ردپای اسطوره ای زن بر بوم تاریخ
نمایشگاه نقاشیهای حجت شکیبا در گالری “شکوه” تهران برپاست. در این نمایشگاه نگاه هنرمند به افسانه ها و اسطوره های کهن سال ایران زمین است. در ادامه گزارش همکارمان از تهران را در این رابطه می خوانید…
شکیبا که نقاشیهایش در سریالهای “هزاردستان”، “کمال الملک” و فیلم “دلشدگان” در ذهنها نقش بسته اینبار در این نمایشگاه نقاشیهایی با تم موضوعی هخامنشیان و شاهنامه ارائه داده است که این آثار از بین یکصد نقاشی متنخب او برگزیده شده است.
او در این نمایشگاه دو مجموعه متفاوت عرضه کرده که مجموعه هخامنشیان شامل آثاری با نامهایی چون گلهای تخت جمشید، شیر زن، فیروزه بر خاک، نقش مهر و… میشود و مجموعه دیگر آن که با تصاویری از شاهنامه ارائه شده شامل 9 اثر با نام های فردوسی، سیمرغ، سهراب و گرد آفرید، رستم و دیو، رستم متفکر و… است.
کارهای او حاصل تلاش فراوان برای رسیدن به اثری درخشان است و اعتقاد درونش هست که هنرش را متعالی کرده است. میل به پختگی و کامل شدن را به تصویر میکشد و آنها را در لحظات ناب خلسههای معنوی شکار کرده است.
قصد این نقاش یکی شدن با طبیعت یا تسلی یافتن با آن نیست، بلکه کلنجار رفتن با آن از طریق نقاشی کردن است. او تلاش دارد تا از راه به کارگیری ابزاری که با آن نقاشی میکند بر طبیعت فائق آید. کار او مشاهده منفعلانه طبیعت نیست، بلکه کلنجار رفتن دائمی با آن است برای آن که رابطه خود را با چشمانداز تعریف کند. در این راه، او طبیعت را ساده میکند، فضا را تقسیم مینماید، رنگها را تغییر میدهد، کارماده را جایگزین میکند و همهی اینها را باز میآزماید. او سعی دارد به همه تجربیاتش از نقاشی در فضای آزاد و در بطن طبیعت، نمودی تجسمی ببخشد. به مدد این خواست آگاهانه، حاصل کار او همیشه و همیشه نقاشی است؛ چیزی ملموس و نشانه رفتنی.
گردش آزاد و سیال رنگ و تا حدی فرم ها، چشم بیننده را در سطح بوم به حرکت در میآورد و موجب می شود که تمام عناصر تابلو به یک اندازه و میزان دیده شوند. اصولا او سعی ندارد تا مکث و سکونی در دیدن پیش بیاورد. چشم از سطحی به سطح دیگر حرکت می کند؛ او موفق شده با ایجاد لکه هایی رنگی سطوح را از یک دستی درآورد و با ایجاد پاساژهای رنگی حرکت در تابلو را سیالیت ببخشد. به نظر می رسد هنرمند نگاه دقیق و حساب شده ای به وسعت و کمیت رنگها و سطوح داشته، به نحوی که با رعایت تناسبات در این باره، میزان اثرگذاری هر رنگ را پیشاپیش تعیین کرده و در عین حال به هر یک از آنها استقلال بخشیده است.
شکیبا در مورد علاقهاش به تاریخ ایران و پرداختن به دوره هخامنشی در نقاشیهای تازهاش میگوید: من دورههای تاریخی را در آثارم گذراندم از عکسهای قدیمی شروع کردم و در عکاسخانه بزرگ شدهام. همیشه در حال ورق زدن تاریخ هستم و در آثارم همین طور تاریخ را به عقب بردم و جایگاه ویژه زنان را در آن دوران به نمایش گذاشتم. در زمان هخامنشیان ما شیر زنانی داشتهایم که تاج به سر و شمشیر به کمر بودهاند من 17 نفر از این زنان را در کتابی از دوره هخامنشی معرفی کردم که از جمله آنها می توان به آرتیمیس که در کنار خشایار شاه به جنگ با یونانیان رفته است اشاره داشت.
در نقاشی های شکیبا پیش از هر چیز فضاسازیهایی که انجام شده و رویارویی فضاهای مثبت و منفی، نمود پیدا کرده است. از این منظر می توان مشابهت هایی به اکسپرسیونیسم انتزاعی را در این اثار شناسایی کرد. همینطور کنتراست های رنگی شدید را در همین راستا باید در نظر گرفت. کنشگری نقاش در پرداخت هیجانی لایه های رویی، آشکارا ضرباهنگی پر تحرک و تاثیر گذار را ایجاد کرده و بیننده را درگیر می کند.
بیوگرافی :
شکیبا در سال 1352 از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده است و نخستین نمایشگاه بینالمللی خود را در سال 1356 در شهر بال سوئیس برپا کرد که از آن پس این روند در کشورهای مختلفی نظیر کانادا، انگلستان، بنگلادش و… ادامه یافت. از این هنرمند پیشکسوت کتابهای نقاشی «ایران دخت»، «نقش عکس در هنر ایران»، «خیام»، «حافظ»، «سه رنگ عشق»، «نقاشی های شکیبا» و اکنون «کوروش» به بازار نشر آمده است.