یک روز پس از آغاز به کار شبکه اجتماعی گوگل پلاس و در حالی که فیسبوک در سراسر ایران فیلتر است؛ معاون مبارزه با جرایم پلیس ـ فتا ـ همه را شگفتزده کرد: “صرف عضویت و فعال بودن افراد در شبکه های اجتماعی مثل فیسبوک یا توییتر برای آن ها جرمی به همراه ندارد.” پیش از این محمود احمدینژاد و دادستان کل کشور نیز صرف حضور در شبکههای اجتماعی را جرم ندانسته بودند با این حال فیلترینگ گسترده این سایتها ادامه دارد و رسانههای طرفدار دولت همواره از این شبکه ها به عنوان بازوهای جاسوسی و خرابکاری علیه جمهوریاسلامی نام میبرند.
احتمال رفع فیلتر
سرهنگ دوم تورج کاظمی، معاون مبارزه با جرایم پلیس فتا در گفتگو با روزنامه روزگار ضمن اینکه از احتمال برداشته شدن فیلتر برای فیسبوک در آیندهای نهچندان دور خبر داده، گفته است: “پلیس تاکنون به صورت مستقل درباره جرم بودن این موضوع صحبتی به میان نیاورده است و حتی قانونگذار نیز در این باره تعریف مجرمانهای ندارد. اما از سال 88 برای فضاهای مجازی در کشور قانونی به نام قانون مبارزه با جرائم رایانهای تصویب شد که بر اساس آن منبع قانونی پلیس برای جرائم رایانهای تعیین شد. بنابراین بر اساس همین قانون تصویب شده است که امروز ما میتوانیم بگوییم عضویت در شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک جرم تلقی نمیشود و افراد به صرف عضویت در این شبکهها مجرم شناخته نمیشوند.”
وی همچنین در واکنش به اخباری درباره تعریف جرم عضویت در فیسبوک از سوی دستگاه قضایی برای برخی بازداشت شدگان، آن را ناشی از نبود رویه قضایی مشخص در این زمینه دانست اما تاکید کرد که مغایر با قانون جرائم رایانهای است.
کاظمی درباره فیلتر بودن شبکههای اجتماعی به رغم جرم نبودن عضویت در آنها گفته است: “این موضوع بیش از هر چیز بر می گردد به نوع سیاستگذاری اعضای کمیسیون مصادیق فیلترینگ در کشور، که در پاره ای از اوقات به دلیل حفظ امنیت شهروندان، افزایش تعداد شکایت از این سایت ها و بی مبالاتی برخی از شهروندان که بدون رعایت اصول ایمنی به انتشار برخی اطلاعات می پردازند که نه فقط حکومتی و سیاسی بلکه در پاره ای موارد شخصی ست که خود شهروندان بعد از انتشار آن دچار آسیب می شوند، کمیته مصادیق فیلترینگ اقدام به فیلتر این سایت ها می کند.چه بسا در آینده به دلیل بالا رفتن فرهنگ جامعه در استفاده از این شبکه ها شرایط به گونه ای مهیا شود که مسوولان نیاز بدانند این سایت ها از فیلتر خارج شوند. اگرچه تا امروز نیز برخی از مسوولان در این زمینه عقیده دارند که نیازی به فیلتر کردن نیست و اشکالی ندارد که عموم مردم به فیسبوک دسترسی داشته باشند. بحث فیلترینگ جدا از از قوانین جرایم رایانه ای ست. فیلترینگ یک سیاست مقطعی و جداگانه است که بر اساس شرایط سیاسی اجتماعی کشور درباره آن تصمیم گیری می شود نه موازین قانونی کشور. بنابراین بعید نیست که در آینده به دلیل تغییر دیدگاه مسوولان، فیلتر برای برخی از سایت ها ملغی شود.”
پیش از این نیز دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائیه در پاسخ به اخباری مبنی بر بازداشت برخی افراد به جرم عضویت در شبکه های اجتماعی، صرف حضور را جرم ندانسته اما نحوه فعالیت را قابل بررسی دانسته بود.
غلامحسین محسنی اژهای گفته بود: “کسی که جرمی را مستقیم مرتکب شود می شود مباشر جرم، کسی که همدم داشته باشد می شود شریک و اگر تسهیل کند می شود معاون در جرم، اگر شبکه مجازی یا حقیقی باشد، فرقی نمی کند. باید ببینیم مصادیق در این قالب می گنجد یا نه؟”
فیلتر و رفع فیلتر انتخاباتی
فیسبوک در فوریه 2004 رسما آغاز به کار کرد و در زمان کوتاهی به یک پدیده بزرگ جهانی تبدیل شد. تعداد کاربران ایرانی و فارسی زبان آن هم خیلی سریع افزایش پیدا کرد تا اینکه در سال 2008، زبان فارسی هم به این سایت اضافه شد. نخستین بار در زمستان 1386 فیلترینگ به سراغ فیسبوک آمد ولی یک سال بعد به طورغیرمنتظرهای رفع فیلتر شد. اما در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 88 و در حالی که بحث انتخابات بیش از همیشه در اینترنت داغ بود، فیلترینگ دوباره خبرساز شدو حتی کار به اعتراض رسمی فیسبوک کشید: “ما از دریافت این خبر که کاربران در ایران ممکن است به فیس بوک دسترسی نداشته باشند، مایوس شدیم.”
مهدی کروبی یکی از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری هم به این فیلترینگ اعتراض کرد و گفت: “باید در این دوره حساس تاریخی تحمل وبسایتها را داشت.”
