتهای بسیاری مواجه شد اما پس از اعلام حمایت صریح و رسمی آیتالله خامنهای، امکان چندانی برای ابراز مخالفت باقی نماند. شهیندخت مولاوردی معاون حسن روحانی در امور زنان و خانواده نیز، چندی پیش “دغدغه مقام معظم رهبری” را “مورد تاکید” دولت دانست و عنوان کرد که “ با تدابیری میبایست این دغدغه را برطرف کرد به نحوی که کمترین هزینه را ایجاد کند.”
این اظهار نظر پس از آن صورت گرفت که رهبر جمهوری اسلامی در پیامی به همایش ملی تغییرات جمعیتی گفت: “بنده همچنان معتقدم کشور ما کشور ۷۵ میلیونی نیست، کشور ما کشور۱۵۰ میلیونی [است]، حالا ما دستِ کم را گرفتیم گفتیم صد و پنجاه میلیون؛ بیشتر هم میشود گفت. قطعا این کشور با این سطح وسیع، با این تنوع آب و هوایی، با این امکانات فراوان زیرزمینی، با این استعداد بالقوه علمی که در این کشور وجود دارد، میتواند یک کشور پر جمعیتی باشد و ان شاالله خودش هم این جمعیت را اداره کند.”
وزارت بهداشت پیشتر به صورت رسمی اعلام کرده که در مورد افزایش جمعیت، تابع دستورات رهبر خواهد بود و کلیه خدمات پیشگیری از بارداری را ـ جز در مورد افراد خاص در شرایط خاص-ـ حذف خواهد کرد. اظهارنظرهای مسوولان این وزاتخانه نیز موید این بوده که افزایش جمعیت در دستور کار قرار گرفته است.
نیکزاد زنگنه، فعال حقوق زنان در ایران، مدیریت باروری زنان را یکی از بارزترین نمونههای سیاستگذاری در حوزه حق بر بدن زنان، در سراسر جهان دانسته و در همین خصوص به “روز” گفته بود: “این مدیریت –چه از طریق محدود کردن باروری و چه با تشویق به باروری بیشتر- در واقع یک ابزار «کنترل جنسیتی» است که اهدافی فراتر از افزایش نرخ رشد جمعیت به منظور پیشگیری از پیر شدن جمعیت کشور را دنبال میکند. در این مسیر هر مسالهای که با مقوله کنترل جنسیتی در تضاد باشد، به روش های مختلف مدیریت می شود.”
تعالی خانواده و انتقاد فعالان زن
یکی از مهمترین تحرکات حاکمیت برای افزایش جمعیت کشور، ارائه طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده است. این طرح چندی است که توسط تعدادی از نمایندگان مجلس تهیه شده و هفتههاست در کمیسیونهای مختلف مجلس بررسی میشود. رسانهای شدن مواد این طرح، اعتراضات فراوانی را به دنبال داشت. فعالان حقوق زن معتقدند هدف این طرح، خانه نشین کردن زنان و محدود کردن آنها به نقش همسری و مادری و همچنین بالا بردن نرخ باروری به هر قیمتی است.
چندی پیش بیش از ۶۵۰ نفر که در بین آنان نامهای آشنای فعالان زنان و حقوق بشر هم دیدهمیشد، بیانیهای امضا کردند و خواستار خروج “طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده” از دستور کار مجلس شدند.
نسرین افضلی، فعال و پژوهشگر مسائل زنان که از امضاکنندگان این بیانیه است، در گفتوگو با “روز”، مواد مطرح شده در این طرح را ناشی از نگاه مردسالارانه تنظیم کنندگان آن دانسته و گفته بود: “تنها سه زن در تنظیم طرحی که جامعه هدفش زنان است و تمام فشارش را هم روی زنان گذاشته، نقش داشتهاند.”
به گفته افضلی، تصویب و اجرایی شدن این طرح در دراز مدت و حتی کوتاه مدت باعث میشود نرخ اشتغال زنان پایین آید و زنان از متن جامعه دور شوند. او با تاکید بر وضعیت نامناسب ایران در خصوص تبعیض جنسیتی به ویژه در زمینه اشتغال میگوید: “اجرایی شدن این طرح عملا زنان را از بازاز کار حذف و تحصیلشان را با دشواریهای بیشتری رو به رو میکند.”
افزایش جمعیت، یک خواستهی ایدئولوژیک
پیری جمعیت یک معضل جهانی است و تنها به ایران محدود نمیشود، بر همین اساس کشورهای زیادی برای فرار از این بحران تمهیداتی اندیشیده و مشوقهایی هم برای زوجها در نظر میگیرند، در ایران اما سیاستهای افزایش جمعیت در راستای خواستههای ایدئولوژیک حکومت است. چنانچه پیشتر هم نیکزاد زنگنه، فعال زنان به روز گفت: “آنچه فعالان زن ایرانی در خصوص سیاستهای فرزندآوری به آن انتقاد دارند، مجموعه ای از سیاستهای در هم تنیده و پیچیده است که به شکلگیری طرحی مانند تعالی خانواده منجر شده است. در فقدان ایده کنترل جنسیتی و در فضایی مبتنی بر عدالت و برابری جنسیتی، پس از اثبات علمی لزوم استفاده از سیاست های افزایش جمعیت، می توان از روشهایی استفاده کرد که در کنار محترم داشتن زن به عنوان یک موجود مختار و مستقل و زمینهسازی اقتصادی مطلوب، خانوادهها را به داشتن فرزند بیشتر نه وادار، که تشویق کند؛ روندی که در بسیاری از کشورها، از جمله کشورهای اسکاندیناوی شاهد آن بودهایم.”