ژان پیر پرن
درحال حاضر می توان گفت شهر بغداد گرفتار جنگ داخلی شده است، حتی اگر دولت عراق این مسأله را نپذیرد. علی جابر، یک مغازه دار شیعه 50 ساله در محله ابوشیر [از حومه های جنوبی بغداد]، می گوید: “نمی توان گفت گرفتار جنگ داخلی شده ایم، ولی به هرحال چنین جنگی آغاز شده است؛ نه تنها در بغداد، بلکه در کلیه نقاط عراق. فقط کافی است نام حسن، حسین، علی یا جعفر را بر زبان بیاورید تا کشته شوید.”
او به خوبی می داند که از چه سخن می گوید: دو برادرش، مرتضی و خدرحسین، اخیراً در بازار یکی از حومه های شیعه نشین جنوب بغداد کشته شده اند. او با گریه می گوید: “آنها توسط دو نقابدار مورد شلیک گلوله قرار گرفتند و آن دو نفر هم فرار کردند.” دو تن از پسرعموهای او نیز به سرنوشت مشابهی دچار شده اند.
این جریانات به خوبی دلیل مهاجرت او و خانواده اش به شهر قم را توضیح می دهند. بهانه سفر او زیارت از شهر قم است که سپس به شهر مشهد منتهی خواهد شد. او می گوید: “بله، درست است. ما جدا از دلایل زیارتی، به ایران آمده ایم تا روی آرامش را ببینیم.”
مرکز پذیرش مهاجر
مقامات ایرانی مطمئناً ساده لوح نیستند. در قم به این تبعیدی های موقت اجازه داده می شود که به مدت چند هفته در یک مرکز خاص اسکان یابند. این مرکز تحت نظارت مستقیم بیت رهبری آیت الله خامنه ای قرار دارد. در این مرکز امکان استراحت، استحمام و آشپزی برای آنها مهیا شده و مایحتاج شان نیز روزهای جمعه تأمین می شود. امکانات تا همین حد است، تا مبادا اقامت آنها دائمی شود.
به گفته این “زائران”، زندگی روزمره ساکنین بغداد بسیار اسفناک شده است. ازطرف دیگر، علی جابر می گوید در محله او دیگر نمی توان حتی یک فرد شیعه پیدا کرد. تمامی خانواده های شیعه از ترس اقدامات تروریستی خانه و کاشانه خود را ترک کرده اند. از این پس، این محله توسط شبه نظامیان مجید جبوری کنترل می شود: یک رهبر سنی که خانواده اش به طور سنتی به دار و دسته صدام حسین تعلق داشتند.
به گفته این مغازه دار، پاکسازی جامعه شیعه همچنان در دیگر محله هایی که شیعیان و سنی ها با یکدیگر زندگی می کنند، در جریان است. او در ادامه می گوید: “سنی ها ایست بازرسی قلابی برپا می کنند تا شیعیان را متوقف کنند. سپس سر آنها را می برند. ولی تنها به کشتن آنها بسنده نمی کنند، بلکه شکنجه شان هم می دهند. گاهی سر قربانی را با سر سگ عوض می کنند یا سر خودش را روی شکمش می دوزند. ” به گفته شخص دیگری از بغداد، حتی گاهی سر فرزند را روی بدن پدرش می دوزند.
علی جابر، شورای علما [اصلی ترین انجمن مذهبی سنی] را مسبب تمامی این خشونت ها می داند: “آنها سنی ها را ترغیب می کنند که تمامی شیعیان را بکشند.” حکم دستگیری شیخ هریث الدهاری رهبر این سازمان، در تاریخ 16 نوامبر توسط نوری المالکی، نخست وزیر شیعه عراق، منتفی و لغو شد.
ناتوانی دولت عراق
درحال حاضر، ابو جابر در محله خود [ابوشیر] تحت مراقبت شبه نظامیان شیعه زندگی می کند. ولی این درواقع یک امنیت نسبی است، زیرا ماشین های بمب گذاری شده یکی پس از دیگری در بازارها و اماکن شلوغ و پرجمعیت منفجر و همچنین راکت هایی از طرف محله های دیگر توسط افراد مجید جبوری شلیک می شوند.
سامیر هاشم، یک مغازه دار دیگر که در حومه بزرگ “شهر صدر” زندگی می کند، شاهد انفجار ماشینی بوده است که در تاریخ 23 نوامبر حدود 200 کشته برجای گذاشت. او در این خصوص می گوید: “مردم جلوی چشم پلیس های عراقی می میرند، ولی آنها کاری نمی توانند بکنند. حتی زمانی که می دانند بمبی در صندوق عقب یک ماشین جاسازی شده، می ترسند که ماشین را متوقف و سرنشینان آن را پیاده کنند.”
چنین ضعف و ناتوانی را می توان همچنین در نزد نوری المالکی مشاهده کرد. این درحالی است که همگان ابراهیم جعفری، سلف او را، ترجیح می دهند، زیرا هم نسبت به شبه نظامیان شیعه ملاطفت بیشتری داشت و هم اینکه دارای روابط بهتری با دولت تهران بود.
شبه نظامیان “محافظ”
جدا از مسایل ذکر شده، مدرسه های شهر صدر همچنان تحت مراقبت پلیس هستند. ولی هر خانواده موظف است فرزند خود را در مسیر بین خانه و مدرسه همراهی کند، زیرا مسأله ربودن خردسالان بسیار شیوع پیدا کرده است. سامیر هاشم دراین ارتباط می گوید: “اگر خانواده نتواند فدیه فرزند خود را پرداخت کند، همان دم بچه را می کشند. البته چند روز قبل یک گروه متخصص در ربودن دخترهای جوان شناسایی شده است.”
در نظر او نیز، تنها حمایت ممکن صرفاً می تواند ازسوی دو گروه شبه نظامی اصلی تأمین شود: جیش المهدی به رهبری مقتدا صدر، رهبر اصولگرای جوان، و سپاه بدر، به عنوان شاخه مسلح شورایعالی انقلاب اسلامی عراق که هر دو نیز با ایران مرتبط هستند. البته او قبول دارد که این دو گروه شبه نظامی شیعه نیز به اقدامات بسیار خطرناکی علیه سنی ها دست می زنند و این مسأله در نهایت می تواند کشور را به جهنم تبدیل کند.
او در ادامه می افزاید: “اگر آنها این اقدامات خطرناک را انجام می دهند، دلیلش این است که مجبورند پاسخ حملات سنی ها را بدهند، زیرا عدم انجام این کار با اصول شیعه مغایر است. اگر آنها نباشند، مطمئن باشید تمامی شیعیان عراق کشته خواهند شد. به لطف آنها می توان گفت مردم حداقل سلاحی در دست دارند.”
مأیوس ازسوی آمریکایی ها
با وجود “مسابقه بی انتهای خشونت”، سامیر هاشم و ابو جابر از خواست خود مبنی بر خروج نظامیان آمریکایی می گویند: “کاری که آنها انجام می دهند این است که دست به سینه بایستند و کشته شدن مردم را ببینند. ما زمانی که آنها وارد عراق شدند بسیار خوشحال بودیم و با آغوش باز آنها را پذیرفتیم، ولی متأسفانه به وعده های خود عمل نکردند.”
آیا با خروج سربازهای آمریکایی جنگ داخلی وخیم تر نخواهد شد؟ علی جابر در پاسخ می گوید: “اگر آنها بروند، فکر می کنم رهبران مذهبی شیعه و سنی بتوانند با یکدیگر به توافق و تفاهم برسند.”
مترجم: علی جواهری