تا اینکه محمود احمدینژاد در کنفرانس خبریاش و درحالی که فیسبوک از سوی دولت خود او فیلتر شده بود به سی.ان. ان گفت: “میلیونها سایت در دنیا فعالیت میکنند و در ایران نیز قابل دسترسی هستند. باید بپرسم که موضوع چیست، اما در مورد اینکه گفته میشود علیه دولت نوشته است، آنقدر سایت و نشریه علیه دولت مینویسند که با یکی دو مورد حل نمیشود. ما مشی تحملپذیری را انتخاب کردهایم. حرفی زده میشود و ما نیز تحمل میکنیم؛ لذا نیازی به بسته شدن سایتی نیست. اگر سایتی شاکی عمومی داشته باشد اعلام کردهایم نباید بسته شود و در مورد شاکی خصوصی باید رسیدگی شود”.
به این ترتیب فیلتر این شبکه اجتماعی پرطرفدار تنها سه روز دوام داشت. اگرچه رواج انواع فیلترشکنها دسترسی به شبکههای اجتماعی را تنها کمی کند کرده بود.
فیسبوک یک تهدید میشود
اما پس از انتخابات و موج بزرگ اینترنتی معترضان که از همان شب اعلام نتایج آغاز شده بود و هماهنگیهای انجام گرفته کاربران برای حضور در اعتراضات، اینترنت در ایران قطع و یا کند و بار دیگر چتر فیلترینگ بر شبکههای اجتماعی گسترده شد. سختگیریها در همین جا محدود نماند و با استناد به مبحث یکم از فصل یکم قانون جرائم رایانهای که عنوان میکند “هرکس به طور غیرمجاز به دادهها یا سیستمهای رایانهای یا مخابراتی که به وسیله تدابیر امنیتی حفاظت شده است دسترسی یابد، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد” استفاده از فیلترشکن را هم ممنوع اعلام کردند. اداره مبارزه با جرائم رایانه ای پلیس آگاهی در دی ماه 88، همین مورد از تخلفات را بیشترین جامعه آماری متخلفان اینترنتی در ایران اعلام کرد.
به این ترتیب بود که مستقیما اتهام جاسوسی به شبکههای اجتماعی زده شد. از جمله مدیر سایت گرداب، سامانه اطلاع رسانی مرکز بررسی جرایم سازمان یافته، در گفتگویی عنوان کرد: “بخش قابل توجهی از جمع آوری و نشان جاسوسی و به کارگیری آن در شبکه های اجتماعی از جمله فیسبوک اتفاق می افتد. دوم آنکه توئیتر در زمان انتخابات ایران بالای ۹۰ درصد کاربر ایرانی داشت. پس از انتخابات ایران ۴۰۰ میلیون توئیت در کتابخانه ملی امریکا برای بررسی و تحلیل محتوا ثبت شد. حالا با این تفاسیر باید به داخل اعتماد کنیم یا امریکا؟ این برای ما تهدید است.”
حملات رسانهها و طرفداران دولت با اظهارنظر صریح هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا شدت گرفت و حضور چشمگیر فیسبوک در تحولات خاورمیانه آنان را به تکاپوی بیشتر واداشت. از جمله منوچهر متکی، وزیر سابق امور خارجه در همایشی عنوان کرد: “ خیال میکنند فیس بوک یا محیطهای مجازی با بهرهگیری کامل از فناوری و اطلاعات قادر خواهد بود نهضت ایجاد کرده، آن را هدایت کند و به ثمر برساند و حرکتهایی از این دست انجام دهد. آنها در قبل نیز این توانمندی را داشتند. در قبل خبرها را در دنیا، چه کسی تولید میکرد؟ 80 تا 90 درصد خبرهای تولیدی در دنیا توسط چهار خبرگزاری که دست غرب بود تولید میشد و همه از آنها نقل میشد و هرگونه میخواستند خبر تولید میکردند. امروز مدرنیزه شده و به فیس بوک تبدیل شده است. اما پشت صحنه را نمیبینند.”
بیاثری ممنوعیتها
حالا که گوگل پلاس هم به جمع شبکههای اجتماعی پیوسته و رقابتش با فیسبوک امکانات بیشماری را برای کاربران به ارمغان میاورد، خبرهای جدید از یک چرخش در رویکرد خبر میدهد. درحالی که گوگل همکار سیا دانسته میشود و سابقه مخالفتهای فراوان با فیسبوک وجود دارد، آیا رفع فیلتر شبکههای اجتماعی متصور خواهد بود؟ آیا این تصمیم نیز همانند رفع فیلتر روزهای پیش از انتخابات ریاست جمهوری مقطعی و به قصد جلب افکار عمومی است؟ پیش از این نیز رسانهای چون ویدیو تا سالها جزء کالاهای ممنوعه به شمار میرفت و خرید و فروش و استفاده از آن جرم محسوب میشد. با ورود اینترنت هم وبلاگنویسان مورد سوءظن و اتهام قرار داشتند اما این پدیده نیز سرانجام پذیرفته شد. محمدرضا زائری، روحانی وبلاگ نویس و روزنامهنگار در مصاحبه با هفتهنامه یکشنبه در اسفند 89 گفته بود: “مسوولان نباید خودشان را به ندانستن بزنند. همه میدانیم خیلی از مردم به فیسبوک دسترسی دارند. این درست مثل آن خیابان ورود ممنوع است. وقتی همه از آن عبور میکنند باید در ورود ممنوع کردن خیابان تجدید نظر کرد. باید تابلو را عوض کرد.” آیا مسوولان دولتی و قضایی نیز به بیاثری ورود ممنوع بودن رسیده و زمان پذیرش شبکههای اجتماعی هم فرا رسیده است؟